دسته بندی انسان ها در سه گروه
خداوند در آیات قرآن به طور مشخص از پایان زندگی انسان به سه وجه سخن به میان می آورد. انسان ها همان گونه که در زندگی اجتماعی بر اساس بینش ها و نگرش ها به سه دسته مومنان و کافران و منافقان دسته بندی می شوند، در نهایت سیر خویش نیز به سه گروه تقسیم می شوند. با این تفاوت که دو گروه کافران و منافقان به عنوان یک گروه واحد به نام اصحاب شمال معرفی و مومنان به دو دسته سابقون و اصحاب یمین تفکیک می شوند.
سابقون به سبب شمار اندکشان، کسانی هستند که تمام سیر و حرکت وجودی و تکاملی خویش را در دنیا انجام داده و به سبب مظهریت یافتن از خداوند، در عالی ترین مقامات نشسته اند. بسیاری از این گروه را پیامبران و معصومان و اولیای خاص الهی تشکیل می دهند. از این رو در آیات سوره واقعه و سوره های دیگر از آنان به عنوان گروه اندک یاد شده است: (ثله من الاولین و قلیل من الاخرین)
در کنار این گروه از مومنان، گروهی دیگر معرفی می شوند که سیر تکاملی خود را به طور ناقص انجام داده و به کمالی دست یافته اند ولی هرگز این کمال را به تمامیت نرسانیده اند لذا آنان به اصحاب یمین نامیده می شوند.
اگر سابقون در بهشت رضوان الهی و در مقام قدس از همه پاداش های مختلف مادی و معنوی بهره می برند و در مقام رضا و جنت ذات (جنتی) نشسته اند، در مقابل، اصحاب یمین در بهشت هایی قرار می گیرند که پایین تر از مرتبه بهشت رضوان است.
قرآن در آیاتی چند از جمله در سوره واقعه تبیین می کند که بسیاری از مردمان از امت های گذشته و آینده در این گروه قرار می گیرند.
ویژگی های اصحاب الیمین
اصحاب یمین به کسانی گفته می شود که نامه اعمال خود را در روز رستاخیز در دست راست می گیرند که در برابر اصحاب شمال قرار دارند که نامه اعمالشان در دست چپ شان گذاشته می شود. اصحاب یمین، انسان هایی هستند که به برکت و نعمت خاصی رسیده اند، زیرا در دنیا توانسته اند از توفیقات الهی بهره مند شوند و گام های بلندی را برای خودسازی و متاله شدن بردارند.
از ویژگی های این گروه این است که اهل عمل و کارهای درست و نیک بوده اند. آنان با بهره گیری از آموزه های وحیانی و ایمان واقعی، عبودیت خویش را نشان داده و از اطاعت ولایت سربلند بیرون آمده اند. این گونه است که در رفتارهای فردی و معنوی خویش اهل فضایل اخلاقی و تزکیه و خودسازی هستند.
خداوند هنگامی که از وضعیت ایمانی اصحاب یمین نسبت به هستی و خداوند سخن می گوید به خوبی تبیین می کند که آنان از نظر مراتب یقینی در چه درجه ای از یقین نشسته اند. از آیات قرآن به دست می آید که بیشتر آنان در مرتبه علم الیقین و برخی در مقام عین الیقین هستند و هیچ کدام از ایشان به مقام حق الیقین که مرتبه انسان های کامل و اولیای مطلق خداست نرسیده اند.
اصحاب یمین، اصحاب اهل برکت و میمنت نیز می باشند؛ زیرا یکی از معانی یمین و میمنه چنان که اهل تفسیر و لغت گفته اند، مبارک بودن و برکت یافتن است.[1]
قرآن هنگامی که درباره ویژگی های اصحاب یمین سخن می گوید بیشتر به اعمال و رفتارهای نیک آنان نسبت به دیگران توجه می دهد. بر این اساس مهم ترین ویژگی اصحاب یمین کمک و دستگیری دیگران و خدمت به خلق است که یکی از وجوه و مظاهر عبادت الهی و تجلی ربوبیت خداوند در ذات و رفتارهای آدمی است.
خداوند در آیات 13 و 18 سوره بلد یکی از صفات پسندیده اصحاب یمین را آزادسازی بردگان بیان می کند؛ چرا که آنان انسان هایی هستند که نسبت به دیگران بسیار مهربان هستند و رحم آوری به دیگران را نه تنها عمل می کنند بلکه حتی دیگران را نیز به این کار تشویق می کنند.[2]
به سخن دیگر، مهربانی و دل رحمی نسبت به دیگران از خصوصیات این افراد است و از نظر عاطفی و احساسی بسیار لطیف و مهربان می باشند. همین مسئله موجب می شود که نسبت به دربند بودن انسا ن های دیگر و حتی جانوران واکنش نشان دهند و تلاش کنند تا آنان را از بند برهانند.
ویژگی دل رحم بودن و مهربانی آنان موجب می شود که نسبت به یتیمان توجه ویژه ای مبذول دارند و هرگونه کمکی را نسبت به آنان روا دارند. این توجه نسبت به یتیمان خویشاوند بیشتر است و حتی در زمان هایی که خود در سختی و قحطی هستند از مال و خوراک خویش می گذرند و به اطعام یتیمان خویشاوند اقدام می کنند.[3]
بردباری و شکیبایی از دیگر ویژگی های اصحاب یمین است. آنان در برابر مشکلات و سختی ها صبر را از دست نمی دهند و مقاومت می کنند. از این رو از هر مشکل و سختی سربلند بیرون می آیند و فشار سختی ها و مشکلات آنان را به بیراهه و گمراهی نمی کشاند و رفتارهایشان را تحت تاثیر قرار نمی دهد، بلکه با امید به خداوند و امدادهای الهی به ادامه کار خوب و درست خویش مشغول می شوند و حتی دیگران را نیز به صبر و شکیبایی در برابر مشکلات دعوت و سفارش می کنند.[4]
آنان با درجه ای که از معرفت و یقین یافته اند، سلامت خویش را در این گونه رفتارهای درست و نیک می جویند و می کوشند تا با خدمت به خلق و نیز شکیبایی، عبادت خود را گسترش دهند و گام در طریق کمالی سابقون بگذارند و رفتاری همگون ایشان در پیش گیرند. آنان می دانند که سابقون الگوهای درست زندگی هستند پس می کوشند همانند آنان عمل کنند. ایمان و اعمال صالح آنها موجب می شود تا در خود نوعی احساس آرامش و امنیت بیابند و ترسی از آینده و اندوهی از گذشته نداشته باشند. از آنجا که رفتارها و کردارهای خیرخواهانه و نیک آنان در مسیر الهی قرار دارد، ترسی از بازخواست خداوند نسبت به اعمال خویش در این حوزه ندارند و از نوعی مصونیت و عصمت در عمل برخوردار می شوند.[5]
جایگاه اصحاب یمین در بهشت
خداوند برای تشویق انسان ها به قرار گرفتن در مسیر کمالی اصحاب یمین، گزارشی از وضعیت آنان در بهشت ارائه می دهد. در این گزارش که در سوره های چندی بیان شده می توان این معنا را به دست آورد که اصحاب یمین با درستکاری خویش به نوعی از آرامش و آسایش دست می یابند که می تواند کف خوشبختی و سعادت واقعی باشد. این کف بودن به سبب سطح عالی خوشبختی و سعادت سابقون است؛ زیرا فراتر و برتر از مقام آنان نمی توان یافت.
با این همه، همگان می توانند این امید را داشته باشند که از بهشت و سعادت های آن حتی در مراتب پائین تر بهره مند شوند. اصحاب یمین پس از آن که نامه اعمالشان را به دست راست می دهند چنان شاد می شوند که به سرعت به سوی خویشان و دوستان بازمی گردند تا موفقیت و سربلندی خود را اعلان کنند[6]
در حقیقت اعلان رهایی و سلامتی از دوزخ موجب میشود که از سوی خویشان با استقبال گرمی مواجه شوند و دوستان و بستگان و آشنایان نیز در این شادی و سرور با آنها همراه شوند.[7]
آنان پس از ورود موفقیت آمیز از دروازه های بهشت، به فکر مجرمانی می افتند که روزگاری با آنان زندگی کرده و آنها را به خیر دعوت می نمودند ولی آنان به این دعوت ها و سفارش ها بی توجه بودند.[8] با توجه به اینکه خداوند نسبت به اصحاب یمین بسیار اغماض کرده و بسیاری از آنان با شفاعت اولیای الهی و امامان معصوم و دیگر شفیعان بویژه پیامبر(ص) وارد بهشت شده اند، از این همه آسان گیری نسبت به اعمال خویش خوشحال هستند، زیرا اگر خداوند به عدل خود نه به فضل خویش آنان را مواخذه می کرد و نسبت به اعمال آنان حسابرسی سختی داشت میبایست همراه مجرمان در دوزخ می بودند. این گونه است که خداوند در آیات 7 و 8 سوره انشقاق از حسابرسی آسان نسبت به آنان سخن می گوید تا انسان ها را تشویق کند و از نومیدی برهاند: (فسوف یحاسب حسابا یسیرا).
در آیات و روایات بسیاری از آسان گیری حسابرسی نسبت به اهل ولایت و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) سخن به میان آمده است؛ زیرا بسیاری از مردم به سبب محبت به اهل بیت(ع) به بهشت می روند.
این افراد از بهشتی بهره می برند که در آن آبشارها و سایه های پیوسته و دائمی[9] با بهشت های عالی رتبه که بوستان معلق در میان آسمان و زمین دارد[10] با خشنودی تمام زندگی می کنند[11] سایه خنک درختان و طراوت آب و هوای آن موجب می شود تا خود را در وضعیت عالی و مطلوبی بیابند[12] برخی از این درختان از سدر بی خاری است که سایه های آن بسیار لذت بخش می باشد[13]
از نظر غذا و خوراک نیز با بهترین خوردنی ها و آشامیدنی های بی ضرر و زیان پذیرایی می شوند[14] بهره مندی از زنان زیبا با ویژگی های استثنایی و خلقت ویژه و دوشیزگان شیرین سخن و خوش گفتار[15] و بسترهای نرم و ارزشمند[16] و میوه های فراوان در دسترس[17] از دیگر نعمت ها و پاداش های الهی است که خداوند به آنان به فضل خویش می بخشد.
از آیات قرآن برمی آید که همین معرفت اندک و شناخت ابتدایی که بیشتر مومنان نسبت به خدا و اهل بیت(ع) و ولایت ایشان دارند، با کم ترین اعمالی چون توجه به خورد و خوراک یتیمان خویشاوند و کمک و دستگیری از نیازمندان می تواند آدمی را به بهشت وارد سازد و از اصحاب یمین قرار دهد. این همان ظن در بینش و خدمت به خلقی است که در این آیات مورد توجه و تاکید است. باشد دست کم در این جرگه قرار گیریم و با کم ترین هزینه، بیشترین بهره را ببریم و از خداوند و فضل الهی و عنایت اهل بیت و محبت ایشان(ع) محروم نشویم.
پی نوشت ها
[1] نگاه کنید مفردات الفاظ قرآن کریم راغب اصفهانی، مجمع البیان طبرسی، ذیل آیه 18 سوره بلد
[2] بلد آیات 17 و 18
[3] بلد آیات 14 و 15 و 18
[4] و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمهًْ؛ بلد، آیات 17 و 18
[5] مدثر آیات 38 و 39
[6] حاقه آیه 19 و انشقاق آیات 7 تا 9
[7] همان و همچنین آیات 90 و 91 سوره واقعه
[8] مدثر آیات 39 تا 42
[9] واقعه آیات 30 و 31 و 38
[10] حاقه 19، 21 و 22
[11] حاقه آیات 19 و 21
[12] واقعه آیات 29 و 38
[13] واقعه آیات 27 تا 30
[14] حاقه آیات 19 و 24
[15] واقعه آیات 34 و 38
[16] همان
[17] واقعه آیات 32 تا 38 و حاقه آیات 19 تا 23