جام جم: وقتی برای تبریک تولد و گفتوگو با مهدی امینیخواه تماس گرفتیم، تازه از سفر یزد آمده بود. این بازیگر آرام و خوشاخلاق شامگاه یکشنبه مهمان برنامه تلویزیونی «شب فیروزهای» بود که بهطور مستقیم از شبکه پنج تهران پخش شد. این دو مناسبت، بهانهای شد تا با امینیخواه درباره موضوعاتی چون جوانی کردن در سینما، وضعیت نامناسب تولید فیلم و کاهش پیشنهادها، معضل چکهای برگشتی تهیهکنندهها و دیدار او با شاهرخخان، ستاره سینمای هند حرف بزنیم.
از اینکه موهای سفیدتان بیشتر شده، چه احساسی دارید؟
یعنی کمکم داریم پیر میشویم. به هرحال این خاصیت گذر زمان است و برای هر کسی اتفاق میافتد. هر مقطع سنی و هر دورهای جایگاه خودش را دارد.
اما بزنم به تخته از خوشتیپی شما چیزی کم نشده است.
(میخندد) نظر لطف شماست.
در سینما آیا توانستهاید جوانی کنید و آنطور که میخواستید حضور خوبی داشتید؟
تمام این جوانی را درس خواندم، تلاش و کار کردم. حالا ببینیم در میانسالی چه اتفاقی برای ما میافتد.
چهرهتان شبیه بازیگران بالیوود است. خودتان این را میدانید یا به شما گفتهاند؟
درباره تشابه چهره نمیدانم.
منظورم شباهت در کلیت چهره با بازیگران سینمای هند است.
شاید دوستان از جنبه مزاح چیزهایی در این مورد گفته باشند.
فیلم هندی میبینید؟
بله، سینمای هند یکی از سینماهای خوب و پرکار در سطح جهان است. چرا آدم این سینما را دنبال نکند؟ بخصوص که در چند سال گذشته پیشرفتهای تکنیکی خیلی خوبی در سینما داشتند و همه ابزار و ادوات بهروز سینمای جهان را در اختیار دارند و تماشاگران زیادی در آسیا و دیگر نقاط دنیا آن را دنبال میکنند.
ظاهرا چند وقت پیش در یک برنامه تلویزیونی عنوان کردید که پیشنهاد بازیگری در هند و از سوی شاهرخخان را نپذیرفتید. فکر نمیکنید اگر به آنجا میرفتید وضعیت بازیگریتان دگرگون میشد؟
من در آن مصاحبه بهصورت جامع و کامل توضیح دادم که این قصه از کجا شروع و به کجا ختم شد، اما متاسفانه برخی شیطنت کردند و با تدوین بخشهایی از تصاویر، طوری وانمود کردند که انگار من سینمای هند و شخص آقای شاهرخ خان را مورد تمسخر قرار دادم.
حتی تیتر زدند که امینیخواه پیشنهاد شاهرخ خان را رد کرد!
نه، واقعا اینطوری نبود و همه چیز در یک فضای دوستانه اتفاق افتاد. من همراه دوستان تهیهکننده اماراتی در محفلی سینمایی در هند حضور داشتم که فضای دورهمی و صمیمانهای داشت. باعث افتخارم بود که برای سلام و احوالپرسی خدمت شاهرخخان رفتم و خوشحال شدم ایشان را از نزدیک دیدم. گپ و گفت با این بازیگر یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین شبهای زندگی مرا رقم زد. او در آن زمان وقتی فهمید من هم در این کار و بازیگر هستم، دوستانه با من صحبت کرد و به من گفت اگر دوست داری در این سینما کار کنی، میتواند این اتفاق بیفتد و با هم کار کنیم. من هم دوستانه و محترمانه گفتم نه، ما براساس قوانین نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکنیم، وگرنه باعث افتخار من بود که با ایشان همکاری کنم. خیلی ببخشید، وگرنه کدام دیوانهای این پیشنهاد را رد میکند. به هرحال دیدار و گفتوگوی ما در چنین فضایی بود و نمیدانم چرا برای مردم سوءتفاهم پیش آمد.
اوج فعالیت شما در تلویزیون و سینما در دهه 80 بود. به عنوان بازیگری که همچنان فعالیت دارید، احساس میکنید رقابت میان بازیگران در این دوره فشردهتر شده و پیشنهاد بازی و امکان حضور آنها در پروژهها کمتر شده است؟
این مساله فقط مربوط به شخص من نیست و این اپیدمی کلا برای بازیگران سینما پیش آمد. یکی از دلایل آن شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم است که باعث شده حجم تولیدات تلویزیون و سینما کمتر شود. مثلا اگر سالی صد فیلم تولید میشد، الان سالی 20 فیلم ساخته میشود. حالا باید ببینی از این تعداد فیلم، نقشی مناسب شما وجود دارد یا نه. این شرایط الان برای همه بازیگران و دستاندرکاران فیلمسازی وجود دارد. یک زمانی شبکه نمایش خانگی تولیداتی انبوه داشت، اما مدتهاست به دلایل مالی خبری از تولید فیلم نیست و محصولات آن منحصر به تعداد محدودی سریال شده که آنها هم ترکیب بازیگران خود را بستهاند. صنعت فیلمسازی رابطه مستقیم با پول دارد و وقتی نقدینگی نباشد، با سکون و رکود در زمینه تولید روبهرو هستیم. وقتی چنین شرایطی وجود دارد، اثر منفی خود را بر وضعیت کاری سینماگران و بازیگران هم میگذارد.
یک بار در جایی گفتید چکهای برگشتی که از برخی تهیهکنندهها دارید، هنوز پاس نشده. موفق شدید طلبهایتان را بگیرید؟
نه متاسفانه. یکسری از همین مشکلاتی که گفتم، باعث شده چکهای برخی دوستان تهیهکننده در دستم بماند.
البته احتمالا بعضی هم از مهربانی و تواضع شما سوءاستفاده میکنند!
بله، این هم است و خودم هم واقعا مساله را قبول دارم که خیلی از دوستان از این تواضع و مهربانی من سوءاستفاده میکنند. اگر کار به همین منوال پیش برود، شاید تغییر موضع بدهم و دیگر چنین چهرهای از خودم نشان ندهم. چون اگر قرار باشد با این ویژگیها خودم اذیت شوم، مجبورم سیستم خودم را عوض کنم.
در این سالها حتما بجز بازیگری، به عنوان تماشاگر هم سینما را دنبال میکنید. پیش آمده تصور کنید برخی نقشهایی که توسط دیگران بازی شده را شما میتوانستید بازی کنید و متعلق به شما باشد؟
به هرحال وقتی آدم فیلمی میبیند، با برخی نقشها همذاتپنداری میکند و آنها را دوست دارد و ممکن است با خودش بگوید ای کاش این نقش را من بازی میکردم یا اگر من بازی میکردم، طور دیگری آن را ارائه میکردم. حتی این فرض درباره نقشها و فیلمهای خارجی هم هست. درعین حال در این مساله، یک نگاه تخصصی هم وجود دارد.
بازی در «کویر آرام»
مهدی امینیخواه، بازیگر فیلمهای شاخه گلی برای عروس، چپ دست، قصه دلها و سریالهایی چون عملیات 125، قابهای خالی و راه سوم درباره تازهترین فعالیتهای خود به جامجم گفت: بتازگی بازی در فیلم «کویر آرام» به کارگردانی سیدمیلاد بنیطبا را به پایان رساندم. در این فیلم کمدی نقش فردی به نام کمال را دارم که همراه فردی به نام فریدون یک شرکت حمل و نقل تاسیس میکنیم، اما ناخواسته درگیر ماجرای قاچاق عتیقه میشویم و اتفاقاتی بهوجود میآید که قصه را پیش میبرد. بجز این کار، در تدارک پیشتولید یک سریال تلویزیونی هستیم.