به گزارش ایسنا، شهید یعقوبعلی محمدی مردی از دیار شبشکنان سپیده باور بود که در برکهای از خون شنا کرد و تن و جان را به آبشار زلال عشق شستوشو داد. سردار سواران ما و رزمآور شبگیری از خیل هزاران عاشق جبهه توحید، آنان که نصرت حق، قوت بازویشان بود و روح خدا به علمدارشان و چنین بود که جبههها را به گالری وحشت برای دشمن بدل کردند و مرگ را به بازی گرفتند.
این سردار دلیر دریادل، در سال 1340 و در دیار دیرین زنجان قدم به عرصه دنیای فانی نهاد و در باغ زمان به تماشای زندگی نشست. او چون کودکان دیگر در دامن پرمهر مادر و سایهسار کار و تلاش پدر ریشه کرد و بالنده شد و هنگامی که نهال ذهنش جوانه زد وارد دبستان شد و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت سپری کرد و موفق به اخذ دیپلم فنی مکانیک عمومی از هنرستان فنی شد.
آنگاه که آوای بیداری در آسمان ایران طنینانداز شد. او هم به سیل توفنده تودههای میلیونی پیوست و در صف سپاهیان توحید جای گرفت. وی بارها با گروههای ضد انقلاب درگیر و حتی تهدید به ترور شد. وقتی که شبپرستان تیرهدل رویت خورشید انقلاب اسلامی را برنتابیدند و جنگ ناجوانمردانهای را بر ایران تحمیل کردند، یعقوبعلی به گروه مرغان آغشته به عشق بسیج پیوست و روانه دلخانه پرنگار جبهه شد تا به پاسداری از مرزهای شرف و آزادی همت گمارد.
او با حضور مردانهاش در عملیاتهای زیادی شرکت کرد و همپای دیگر مجاهدان دلاور ایرانزمین لبخند تجاوز را بر لبان متجاوزین خشکاند. سرانجام مرغ بلند آشیان جانش تاب ماندن در قفس تن را نیاورد و او در عملیات کربلای 4 در تاریخ پنجم دیماه سال 65 در حالی که فرماندهی گروهان غواصان را بر عهده داشت در منطقه امالرصاص عراق شربت شهادت را بر سر کشید و چهره در خضاب خون کرد.