ایران نخستین کشور و تهران نهمین کلانشهر دنیا در زمینه اتلاف وقت شهروندان در ترافیک شناخته شده است.
بر اساس این گزارش که مربوط به تیرماه سال جاری است، مردم ایران بهطور متوسط برای هر مسیر خود از مبدأ تا مقصد، بیش از 50 دقیقه زمان در ترافیک هدر میدهند و از این بابت در جایگاه نخست جهان قرار گرفتهاند. شاخص این گزارش متشکل از زمان لازم برای رسیدن به محل کار، برآورد نارضایتی از اتلاف زمان، انتشار گاز دیاکسیدکربن در ترافیک و دیگر ناکارآمدیها در سامانه ترافیکی است.
به گزارش ،روزنامه جوان نوشت: بر اساس آخرین گزارش مؤسسه نامبیو، از میان 58 کشور مورد بررسی، ایران بدترین وضعیت را از منظر ترافیکی دارد. بخشی دیگر از آمارهای منتشر شده در این گزارش نشان میدهد که روسیه و مصر به ترتیب با میزان هدررفت 49/5 دقیقه و 47/6 دقیقه، در جایگاههای دوم و سوم این ردهبندی قرار دارند. در انتهای این جدول کشورهای اتریش، لیتوانی و اسلوونی قرار دارند که به ترتیب با هدررفت 28/86، 28/6و27/1 دقیقه از زمان مفید روزانه شهروندان، جزو پربازدهترین کشورها در حوزه حملونقل به شمار میآیند.
همچنین کشورهای مهمی مثل هند با زمان هدررفت 61/46 دقیقه، چین با 43/43 دقیقه و ایالات متحده امریکا با 34/78 دقیقه، به ترتیب در جایگاههای پنجم، دهم و سی و سوم این ردهبندی قرار دارند. از لحاظ میزان آلودگی ناشی از تولید گاز دیاکسیدکربن در مقایسه با میزان ترافیک خودروهای در حال تردد، کشورهای آفریقای جنوبی، مصر و قطر در رتبه اول تا سوم قرار دارند. ایران نیز با وجود بیشترین هدررفت زمان به واسطه ترافیک، از لحاظ تولید گاز CO2، در جایگاه ششم قرار گرفته است.
55 دقیقه هدررفت زمان شهروندان تهرانی
اما در میان کلانشهرهای جهان، شهر کلکته در هند که ساکنانش بهطور متوسط 66/88 دقیقه از وقت روزانه خود را در ترافیک هدر میدهند، در جایگاه اول است. شهر داکا، پایتخت کشور بنگلادش با زمان 59/42 دقیقه در جایگاه دوم و بمبئی هندوستان با زمان هدررفت 58/98 دقیقه در رده سوم، عنوان دیگر شهرهای پرترافیک جهان را به خود اختصاص دادهاند. در این میان شهر تهران با متوسط 55/07 دقیقه هدررفت زمان شهروندان در ترافیکهای سنگین، جایگاه نهم را به خود اختصاص داده است. اعلام این آمار در حالی است که پیش از این نیز رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر تهران گفته بود: ازدحام و شلوغی، نه تنها باعث افزایش ترافیک، تشدید آلودگی هوا، به مخاطره افتادن محیطزیست شهر تهران، ورود خسارات مالی و صدمات جانی به شهروندان شده بلکه موجب تلف شدن بخش قابل توجهی از وقت تهرانیها در ترددهای روزانه هم شده است. به گفته وی، جمعیت ثابت شهر تهران حدود 9 میلیون نفر و تعداد سفرهای روزانه نیز بالغ بر 18 میلیون سفر است، با احتساب 20 دقیقه معطلی به ازای هر سفر در ترافیک، روزانه 6 میلیون ساعت وقت تهرانیها در ترافیک تلف میشود.
200 ساعت اتلاف وقت هر شهروند در ترافیک!
اگر این 6 میلیون اتلاف وقت را بر 9 میلیون جمعیت شهر تهران تقسیم کنیم، سهم هر تهرانی در شبانهروز 40 دقیقه میشود. اگر ایام کاری سال را بدون احتساب روزهای جمعه و ایام تعطیل 300 روز کاری در نظر بگیریم، در هر سال 12 هزار دقیقه و به عبارتی 200 ساعت وقت شهروندان در ترافیک تلف میشود.
از سوی دیگر سایر آمارها نشان میدهد که سالانه بیش از 5 میلیارد ساعت از وقت مردم در شهرهای بزرگ ایران به ویژه پایتخت تلف میشود که این زمان علاوه بر مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و جسمی نیز به همراه دارد. آنچه امروز در شهر تهران شاهد هستیم ترافیک و آلودگی فراوان است که نتیجه عدم برنامهریزی مناسب است. بیشک ساخت راه و بزرگراه تنها گوشه کوچکی از برنامهریزیها در این زمینه بوده و لازمه آن ظرفیتسازی جمعیت متناسب با شهرهای بزرگ است. شاید اگر از سالها قبل برنامهریزیها بر این اساس صورت میگرفت و تخصیص منابع و امکانات شهرهای کوچک و بزرگ یکسان توزیع میشد مانند امروز در تهران با مشکلات آلودگی هوا مواجه نبودیم.
فقدان امکانات و حملونقل عمومی حتی در کلانشهرها و پایتخت موجب شده است تا به فراخور زندگی شهری و تأمین آسایش و امنیت جانی و روانی، هرچند با هزینه گزاف، اما افراد از خودروی شخصی برای رفتوآمد استفاده کنند، این در حالی است که در کشورهای اروپایی صاحبان خودروی شخصی نیز از مترو استفاده میکنند.
به گفته کارشناسان 96 درصد از خودروها در لحظه بدون استفاده هستند و در خیابانها تردد ندارند. این خودروهایی که در خیابانها یا پارکینگها پارک هستند، حدود 30 درصد از فضاهای شهری را تصرف میکنند و 7هزارمیلیارد تومان سالانه به خاطر اتلاف وقت در ترافیک توسط شهروندان تهرانی خسارت وارد میشود.
با در نظر گرفتن ارائه پیشنهادهای مختلف در زمینه کاهش ترافیک به عنوان یکی از معضلات شهری که همواره از سوی متخصصان بیان شده است، اما لازم به ذکر این نکته است که شهروندان در شهرهای مختلف وقت و زمان خود را به عنوان تنها عامل تولید که قابل تجدید شدن نیست، به صورت بهینه سازماندهی کنند. این امر نیز در سطح کلان نیاز به هماندیشی جمعی، احساس نیاز ملی و فعالیتهای وسیع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و قضایی دارد که بدون مدیریت و برنامهریزی ممکن نخواهد شد.