دلّا/ تورّه، مارکانتونیو

[mārkantonio dellā torre] Marcantonio Della Torre (ت. ورونا، ایتالیا، ۸۶۰/ ۱۴۸۱؛ و

دلّا/ تورّه، مارکانتونیو
[mārkantonio dellā torre]
Marcantonio Della Torre
(ت. ورونا، ایتالیا، 860/ 1481؛ و. ریوا، ایتالیا 890/ 1511)، پزشکی، کالبدشناسی.
مارکانتونیو دلّاتورّه مدرک دکتری در فلسفه را در دهم دی ماه 876 و دکتری در پزشکی را در بیست و دوّم بهمن ماه 879 از دانشگاه پادوئا، که پدرش جیرولامو استاد پزشکی آنجا بود، دریافت نمود. او، که بلافاصله به سمت مدرّس عمومی در پزشکی و بعداً استاد نظریه‌ی پزشکی منصوب گردید، تا سال 889 به تدریس در پادوئا ادامه داد، و پس از آن به عنوان استاد کالبدشناسی به دانشگاه پاویا منتقل شد. طی سال بعد دوران زندگی علمی نوید بخش دلّاتورّه به سبب طاعونی که در ناحیه‌ی دریاچه‌ی گاردا در ریوا شیوع یافت دچار انقطاع شد، و مرگ زودرس وی در سی سالگی به صورت سوکنامه‌های انسان دوستانه‌ی متعدد، از جمله با شعری از هموطن نامدار وی، جیرولامو فراکاستورو، اعلام گردید.
از آثار پزشکی دلاتورّه اطلاع چندانی در دست نیست، زیرا به نظر نمی‌رسد که دست نوشته یا آثار منتشر شده‌ای از وی باقی مانده باشد. با این حال نام وی زنده مانده است، زیرا چنین تصور شده است که وی با لئوناردو داوینچی در تهیه‌ی رساله‌ای در کالبدشناسی همکاری داشته است. داستان این همکاری که به عنوان یک حقیقت مسلّم از طریق تعداد زیادی از نویسندگان بعدی تکرار شده، اصولاً از عبارتی مندرج در چاپ دوم کتاب Lives («زندگیها»، 1568)، تألیف وازاری سرچشمه می‌گیرد؛ این عبارت زمانی به کتاب افزوده شد که وازاری وارث لئوناردو-یعنی فرانچسکو ملتسی-را ملاقات کرده و دستنویسهائی را که در اختیار وی قرار داشت دیده بود. پس موضوع آشنایی یا دوستی این دو نفر بر منبع مطمئن و قابل اعتمادی استوار است،(1) لیکن همکاری فرضی آنها، یا تأثیر مارکانتوانیو در لئوناردو، از چندین نظر مورد تردید است. اول از همه آن که مدّت معاشرت آنها قاعدتاً بایستی خیلی کوتاه، و بین زمانی که مارکانتونیو در 889 به پاویا منتقل شد تا موقعی که در 890 درگذشت، محدود بوده باشد. در آن موقع سنّ لئوناردو تقریباً دو برابر سنّ مارکانتونیو بود، و علاقه‌ی وی به کالبدشناسی از مدتها پیش، یعنی از 868 موقعی که مارکانتونیو هفت ساله بود، برانگیخته شده بود. کالبدشکافیهای لئوناردو در فلورانس از 882 شروع شد و کتاب درسی کالبدشناسی را که امید داشت آن را منتشر سازد مدتها قبل از آن که توانسته باشد این جوان را ملاقات نماید نوشته بود. در حقیقت، در حول و حوش زمانی که امکان ملاقات این دو تن وجود داشته قسمت اعظم کار کالبدشناختی لئوناردو قبلاً صورت پذیرفته بود. در 887 وی نتایج کالبدشکافیهائی را که در فلورانس انجام داده بود ثبت و تنظیم می‌کرد، و در 889 نوشت که «امیدوارم در این زمستان سال 889 تمام این کالبدشناسی را تکمیل نمایم.»(2) بعلاوه، در سبک نگارش کتاب مزبور در این زمان تغییری دیده نشده که بتوان آن را به تأثیر مارکانتونیو در کار لئوناردو نسبت داد.(3)
این که این دو نفر به سبب علاقه‌ی مشترکشان به کالبدشناسی می‌توانسته‌اند به یکدیگر علاقه‌مند باشند امری واضح است. با این حال مارکانتونیو پیرو سبک قدیمی و از طرفداران سنّت جالینوسی و مخالف کالبدشناسی جدید موندینو دِلوتسی بود، در صورتی که لئوناردو از قید و بند حکمت مدرسی آزاد بود، و تحقیقات کالبدشناختی وی عمدتاً از حسّ کنجکاوی کلّی وی درباره کارهای طبیعت سرچشمه می‌گرفت. ازاین رو ملاقات و دوستى لئوناردو داوینچی و مارکانتونیو دلّاتورّه بسیار محتمل به نظر می‌رسد، لیکن ترتیب زمانی کارهای کالبدشناختی لئوناردو و وجود اختلاف در نگرش، تربیت و خلق و خوی آنان دلیلی است علیه این که آن دو توانسته باشند برای تهیه‌ی رساله‌ای در زمینه‌ی کالبدشناسی همکاری فعال با یکدیگر داشته باشند.

کتابشناسی

اشاره‌هائی که نویسندگان سده‌ی شانزدهم به دلّاتورّه کرده‌اند مشتملند بر In obitu M. Antonii Turiani veronesis »»، از جیرولامو فراکاستورو، در Opera omnia (ونیز، 1584)، 199-200؛ و Delle vite de’ pitu eccellenti pittori scultori et architetti، از جورجو وازاری، چاپ دوم، بخش یکم، 3 (فلورانس، 1568)، 7.
دیگر منابعی که به بررسی آثار کالبدشناختی لئوناردو و همکاری احتمالی او با دلّاتورّ پرداخته‌اند عبارتند از I manoscritti di Leonardo da Vinci، از جرولامو کالوی (بولونیا، 1925)؛ The Drawings of Leonardo da Vinci in the Collection of Her Majesty the Queen at Windsor Castle، از کِنِت کلارک، چاپ دوم، با همکاری کارلو پدرتّی (لندن، 1968-1969)؛ Leonardo da Vinci . An Account of his Development as an Artist، از همو (نیویورک و کیمبریج، 1939)، 161؛ «Frammenti vinciani. I. Intorno a Marco Atntonio della Torre anatomico Veronese del XVI secolo ed all’ epoca del suo incontro con Leonardo da Vinci a Pavia» از ب. دِ تونی، در ARIV، 54 (ونیز، 1895-1896)، 190-203؛ «Leonardo da Vinci’s Influence on Renaissance Anatomy»، از کِنِت د. کیل، در MH، 8 (1964)، 360-370؛ Leonardo da Vinci on the Human Body. The Anatomical, Physiological, and Embryological Drawings. With Translations, Emendations, and a Biographical Introduction، ویراسته‌ی د. اومالی و ج. ب. دِ م. ساندرز (نیویورک، 1952)، 24-25، 31-35؛ «Leonardo da Vinci, il Duomo, il Castello, e l’Università di Pavia»، از ادموندو سولمی، در Scritti vinciani (فلورانس، 1924)، 6.

پی‌نوشت‌ها:

1- لئوناردو در Codex Atlanticus، برگ 20 پشت، 6، به تاریخ حدود 1508-1509، به «مارکانتونیو» نامی اشاره می‌کند؛ و در Windsor 19102 (c، سوم، 8). به تاریخ حدود 1510-1512اشاره می‌کند که «کتابی درباره‌ی آب برای آقای مارکو آنتونیو» نوشته است. باری، نام «مارکو آنتونیو» نامی بود بسیار رایج و فوق العاده بعید است که منظور از آن دلّاتورّه بوده باشد.
2- در عبارت «زمستان سال 1510»، لئوناردو شاید از شیوه‌ی مرسوم توسکانی، یعنی 1510-1511، پیروی کرده باشد، زیرا سال فلورانسی از 25 مارس آغاز می‌شد.
3- The Drawings of Leonardo da Vinci in the Collection of Her Majesty the Queen at Windsor Castle, Cecond Edition Revised with the Assistace of Carlo Pedretti («نقاشیهای لئوناردو داوینچی در مجموعه‌ی علیاحضرت ملکه در کاخ وینزر، چاپ دوم تجدید نظر شده با دستیاری کارلو پدر تّی»)، از کِنِت کلارک، یکم، ضمیمه‌ی C ، «پژوهشهای کالبدشناختی» (لندن، 1968-1969)، چهل و هفت.

منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامه‌ی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان