ماهان شبکه ایرانیان

۱۲ تفاوت مهم بین کارمندان و کارآفرینان

آیا می‌توانید زمان و پول‌ خود را برای ساختن رؤیا‌هایتان قربانی کنید؟ یا تنها نگران قسط‌های ماهانه‌تان هستید؟ آیا با این هدف برای یک شرکت کار می‌کنید که در آینده، کار خودتان را شروع کنید؟ یا برای یک شرکت کار می‌کنید تا یک جایگاه ثابت به‌دست آورید؟ آیا با فهم عمق مکالمه، تمایلات خودتان را نیز به آن اضافه می‌کنید؟ یا سر خود را پایین می‌اندازید و کور ...

12 تفاوت مهم بین کارمندان و کارآفرینان

آیا می‌توانید زمان و پول‌ خود را برای ساختن رؤیا‌هایتان قربانی کنید؟ یا تنها نگران قسط‌های ماهانه‌تان هستید؟ آیا با این هدف برای یک شرکت کار می‌کنید که در آینده، کار خودتان را شروع کنید؟ یا برای یک شرکت کار می‌کنید تا یک جایگاه ثابت به‌دست آورید؟ آیا با فهم عمق مکالمه، تمایلات خودتان را نیز به آن اضافه می‌کنید؟ یا سر خود را پایین می‌اندازید و کورکورانه از دستورالعمل‌ها پیروی می‌کنید؟

در هر سازمانی دو دسته از کارکنان وجود دارند:

  • کارکنانی که ذهنیت یک کارمند را دارند؛
  • کارکنانی که ذهینت یک کارآفرین را دارند.

برخی از افراد خودشان را اسیر ضرب‌العجل‌هایی کرده‌اند که از پیش برنامه‌ریزی شده‌اند. برخی از افراد ترجیح می‌دهند با توجه به اهداف آینده‌ی خودشان که طرح‌ریزی کرده‌اند، کار کنند. مهم نیست که برای یک شرکت کار کنید یا نه. چیزی که بیش از همه اهیت دارد، ذهنیت شما است.

با توجه به این دو دسته‌بندی، بیایید 12 تفاوت اصلی یک کارمند و یک کارآفرین را بررسی کنیم.

1. کارمندان کمال‌گرا اما کارآفرینان عمل‌گرا هستند

کارآفرینی

کارمندان با فکرکردن به تکمیل مهارت‌های مختلف‌شان، رشد خود را در آینده محدود می‌کنند. به‌جای‌اینکه با نگاهی مثبت کارهایی را شروع کنند، توانایی‌ها و نقاط قوت‌‌شان را زیر سؤال می‌برند. کارآفرینان درباره‌ی همه چیز اطلاعات اندکی دارند، درنتیجه کارشان را با یک ورودی اندک آغاز می‌کنند. آنها در تله‌ی کمال‌ گرایی نمی‌افتند و وقت خود را تلف نمی‌کنند. آنها به یاد‌گیری چیزهای جدید در طول سفر نوآورانه‌شان باور دارند.

2. کارمندان منتظر زمان مناسب می‌مانند، اما کارآفرینان وقت را تلف نمی‌کنند

کارمندان بهانه‌های زیادی برای کامل‌کردن وظایف‌شان می‌آورند. آنها اهداف‌شان را به تعویق می‌اندازند. کارآفرینان هر زمانی که بخواهند کارشان را آغاز کنند، سه تقویت‌کننده‌ی اصلی دارند: عشق، صبوری و فداکاری. آنها با درک اینکه فرصت‌ها دارای عمر کوتاهی هستند، آنها را دراختیار خود قرار می‌دهند و طرح‌های مختلفی برای آنها درنظر می‌گیرند.

3. هدف کارمندان ارتقای شغلی است اما کارآفرینان به توسعه کسب‌و‌کار فکر می‌کنند

کارآفرینی

کارکنانی که «ذهنیت کارمندی» دارند، نگران این هستند که همکاران‌شان رشد کنند و آنها درجا بزنند. آنها سخت کار می‌کنند تا جایگاه‌ بهتری کسب کنند و حقوق بالاتری داشته باشند. کارآفرینان سخت کار می‌کنند تا ایده‌های جدید یاد بگیرند. آنها سرگرم یافتن راه‌های مختلف برای تحقق رؤیاهای کسب‌وکارشان هستند.

4. کارمندان فقط رؤیا‌پردازی می‌کنند اما کارآفرینان برای رؤیاهایشان برنامه‌ ریزی می‌کنند

تفاوتی نمی‌کند که رؤیاهای شما چقدر بزرگ باشد، رؤیاها بدون طرح هیچ عظمتی ندارند. کارمندان قصرهای پوشالی در هوا می‌سازند و در رؤیای فرار از کار روزمره هستند. آنها در آرزوی سبکی از زندگی هستند که در آن ولخرجی کنند. درسوی دیگر، کارآفرینان یک طرح استوار برای شکل‌دادن به رؤیاهایشان دارند. آنها با یک استراتژی مناسب به جلو حرکت می‌کنند.

5. کارمندان فکر می‌کنند «پول همه چیز است» اما کارآفرینان می‌دانند که «زمان همه چیز است»

کارآفرینی

کارمندان با تمرکز‌کردن بر روی پول برای رشدشان در آینده سرمایه‌گذاری می‌کنند. آنها فقط به دنبال بازگشت‌ سرمایه‌ی ایمن هستند. کارآفرینان می‌دانند که «زمان پول است». آنها با تخصیص زمان زیاد برای رشد شرکت، تمرکزشان را از پول به زمان منتقل می‌کنند. آنها حاضرند ماه‌ها کار کنند، بدون اینکه سودی نصیب‌شان شود. از آنجا که آنها به تولید ثروت باور دارند، به ماه‌های اولیه که نتایج مطلوبی به همراه ندارند، توجه نمی‌کنند.

6. ناامیدی برای کارمندان پایدار اما برای کارآفرینان موقتی است

رهایی از ناامیدی به شیوه‌ای بستگی دارد که افراد با آن مبارزه می‌کنند. کارمندان می‌دانند که هر روز باید فعالیت‌های روزمره و خسته‌کننده‌ای انجام دهند، درنتیجه علاقه‌شان را از دست می‌دهند و با همکاران و اعضای خانواده با بداخلاقی رفتار می‌کنند. کارآفرینان نیز با وجود انجام نقش‌های مختلف، گاهی‌وقت‌ها با لحظات خسته‌کننده‌ای مواجه می‌شوند. این مشکل برای آنها رودگذر است، چراکه آنها می‌خواهند با انجام‌دادن کاری که دوست دارند، به زندگی‌شان شکل بدهند.

7. کارکنان از آزادی می‌ترسند اما کارآفرینان خود را از همه‌ی ترس‌ها آزاد می‌کنند

چه کسی دوست ندارد آن‌گونه که دلش می‌خواهد زندگی کند؟ از یک طرف کارمندان می‌خواهند آزاد باشند و به‌دور از محدودیت‌ها زندگی کنند، ازسوی‌دیگر زندگی‌شان را با محدودیت‌های آینده معامله کرده‌اند. کارآفرینان آزادانه زندگی می‌کنند. معنای این حرف این نیست که آنها بر تعهدات‌شان پایبند نیستند. آنها در محاسبه‌ی میزان درست ریسک برای هر استراتژی مهارت دارند.

8. کارمندان سخت کار می‌کنند اما کارآفرینان هوشمندانه کار می‌کنند

کارمندان تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا نظر مثبت رئیس‌شان را جلب کنند. آنها کارشان را به خوبی انجام می‌دهند و پرونده‌های بیشتری بر روی میز کارشان جمع می‌کنند. کارآفرینان با دسته‌بندی‌کردن کارهایشان به دو دسته‌ی ضروری و غیرضروری آنها را اولویت‌ بندی می‌کنند. آنها از «اصل پارتو» پیروی می‌کنند، یعنی20 درصدی از کار را انجام می‌دهند که 80 درصد نتایج را به همراه می‌آورد.

9. کارمندان در سمت‌های شغلی تعیین‌‌شده کار می‌کنند. کارآفرینان شغل خودشان را خلق می‌کنند

کارمندان باید با توجه به ویژگی‌های شغلی که دریافت می‌کنند، وظایف‌شان را انجام دهند، بدون توجه به علایقی که دارند، مجبور می‌شوند در محیط بیگانه کار کنند. کارآفرینان متخصص نیستند، از آنجا که باید گروه‌ها را هدایت کنند، وظایفی کلی برعهده‌ی آنهاست. آنها از خودبنیادی و استقلالی که دارند، لذت می‌برند.

10. کارمندان دیگران را سرزنش می‌کنند اما کارآفرینان خودشان را اصلاح می‌کنند

برای اینکه به موفقیت بزرگی در زندگی‌تان دست پیدا کنید، لازم است شجاعت پذیرش خطاهایتان را داشته باشید. سرزنش دیگران هیچ سودی ندارد. کارکنانی که «ذهنیت کارمند» دارند، عادت کرده‌اند که سرزنش، توجیه و شکایت کنند. کارآفرینان می‌دانند که خودشان مسئول همه‌ی تصمیمات‌شان هستند. آنها به‌جای‌اینکه بر روی اشتباهات‌شان سرپوش بگذارند، آماده‌اند تا آنها را بپذیرند.

11. کارمندان تعطیلات را زمانی برای آسایش می‌دانند اما کارآفرینان در تعطیلات باورهایشان را بازنگری می‌کنند

کارآفرینی

کارمندان به‌شدت در انتظار تعطیلات هستند. آنها فقط به دنبال این هستند که خود را از استرس دفترکار نجات بدهند. برخی از آنها برنامه‌ریزی می‌کنند تا پیش از روبه‌روشدن با یک اول هفته‌ی خسته‌کننده‌ی دیگر به مسافرت بروند. کارآفرینان نیز چشم انتظار تعطیلات هستند، اما آنها برای طرح کسب وکارشان در اول هفته برنامه‌ریزی می‌کنند. محیطی که در آن مزاحمتی وجود ندارد، به آنها کمک می‌کند باورشان را افزایش دهند.

12. کارمندان بعد از شکست‌خوردن خودشان را می‌بازند اما کارآفرینان از شکست‌ها درس می‌گیرند

شکست اجتناب‌ناپذیر است. اگر آماده‌ی در آغوش‌گرفتن شکست نیستید، قادر نخواهید بود که به ایده‌های نو دست پیدا کنید. کارمندانی که «ذهنیت کارمندی» دارند، در زمان‌هایی که کشمکش بیشتری وجود دارد، اعتماد به‌ نفس‌ شان را از دست می‌دهند. آنها به شکست همچون یک بن‌بست نگاه می‌کنند. کارآفرینان در همه‌ی شکست‌ها، فرصت‌هایی می‌بینند. آنها پس از شکست‌خوردن اشتیاق خود را از دست نمی‌دهند. آنها هر سقوط را جبران می‌کنند و آن را بهبود میی‌بخشند.

به‌این‌ترتیب آیا شما یک کارمند هستید یا یک کارآفرین؟

برگرفته از: huffingtonpost

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان