سارقان خانههای مسکونی تهران از سوی هیئت قضات دادگاه کیفری استان تهران به قطع دست و حبس محکوم شدند.
به گزارش به نقل از روزنامه شرق، چندیپیش مأموران پلیس در یکی از خیابانهای تهران در حال گشتزنی بودند که متوجه شدند مردی درحالیکه به دنبال دو جوان در حال دویدن است، فریاد میزند دزد را بگیرید. مأموران با دیدن این صحنه بهسرعت وارد عمل شدند و متهمان فراری را بازداشت کردند.
در تحقیقات اولیه مشخص شد این دو برادر هستند و حامد و حمید نام دارند. پس از بازداشت این دو جوان، امیر- مردی که به دنبال آنها میدوید- به مأموران گفت: امشب (شب حادثه) کمی دیر به خانه بازگشتم و کسی در خانه نبود. متوجه شدم در خانه باز است؛ شک کردم چون قبل از خروج از خانه در را بسته بودم و معمولا هیچیک از همسایهها در اصلی ساختمان را باز نمیگذاشت. متوجه شدم احتمالا مشکلی پیش آمده است. بههمینخاطر با احتیاط از پلهها بالا رفتم که یک مرد غریبه را دیدم. تا خواستم از او بپرسم اینجا چه میکنی، من را هل داد و فرار کرد. من نقش بر زمین شدم؛ تا خواستم از جایم بلند شوم، دیدم مرد دیگری که در خانه من است، به سرعت از کنار من رد و از ساختمان خارج شد. به سرعت از جایم برخاستم و به دنبال آنها دویدم و فریاد زدم دزد را بگیرید و کمک خواستم. ناگهان چشمم به ماشین پلیس افتاد؛ برای اینکه آنها را متوجه کنم بلندتر فریاد زدم. مأموران متوجه ما شدند و آنها را بازداشت کردند.
خوشبختانه من بهموقع به خانه بازگشته بودم و سارقان نتوانسته بودند چیزی از اموالم را به سرقت ببرند اما رعب و وحشت زیادی برای خانواده و همسایههایم ایجاد کردند. پس از تحقیقات اولیه پلیس، حامد و حمید با بیان اینکه شخص سومی با آنها همدست بوده است به جرم خود اعتراف کردند. حمید به مأموران آگاهی گفت: مدتی پیش با برادرم حامد و یکی از دوستانمان به نام فرهاد تصمیم گرفتیم از منازل دزدی کنیم. شرایط مالی خوبی نداشتیم و میخواستیم از این طریق پول به دست بیاوریم. این هشتمین منزلی بود که میخواستیم از آن سرقت کنیم. تازه کار خود را شروع کرده بودیم که صاحبخانه به منزل برگشت و ما را غافلگیر کرد. پس از اینکه متوجه شدیم صاحبخانه به منزل بازگشته، پا به فرار گذاشتیم اما مأموران پلیس ما را حین فرار بازداشت کردند.
حامد در ادامه گفت: تاکنون با همدستی یکدیگر از هفت خانه مسکونی در یوسفآباد و میرداماد سرقت کردهایم. بیشتر اجناس سرقتی لپتاپ، ساعت، طلا و پول نقد بوده است که پس از سرقت آنها را به مالخر میفروختیم که ارزش همه آنها ٥٠٠ میلیون تومان بود و این مبلغ را بین خودمان تقسیم کردیم. ابتدا رفتوآمدها را چک میکردیم بعد از آن وارد خانههایی میشدیم که مدت زیادی چراغشان خاموش بود. قفل در را میشکستیم و وارد خانه میشدیم. ابتدا فرهاد قفل در خانهها را باز میکرد یا اگر نمیتوانست آنها را با ابزاری که داشت میشکست و ما وارد خانه میشدیم. حمید جلو در نگهبانی میداد و من و فرهاد خانه را خالی میکردیم، همه وسایل را درون کیسه خواب میریختیم و آنها را از خانه خارج میکردیم. در یکی از خانهها نیز در گاوصندق را با هوابرش بریدیم و هرچه درون آن بود خالی کردیم.
پس از اعترافات این دو برادر، مأموران نفر سوم به نام فرهاد را بازداشت کردند. با توجه به مدارک موجود در پرونده، شکایت مالباختگان و اعترافات متهمان دادسرا کیفرخواستی علیه متهمان صادر کرد و پرونده به شعبه پنج دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. پس از انجام تشریفات رسمی مالباختگان در مقابل قضات ایستادند و از دادگاه خواستار اشد مجازات برای متهمان و بازگرداندهشدن اموالشان شدند. سپس متهمان در جلسه رسیدگی به این پرونده که هفته گذشته برگزار شد، یک به یک پشت تریبون قرار گرفته و دفاعیات خود را مطرح کردند. آنها یک بار دیگر به سرقتها اعتراف و جزئیات را مطرح کردند. آنها در برابر قضات از مالباختگان عذرخواهی کردند و گفتند در شرایط بد مالی قرار داشتند و مجبور به این کار شدند و از مالباختگان خواستند که آنها را ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و در نهایت متهمان را به قطع دست، رد مال و سه سال حبس محکوم کردند.