با تکیه بر احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم)
روان درمانی با ذکر و یاد خدا
مداومت بر عبادت خداوند، یاد او در هر زمان، درخواست آمرزش و بخشش از او و دعا به درگاهش، آدمی را به پروردگارش نزدیک می سازد و این احساس را در او به وجود می آورد که تحت حمایت و مراقبت خداوند بزرگ قرار دارد. عبادت امید به آمرزش و بخشایش را در انسان تقویت می کند و احساس خشنودی و آسایش خاطر را در روانش بر می انگیزد. خداوند متعال فرموده است:
( الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ). (1)
« کسانی که ایمان آوردند و دل هایشان به یاد خدا آرام گرفت؛ بدانید که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد».
(... وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ). (2)
«... و خدا را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید».
(فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ ). (3)
« پس، به یاد من باشید تا به یاد شما باشم».
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز به اهمیت ذکر و یاد خداوند بزرگ در ایجاد آرامش در روان آدمی اشاره کرده است. برای مثال، در حدیثی از آن حضرت آمده است:
« هرگاه عده ای بنشینند و به ذکر خدا پردازند فرشتگان آنان را در میان می گیرند، رحمت [خداوند] آنان را در برگیرد. آرامش برایشان فرود آید و خداوند از آنان در نزد کسانی که نزد او هستند یاد می کند». (4)
در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
«خداوند بزرگ می فرماید: من چنانم که بنده ام به من گمان می برد و هرگاه او از من یاد کند من با او هستم. اگر مرا در دلش یاد کند من هم در دلم از او یاد می کنم. اگر در میان جمع از من یاد کند من در جمعی بهتر از آنان از او یاد می کنم. اگر یک وجب به من نزدیک شود من یک گز به او نزدیک می شوم. اگر یک گز نزدیک شود من یک باز به او نزدیک می شوم. اگر قدم زنان نزد من آید من دوان دوان نزد او روم». (5)
یاد خداوند بزرگ به نفس زندگی و حیات می بخشد، امید به آمرزش و خشنودی الهی را در او تقویت می کند و احساس خوشی و سعادت در او پدید می آورد. در حدیثی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که ابو موسی اشعری آن را روایت کرده، آمده است:
« مَثَل کسی که خدایش را یاد می کند و آن که او را یاد نمی کند مثل شخص زنده و مرده است». (6)
در روایت دیگری از این حدیث چنین آمده است:
« مثل خانه ای که در آن خداوند یاد می شود و خانه ای که در آن خداوند یاد نمی شود مثل شخص زنده و مرده است». (7)
ذکر خداوند و تسبیح و تنزیه او مقام و درجات بنده را در نزد پروردگارش بالا می برد، بر خوبی های او می افزاید، گناهانش را می آمرزد و او را از احساس گناه که سبب اندوه و اضطراب می شود، می رهاند. سعد بن ابی وقّاص می گوید که در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم و آن حضرت چنین فرمود:
« آیا هر یک از شما عاجز است از این که روزی هزار ثواب کسب کند؟ یکی از حاضران در جلسه پرسید: چگونه هزار ثواب کسب کند؟ فرمود: صد تسبیح می گوید و به ازای آن هزار ثواب برایش نوشته یا هزار گناه از او زدوده می شود». (8)
در حدیثی دیگر از آن حضرت آمده است که فرمود:
« خدای تعالی را فرشتگانی است که در کوچه و گذر می گردند و اهل ذکر را جستجو می کنند و هرگاه عده ای را مشغول ذکر خدا یافتند صدا می زنند: بیایید حاجت هایتان را بستانید. سپس آنان را تا آسمان زیر بال و پر خود می گیرند. خداوند- که خود به هر چیز داناتر است- می پرسد: بندگان من چه می گویند؟ فرشتگان پاسخ می دهند: تو را به پاکی و بزرگی می ستایند و حمد و تمجید تو می گویند. خداوند می فرماید: آیا مرا دیده اند؟ فرشتگان می گویند، نه به خدا، تو را ندیده اند. خداوند می فرماید: اگر مرا دیده بودند چه می کردند؟ فرشتگان می گویند: اگر تو را دیده بودند بیش تر عبادت و تمجید و تسبیح می کردند. خداوند می فرماید: چه می خواهند؟ فرشتگان می گویندک بهشت را از تو درخواست دارند. خداوند می فرماید: آیا آن را دیده اند؟ فرشتگان می گویند: نه به خدا، ای پروردگار، آن را ندیده اند. خداوند می فرماید: اگر آن را دیده بودند چه می شد؟ فرشتگان می گویند: اگر دیده بودند به آن حریص تر و طالب تر و راغب تر می شدند. خداوند می فرماید: از چه چیز به من پناه می آورند؟ فرشتگان گویند: از آتش [دوزخ] پناه می خواهند. خداوند می فرماید: آیا آن را دیده اند؟ فرشتگان می گویند: نه به خدا، آن را ندیده اند. خداوند می فرماید: اگر آن را دیده بودند چه می کردند؟ فرشتگان می گویند: اگر دیده بودند بیش تر از آن گریزان و ترسان می شدند. پس، خداوند می فرماید: شاهد باشید که آنان را آمرزیدم. فرشته ای از فرشتگان می گوید: فلان شخص هم در میان آن هاست و او از این طایفه نیست بلکه برای حاجتی آمده است. خداوند می فرماید: آنان هم نشین اند و هم نشین ایشان محروم نمی شود». (9)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اذکار و تسبیحات زیادی به یارانش می آموخت و ارزش و تأثیر فوق العاده آن ها در کسب ثواب و زدودن گناهان و نیل به آمرزش الهی و ورود به بهشت را به آنان یادآور می شد. بنابراین، یاد خدا و ستایش او با این تسبیحاتی که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آن ها را توصیه می کرد شفای احساس گناه و اضطراب ناشی از آن است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس بعد از پایان هر نماز سی و سه مرتبه «سبحان الله» و سی سه مرتبه «الحمدلله» و سی و سه مرتبه «الله اکبر» بگوید و صدمین را بگوید: لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، و هو علی کل شی ء قدیر، گناهانش آمرزیده شود اگر چه به اندازه کف دریا باشد». (10)
در حدیثی دیگر از آن بزرگوار آمده است:
« هر کس در روز صد مرتبه بگوید: « لا اله الا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد و هو علی کل شی ء قدیر» برایش معادل با آزاد کردن ده برده باشد، صد ثواب برایش نوشته و صد گناه از او زدوده شود و آن روز تا شب از شیطان حفظش کند و عمل هیچ کس برتر از او نباشد مگر کسی که بیش تر از او [این ذکر را] گفته باشد. و هر کس در روز صد مرتبه بگوید: « سبحان الله و بحمده» گناهانش فرو ریزد اگر چه به اندازه کف دریا باشد». (11)
از تمیم داری روایت شده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس ده بار بگوید: « اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الهاً واحداً احداً صمداً لک یتّخذ صاحبه و لا ولداً و لکم یکن له کفواً احد» خداوند برایش چهل هزار ثواب بنویسد». (12)
از علی (علیه السّلام) نیز روایت شده که فرمود: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:
« آیا کلماتی را به تو نیاموزم که هرگاه آن را بگویی خداوند تو را بیامرزد اگر چه آمرزیده باشی. بگو: لا اله الا الله العلیُّ العظیم، لا اله الا الحلیم الکریم، لا اله الا الله سبحان الله ربّ العرش العظیم، الحمد لله ربّ العالمین». (13)
از عبادة بن صامت نیز روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس شب هنگام چون از خواب بیدار شود بگوید: لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کل شی ء قدیر، الحمد الله و سبحان الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة الا بالله، سپس بگوید: خدایا مرا بیامرز، یا دعا کند، دعایش مستجاب شود و اگر وضو بگیرد و نماز بخواند، نمازش پذیرفته گردد». (14)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دعاها و اذکار بسیاری به یارانش تعلیم می داد. این دعاها و اذکار بر ارتباط بنده با خدایش و قرب او به حق تعالی می افزاید و باعث می شود که همواره به یاد خدا باشد، در هر زمان عظمت و شکوه پروردگارش را احساس کند و پیوسته به رحمت و آمرزش و توفیق دهی او در امور زندگی اش و رفع نیازهایش امیدوار باشد. در نتیجه، روانش آکنده از رضایت و مسرّت می شود و احساس آرامش و امنیت روانی وجودش را فرا می گیرد.
روان درمانی با قرآن
بهترین نوع ذکر، تلاوت قرآن است؛ زیرا خواندن قرآن تأثیر شگرفی در تصفیه دل و بهبود روان دارد. خداوند متعال می فرماید:
(وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ). (15)
« ما از قرآن چیزی فرو می فرستیم که مؤمنان را بهبود است و مِهر».
(یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ). (16)
« ای مردم، برای شما اندرزی از پروردگارتان آمد و بهبودی برای آنچه در سینه هاست و راهنمودی و مهری برای گرویدگان».
(قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ). (17).
« بگو: آن برای کسانی که ایمان آورده اند راهنمایی و بهبودی است».
زمانی که انسان با اخلاص و توجه کامل به خداوند متعال قرآن می خواند، آرامش وجودش را فرا می گیرد و فرشتگان او را از هر سو در میان می گیرند و غرق در رحمت خداوند می شود».
در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
« هرگاه عده ای در خانه ای از خانه های خدا گرد آیند و به تلاوت کتاب خدا بپردازند و درباره آن با هم گفتگو کنند؛ آرامش بر آنان فرود آید، رحمت فرایشان گیرد، فرشتگان آن ها را در میان گیرند و خداوند در میان کسانی که نزد اویند از آنان یاد کند». (18)
تلاوت قرآن باعث آمرزش گناهان و مضاعف شدن حسنات می شود و امید رفتن به بهشت را تقویت می کند. از این رو، اضطراب ناشی از احساس گناه را بهبود می بخشد. در حدیثی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
« هر کس یک حرف از کتاب خدا را بخواند برایش یک حسنه باشد و هر حسنه ده برابر شود. نگویم «الم» یک حرف [کلمه] است بلکه الف یک حرف است لام یک حرف و میم یک حرف». (19)
ابو اُمامه می گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرمود:
« قرآن بخوانید؛ زریا روز قیامت قرآن برای قرآن خوانان شفاعت می کند». (20)
در حدیثی دیگر از آن بزرگوار آمده است:
« یک سوره از قرآن هست که سی آیه دارد و برای تلاوت کننده اش چندان شفاعت می کند که آمرزیده شود، آن سوره «تبارک الذی بیده الملک» است.(21)
اَنَس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که فرمود:
« هر کس روزی دویست مرتبه «قل هو الله احد» را بخواند گناهان پنجاه سال از او پاک شود مگر آن که دَینی بر عهده اش باشد». (22)
او در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که:
« هر کس چون به بستر رود، بر دست راست بخوابد و صد مرتبه «قل هو الله احد» را بخواند خدای تعالی در روز قیامت به او گوید: با دست راستت به بهشت در آی». (23)
این احادیث و مانند آن ها که تأثیر تلاوت قرآن را در آمرزش گناهان و رهایی از دورخ و رفتن به بهشت یادآور می شوند، نشان می دهند که قرائت قرآن درمان سودمندی برای نجات از اضطرابِ روانی ناشی از احساس گناه است. قرائت قرآن فقط اضطراب ناشی از احساس گناه را درمان نمی کند بلکه همه حالت های اضطراب و تشویش روانی و عقلی را معالجه می کند.
برای مثال، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسیله قرآن جنون را معالجه کرده. اُبَیّ بن کعب می گوید:
« نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم که بادیه نشینی آمد و گفت: ای پیامبر خدا، برادری دارم که از درون رنج می برد. حضرت فرمود: چه دردی دارد؟ گفت: جنون حقیقی دارد. حضرت فرمود: او را نزد من بیاور. بادیه نشین برادرش را آورد و جلو حضرت نشاند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را با فاتحة الکتاب و چهار آیه اول سوره ی بقره و این دو آیه: « و الهکم اِله واحد و ...» و آیة الکرسی و سه آیه آخر سوره ی بقره و آیه ی «شهدالله اَنّه لا اله الّا هو ...» از آل عمران، و آیه ی « انّ ربّکم...» از سوره ی اعراف و آخر سوره ی مؤمنین «فتعالی الله الملک الحقّ...» و آیه ی « و انّه تعالی جدّ ربنّا...» از سوره ی جن، و ده آیه اول صافات، و سه آیه آخر سوره حشر، و «قل هو الله احد»، و معوذتین تعویذ کرد؛ مرد برخاست چنان که گویی هرگز مرضی نداشته است». (24)
حقیقت آن است که قرآن تنها درمانگر بیماری های روانی و عقلی نیست بلکه بیماری های جسمی را نیز معالجه می کند. از ابو سعید خدری نقل شده است که گفت:
« گروهی از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سفر می رفتند و بر قبیله ای از قبایل عرب فرود آمدند و از آن ها خواهش کردند که ایشان را پذیرایی کنند اما آن قبیله حاضر نشدند پذیرایی شان کنند. در همین اثنا رئیس آن قبیله را مار گزید. برای معاجله او دست به هر کاری زدند اما بی فایده بود. یکی از آن ها گفت: خوب است نزد این عده ای که این جا فرود آمده اند بروید شاید از دست یکی از آن ها کاری برآید. پس، نزد ایشان آمدند و گفتند: ای جماعت، رئیس ما گزیده شده است؛ برای معالجه اش دست به هر کاری زدیم اما فایده نداشت. آیا کسی از شما چیزی برای معالجه اش دارد؟ یکی گفت: آری، من دعا خوانم اما چون از ما پذیرایی نکردید من هم دعا نمی کنم مگر آن که مزدش را به ما بدهید. قرار شد آن ها یک گله ی گوسفند بدهند. آن مرد، بر رئیس مار گزیده آب دهان می انداخت و الحمدالله رب العالمین را می خواند. چندی نگذشت که حال او کاملاً خوب شد و برخاست و شروع به راه رفتن کرد. آن قبیله مزد توافق شده را دادند. یکی از مسافران گفت: تقسیم کنید. مرد دعا خوان گفت: این کار را نکنید تا نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رویم و ماجرا را برایش بگوییم و ببینیم حضرت چه دستور می دهد. پس، به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و قصه را باز گفتند. حضرت فرمود: از کجا دانستی که آن افسون است. سپس فرمود: پیشنهاد خوبی است، تقسیم کنید». (25)
ابن ابی شبیه در مسند خود از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که گفت:
« پیامبر خدا نماز می خواند که در سجده کژدمی آن حضرت را نیش زد. فرمود: خدا لعنت کند کژدم را که به پیامبر و غیر پیامبر رحم نمی کند. سپس ظرف آب نمک خواست و محل گزیدگی را در آب نمک قرار می داد و قل هو الله احد و معوذتین را می خواند تا درد آرام گرفت». (26)
ابن ماجه در سُنَن خود از علی (علیه السّلام) روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « بهترین دارو قرآن است». (27)
این حدیث نشانگر آن است که قرآن دوای همه ی بیماری ها، اعم از روانی و جسمی است.
روان درمانی با دعا
دعا نوعی ذکر و عبادت است و همان فضیلت و ثوابی را دارد که ذکر و عبادت دارند. از نعمان بن بشیر روایت شده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« دعا همان عبادت است، حضرت سپس این آیه را تلاوت کرد: « پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا پاسختان دهم. کسانی که از عبادت من سرباز می زنند زودا که با خواری به دوزخ درآیند». (28)
دعا، موجب آسایش روان است و اندوه و نگرانی و اضطراب آن را شفا می بخشد؛ زیرا، دعا کننده به اجابت دعایش از جانب خداوند متعال امیدوار است؛ چرا که هم این سخن خداوند را قبول دارد:
(وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...). (29)
« و هرگاه بندگانم درباره ی من از تو پرسند، من نزدیکم و دعای دعاکننده را، آن گاه که مرا بخواند، اجابت می کنم».
و هم این سخن پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم)را که:
« خداوند بزرگ و بلند مرتبه شما با حیاست و حیا می کند از این که بنده اش دستانش را به سوی او بلند کند و او را دست خالی برگرداند». (30)
امید به اجابت دعا از سوی خداوند متعال غم و اندوه مؤمن را تخفیف می دهد و به او نیروی تحمل و صبر می بخشد و احساس آسودگی روانی در وی ایجاد می کند؛ زیرا مؤمن می داند- چون سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول دارد- که وقتی دعا می کند از چند حال خارج نیست: یا خداوند عزوجل دعایش را مستجاب می کند، یا بلایی را که هنوز نازل نشده است از او دفع می کند، یا برایش در آخرت ثواب ذخیره می کند و یا گناهانش را می آمرزد. بنابراین، در دعا همیشه و در هر حال برای مؤمن خیر و فایده است، در دنیا و یا در آخرت. امیدواری مؤمن به این که بخشی از این خیر و برکت دعا تحقق یابد غم و اندوه او را کاهش می دهد و در او احساس رضایت و آرامش روانی پدید می آورد. از عبادة بن صامت روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هیچ مسلمانی در روی زمین نیست که به درگاه خدا دعایی کند مگر این که خداوند خواسته اش را به او دهد، یا همانند آن بدی از او دفع کند به شرط آن که برای گناهی یا قطع رحمی دعا نکرده باشد». مردی از میان جمعیت عرض کرد: پس زیاد دعا می کنیم. حضرت فرمود:
« خدا هم بیش تر اجابت می کند». (31)
در حدیثی دیگر از آن بزرگوار آمده است:
« دعا برای بلای نازل شده و نازل نشده سودمند است. پس، دعا کنید ای بندگان خدا». (32)
نیز در حدیثی از آن حضرت می خوانیم:
« هیچ مردی نیست که دعا کند مگر آن که خدا دعایش را مستجاب فرماید، یا در همین دنیا به او می دهد، یا برای آخرتش می اندوزد، و یا به قدر دعایی که کرده است از گناهانش می بخشد، به شرط آن که برای گناهی یا بریدن پیوند خویشاوندی دعا نکرده و یا عجله نورزیده باشد». (33)
از سلمان روایت شده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« قضا [ی الهی] را چیزی جز دعا بر نمی گرداند. و عمر را چیزی جز نیکی کردن زیاد نمی کند». (34)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یارانش می آموخت که برای درمان بسیاری از اضطرابات روانی مانند غم و نگرانی و اندوه و بی خوابی و ترسیدن در خواب و فراموشی از دعا کمک بگیرند، که در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم:
الف- درمان غم و نگرانی و اندوه با دعا
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای معاجله غم و نگرانی و اندوه یارانش دعاهای خاصی را به آنان می آموخت و آن ها با خواندن این دعاها شفا می یافتند. برای مثال، عبدالله بن مسعود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که فرمود:
« هر کس دچار نگرانی و اندوهی شود و بگوید: اللهم انی عبدک، ابن عبدک، ابن امتک ناصیتی بیدک، ماضٍ فی حکمک، عدل فی قضاؤک، أسألک بکلّ اسم هولک سمیت به نفسک، او علّمته احداً من خلقک، او انزلته فی کتابک، أو استأثرت به فی علم الغیب عندک، أن تجعل القرآن ربیع قلبی و نور صدری و جلاء حزنی و ذهاب همّی الا اذهب الله همّه و حزنه، و أبدله مکانه فرحاً». به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض شد: ای رسول خدا، آیا ما هم این دعا را بیاموزیم؟ فرمود: آری، هر کسی که این را می شنود سزاوار است آن را بیاموزد». (35)
ابو سعید خُدری می گوید:
روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مسجد شد و مردی از انصار به نام ابو اُمامه را آن جا دید، فرمود: ای ابو اُمامه، چه شده که در غیر وقت نماز در مسجد نشسته ای؟ ابو امامه گفت: غم و قرض رهایم نمی کند ای رسول خدا. حضرت فرمود: می خواهی جمله ای به تو بیاموزم که هرگاه آن را بگویی خداوند غم و غصه تو را ببرد و قرضت را ادا کند؟
گفت: آری ای رسول خدا. فرمود: هر صبح و شام بگو: اللهم انّی اعوذبک من الهمّ و الحزن و اعوذبک من العجز و الکسل، و اعوذبک من الجبن و البخل، و اعوذ بک من غلبة الدین و قهر الرجال». ابو امامه گوید: من این کار را کردم و خداوند غم و غصه را بُرد و قرضهایم را ادا کرد». (36)
در حدیثی دیگر از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است:
« دعا برای رفع غم و اندوه این است: اللهم رحمتک ارجو فلا تکلنی الی نفسی طرفة عین، و اصلح لی شأنی کله، لا اله الّا أنت». (37)
در حدیث دیگری آمده است که:
« دعایی که ذوالنون در شکم ماهی به درگاه پروردگارش کرد این بود: « لا اله الا أنت سبحانک انّی کنت من الظالمین» هر مرد مسلمانی این دعا را درباره چیزی بخواند حتماً مستجاب می شود». خداوند غمش را می زداید، سخن برادرم یونس». (38)
ابن عباس می گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس غم و نگرانی هایش بسیار شود، جمله ی لا حول و لا قوه الا بالله را زیاد بگوید». (39)
در روایت دیگری از ابن عباس آمده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام غم و اندوه می گفت:
« لا اله الا الله العظیم الحلیم، لا اله الا الله ربّ العرض العظیم، لا اله الا الله ربّ السموات و ربّ الارض و ربّ العرش الکریم». (40)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زیاد استغفار می کرد و یارانش را نیز به این کار توصیه می فرمود؛ چرا که آمرزش خواهی از خداوند باعث رفع غم و اندوه و نجات از گرفتگی و گشایش در روزی می شود. ابن عباس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که فرمود:
« هر کس پیوسته از خداوند طلب آمرزش کند خداوند برایش راه خروجی از هر تنگنایی قرار دهد و غم و اندوهش را بزداید و از جایی که گمانش را هم نمی برد به او روزی رساند». (41)
این دعاها و امثال این ها که کتاب های حدیثی روایت کرده اند درمان کننده ی غم و نگرانی و اندوه هستند؛ زیرا حاوی داروهای روحی سودمندی می باشند که شفای انسان از این قبیل ناراحتی های روانی را تضمین می کنند. ابن قیم جوزی این قبیل احادیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را تجزیه و تحلیل کرده و داروهای روحی موجود در آن ها را استخراج کرده و به برخی از آن ها، به شرح زیر، اشاره نموده است:
1- توحید ربوبیت.
2- توحید الوهیت.
3- توحید علمی- اعتقادی.
4- منزّه دانستن خداوند از ستم کردن به بنده اش یا مجازات کردن بی دلیل او.
5- اعتراف بنده به مقصّر بودن خویش.
6- تقرب جستن به خداوند از طریق محبوب ترین چیزها در نزد او یعنی اسماء و صفاتش به ویژه صفت «حیّ قیوم» که جامع ترین اسماء و صفات الهی هستند.
7- پناه بردن به خداوند و نه غیر او.
8- اظهار امیدواری به خدا.
9- توکل کردن به خدا و سپردن کارها به او و اعتراف به این که زمام اختیارش در دست اوست و او هرگونه بخواهد اداره اش می کند و حکم الهی درباره ی او مُجراست و هر چه درباره اش حکم کند عادلانه است.
10- دلش در مرغزار قرآن می چرد و می چَمَد، و در تاریکی های شبهات و شهوات نور قرآن راهنمای اوست، و قرآن در برابر آنچه از دست دهد و در برابر هر مصیبتی تسلّی بخش اوست و بیماری های دلش را به وسیله آن شفا می بخشد، قرآن اندوهش را می زداید و تشویش و نگرانی اش را بهبود می بخشد.
11- طلب آمرزش و بخشایش از خداوند.
12- توبه و بازگشت به سوی خدا.
13- نفی نیرو و توان از خود و دیگران و ثبات آن برای خداوند که منشأ هرگونه نیرو و توانی است.(42)
ابن قیّم، علاوه بر این داروهای روحی و معنوی، برای درمان تشویش و نگرانی و اندوه، دو داروی دیگر نیز نام می برد: یکی جهاد و دیگری نماز؛ زیرا در برخی احادیث آمده است که جهاد و نماز در معالجه تشویش و نگرانی و اندوه مؤثرند. ما پیش تر موضوع اهمیت نماز در درمان اضطراب را بررسی کردیم.
به گفته ی او، از بزرگ ترین بیماری های دل [یا روان]: « شرک است و گناهان و غفلت و بی توجهی به چیزهایی که محبوب و پسند خدا هستند و نسپاردن کارها به او و بی اعتمادی به خدا و تکیه کردن به غیر او و ناخشنودی از مقدرات او و شک داشتن در وعده و وعیدهای او. اگر در بیماری های دل دقت کنی متوجه می شوی که علت آن ها همین چیزها و امثال آن هاست و جز این ها علت دیگری ندارند. پس، تنها دوای بیماری های دل همان چیزهایی است که در این معالجات نبوی آمده و پادزهر آن بیماری ها می باشند، چرا که هر بیماری با ضد بیماری از بین می رود و سلامتی یا مانند آن حفظ می شود. بنابراین، سلامت دل با این فرامین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) محفوظ می ماند و بیماری های آن با ضد آن ها از بین می رود». (43)
ب- درمان بی خوابی و ترسیدن در خواب با دعا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بی خوابی و ترسیدن در خواب را با دعا معالجه کرده است. بُرده می گوید:
« خالد بن ولید مخزومی به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شکایت کرد که شب ها دچار بی خوابی می شوم و خوابم نمی برد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: هرگاه به رختخواب رفتی، بگو: اللهم ربّ السموات السبع و ما اظلّت و ربّ الارضین و ما اقلّت، و ربّ الشیاطین و ما اضلّت، کن لی جاراً من شرّ خلقک کلّهم جمیعاً أن یَفرُطَ عَلیَّ أَحَدُ، أو أن یَبغی عَلیَّ، عَزَّ جارکُ وَ جَلَّ ثَناؤکَ، وَ لا اِله غَیرُکَ، لا إلهَ الّا أَنتَ». (44)
نیز از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هرگاه کسی از شما خواب ترسناکی دید، بگوید: « أعوذ بکلمات الله التّامات من غضبه و عقابه و شرّ عباده و من همزات الشیاطین و ان یحضرون»، در این صورت هرگز از آن خواب گزندی نخواهد دید». (45)
ج- درمان احساس گناه با دعا و تسبیح گویی
بهترین درمانِ احساس گناه دعا کردن و تسبیح گفتن خداوند متعال، به ویژه در ثلث آخر شب است. مسلم بن حارث تمیمی می گوید:
« پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) محرمانه به من فرمود: چون نماز مغرب خود را تمام کردی هفت بار بگو: اللهمَّ أجرنی من النّار. که اگر چنین کردی و همان شب از دنیا رفتی اما از آن برایت نوشته شود. و چون پس از نماز صبح این را گفتی، اگر آن روز از دنیا بروی امان از آتش برایت نوشته شود». (46)
معاذ بن اَنس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که فرمود:
« هر کس چون غذایی خورد بگوید: الحمد الله الذی اطعمنی هذا الطعام و رزقنیه من غیر حول منّی و لا قوّة غفر له ما تقدّم من ذنبه». (47)
معاذ بن جبل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که فرمود:
« هر کس آخرین جمله اش لا اله الا الله باشد به بهشت رود». (48)
انس بن مالک نقل کرده است که پشت سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر اشتر نشسته بود که حضرت به او فرمود: « ای معاذ بن جبل. معاذ گفت: بله ای رسول خدا، امر بفرمایید. - سه بار این جملات ردّ و بدل شد- فرمود: هر کس از صمیم دلش شهادت دهد که معبودی جز خدا نیست و محمد رسول خداست خداوند او را بر آتش حرام گرداند. معاذ گفت؛ ای رسول خدا، اجازه می دهید این خبر را به مردم بدهم تا خوشحال شوند؟ فرمود: در این صورت تنبل می شوند. معاذ برای آن که مرتکب گناهی نشده باشد، این حدیث را هنگام مرگش نقل کرد». (49)
عبادة بن صامت نیز می گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس گواهی دهد که معبودی جز خدا نیست و محمد پیامبر خداست و خداوند او را بر آتش حرام گرداند». (50)
بدون تردید، مسلمانی که بر دعا و نیایش به درگاه خدا و تسبیح او مواظبت می کند، با توجه به این همه حدیث، خواه ناخواه از احساس گناه و اضطراب ناشی از آن رهایی می یابد و امید به عفو و آمرزش الهی وجودش را فرا می گیرد و همین باعث شادمانی و خوشی و آرامش در روان او می شود.
روان درمانی با توبه
یکی از مهم ترین داروها برای درمان احساس گناه، توبه است؛ زیرا خداوند بزرگ به هر گناهکاری، هر چند گناهانش زیاد باشد، وعده آمرزش داده است؛ بنابراین، توبه امید به نجات از عذاب و نیل به آمرزش و خشنودی الهی را در او زنده می کند و در نتیجه، از احساس گناه که موجب اضطراب و بسیاری از آلام روانی می شود، رهایی می یابد. خداوند متعال فرموده است:
( قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ). (51)
« بگو: ای بندگان من که بر خویشتن فزونکاری کرده اید، از مِهر خدا نومید نشوید، خداوند گناهان را همگی می آمرزد؛ چه، او آمرزگار مهربان است».
(إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا). (52)
« پذیرفتن توبه بر خداست تنها برای آنان که بدی از نادانی کنند و سپس زود توبه کنند، خداوند آنان را می بخشد، خداوند دانا و فرزانه است».
( وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ). (53)
« آنان که کارهای بد کردند آن گاه در پی آن توبه نمودند و ایمان آوردند، پروردگارت زان پس آمرزگار و مهربان است».
(وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یعْلَمُونَ* أُولَئِکَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ). (54)
« و آنان که چون کاری زشت کنند، یا بر خود ستم ورزند، یاد خدا می کنند و برای گناهانشان آمرزش جویند- کیست جز خدا که گناهان را آمرزد- و برای آنچه کرده اند پای نفشرند و خود می دانند. آنان مزدشان آمرزشی است از پرودگارشان و پردیس هایی که در آن ها جویبارها روان است و در آن جاویدانند، و چه نیکوست مزد عمل کنندگان».
بسیاری از احادیث هم حکایت از این دارند که توبه گناهان پیش از آن را از بین می برد. برای مثال، عبدالله بن مسعود روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
« هر کس بگوید: اَستَغفِرُاللهَ الذّی لا اِلهَ اِلا هُوَ الحَیُّ القَیّومُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ، گناهانش آمرزیده شود هر چند از میدان جهاد گریخته باشد». (55)
یکی از عواملی که از شدت احساس گناه در شخص مسلمان می کاهد این است که او معتقد است انسان ذاتاً موجودی ناتوان است و در معرض خطا و اشتباه می باشد لیکن مادام که به گناه و خطای خود اعتراف کند و از خداوند آمرزش طلبد و به درگاهش توبه نماید دلیلی ندارد که پیوسته با احساس گناه و خطا خودش را عذاب دهد؛ بلکه باید به عفو و آمرزش خداوند امید فراوان داشته باشد. در حدیثی از رسول گرامی اسلام آمده است:
« سوگند به آن که جانم در دست اوست، اگر گناهی نمی کردید خداوند شما را می برد و مردمانی دیگر را می آورد که گناه کنند و از خدا آمرزش طلبند و او آن ها را بیامرزد». (56)
در حدیثی دیگر از آن حضرت که اَنَس روایت کرده است آمده است:
« همه ی آدمی زادگان خطا کارند، و بهترین خطاکاران آنانند که توبه کنند». (57)
خداوند بزرگ بندگان توبه گر خود را دوست می دارد. او می فرماید:
(إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ). (58)
« خدا توبه کنندگان را دوست دارد و پاکیزگان را دوست دارد».
خداوند مهربان از توبه ی بندگانش شادمان می شود. عبدالله بن مسعود می گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرماید:
« خداوند از توبه ی بنده ی مؤمنش شادتر می شود تا شاد شدن مردی که در بیایانی برهوت و مُهلک فرود می آید و شتری دارد و آب و غذایش بار آن شتر است و سرش را می گذارد و می خوابد و چون بیدار می شود می بیند شترش رفته است. در جستجوی آن بر می آید و تشنگی و گرسنگی بر او فشار می آورد و با خود می گوید: به همان مکانی که بودم بر می گردم و می خوابم تا بمیرم و می آید و دستش را زیرسرش می گذارد تا بمیرد ولی بیدار می شود و ناگهان می بیند شترش در کنار اوست و آب و غذایش همچنان بار آن است. آری، خدا از توبه بنده مؤمن شادتر می شود تا شاد شدن این مرد از برگشتن شتر و توشه اش». (59)
بنابراین، مؤمن باید به پروردگارش حسن ظنّ داشته و به این که خداوند توبه اش را می پذیرد و به عفو و آمرزش او نایل می شود بسیار امیدوار باشد. در این صورت، از احساس گناهش رهایی می یابد و احساس امنیت و آرامش به او دست می دهد. اَنَس می گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرماید:
« خدای تعالی فرمود: ای فرزند آدم! تا زمانی که مرا بخوانی و به من امیدوار باشی همه ی گناهان تو را می آمرزم و باکی ندارم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت سر به آسمان بزند و از من آمرزش بطلبی تو را می آمرزم. ای فرزند آدم! اگر به اندازه همه ی زمین گناه نزد من آوری و به دیدارم آیی بدون آن که به من شرک ورزیده باشی به همان اندازه آمرزش به تو می دهم». (60)
جابر بن عبدالله نیز روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، سه روز پیش از رحلتش، شنید که می فرماید:
« مبادا کسی از شما بمیرد مگر آن که به خداوند عزّوجل حسن ظنّ داشته باشد». (61)
از آیات و احادیث یاد شده روشن می شود که توبه درمان شفابخشی برای اضطراب ناشی از احساس گناه است. اضطراب هم، چنان که می دانیم، خاستگاه بیماری روانی است، و هدف روان درمانی که می کوشد به آن دست یابد، در واقع، از بین بردن همین اضطراب و خلاص شدن از عوارض بیماری حاصل از آن است. مکتب های مختلف روان درمانی روش های گوناگونی را برای نجات از اضطراب به کار می گیرند اما توبه، چنان که از مطالب گذشته روشن می شود، بهترین روش برای درمان آن است.
والحمدالله اوّلاً و آخراً
پی نوشت ها :
1. رعد/ 28.
2. جمعه/ 10.
3. بقره/ 152.
4. نَوَوی، ج2، ح 1449/2.
5. شیبانی، ج2، ص 105.
6. نَوَوی، ج2، ح 1435/27.
7. نَوَوی، ج2، ح 1435/27.
8. نَوَوی، ج2، ح 1432/24.
9. نَوَوی، ج2، ح 1448/1.
10. نَوَوی، ج2، ح 1420/12.
11. ناصف، ج5، ص 87.
12. ناصف، ج5، ص 91.
13. ناصف، ج5، ص 91.
14. شیبانی، ج2، ص 301-302.
15. اسراء/ 82.
16. یونس/ 57.
17. فصلت/ 44.
18. نَووَی، ج2، ح 1023/1.
19. نَوَوی، ج1، ح 999/9.
20. نَوَوی، ج1، ح991/1.
21. همان، ح 1001/11.
22. شیبانی، ج1، ص 200.
23. شیبانی، ج1، ص 200.
24. سعید حوی، الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 281، 282.
25. ابن قیم الجوزیة، الطب النبوی، ص 167.
26. ابن قیم الجوزیة، الطب النبوی، ص 171.
27. ابن ماجه، ج2، ح3501، 3533.
28. ناصف، ج5، ص 109، آیه 60 از سوره ی غافر.
29. بقره/ 186.
30. ناصف، ج1، ص 111.
31. ناصف، ج5، ص 110.
32. ناصف، ج5، ص 110.
33. شیبانی، ج2، ص 60-61.
34. ناصف، ج5، ص 111.
35. احمد، ج1، ص 391.
36. ناصف، ج5، ص 138، 139؛ شیبانی، ج2، ص 79.
37. ابن قیم الجوزیه، الطب النبوی، ص 186.
38. ابن قیم الجوزیه، الطب النبوی، ص 187.
39. ابن قیم الجوزیه، الطب النبوی، ص 188.
40. ناصف، ج5، ص 127.
41. ابو داود، ج2، ص 85، ح 1518.
42. ابن قیم الجوزیه، الطب النبوی، ص 188-189.
43. ابن قیم الجوزیه، الطب النبوی، ص 189-190.
44. شیبانی، ج2، ص 75-76.
45. ناصف، ج5، ص 137.
46. ناصف، ج5، ص 108.
47. شیبانی، ج2، ص 82.
48. ابو داود، ج3، ح 3116.
49. بخاری، در کتاب العلم، ج1، ص 128.
50. نَوَوی، ج1، ح 1/483.
51. زمر/ 53.
52. نساء/ 17.
53. اعراف/ 153.
54. آل عمران/ 135، 136.
55. نَوَوی، ج2، ح 1876/6.
56. نَوَوی، ج1، ج 423/11.
57. شیبانی، ج1، ص 231؛ ونسنک، ج2، ص 42.
58. بقره/ 222.
59. شیبانی، ج1، ص 211.
60. نَوَوی، ج1، ح 443/3.
61. نَوَوی، ج1، ح442/2.
منبع مقاله :
نجاتی، محمدعثمان؛ (1387)، حدیث و روان شناسی، ترجمه ی حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ دوم