_*فریبرز محمدی فارسانی: بهلحاظ تربیتی، اوان کودکی دورهای بسیار مهم و حساس است؛ چراکه بنیانهای ادامه زندگی در این دوره شکل میگیرند.
به گزارش ، شرق نوشت:اوان کودکی، به دورهای از زندگی هر فرد از تولد تا هشتسالگی گفته میشود و مقصود از تربیت اوان کودکی، فراهمکردن محیطی است که در آن تمامی عناصر و فرایندها به شکل قصدمندانه، رشد سالم و مناسب کودکان را در ابعاد مختلف رشدی (حرکتی، زبانی، شناختی، عاطفی و اجتماعی)، تسهیل و تسریع میکنند.
بهلحاظ تربیتی، اوان کودکی دورهای بسیار مهم و حساس است؛ چراکه بنیانهای ادامه زندگی در این دوره شکل میگیرند. درواقع، اوان کودکی زمانی است که در آن، زیربنای تواناییها و مهارتهای مورد نیاز انسان در دورههای بعدی زندگی ایجاد میشوند. براساس تحقیقات، ویژگیهایی که کودکان در این دوره، از تعاملات و تجارب خود در محیط کسب میکنند، گاه تا پایان عمر باقی میمانند و خود این ویژگیها، در کیفیت مراحل بعدی زندگی آنان، از تحصیلات ابتدایی گرفته تا دوران بزرگسالی اثرگذارند.
برایناساس، نقش تربیت اوان کودکی، توسعه محیطی است که به صورت نظاممند و هدفمند بتواند رشد کودک را در ابعاد مختلف مورد حمایت قرار دهد. از آنجا که در مقوله تربیت، بهویژه در اوان کودکی، عوامل و مؤلفههای بسیاری نقش دارند، محیط موردنظر برنامههای تربیتی اوان کودکی دارای ماهیتی چندوجهی و بسیار پیچیده است. از جمله مؤلفههای اثرگذار بر چنین محیطی، میتوان به کودک و ویژگیهای فردی او، خانواده، فرهنگ، ویژگیهای جامعه، سیاستها و برنامههای آموزشی و درسی اشاره کرد که هرکدام از این مؤلفهها، دارای عناصر مختلفی است.
با توجه به این مؤلفهها، برنامههای تربیت اوان کودکی میتوانند بسیار متنوع باشند و هرکدام با توجه به شرایط ویژه خود طراحی شوند؛ اما فارغ از اینکه هرکدام از این برنامهها براساس کدام الزامات طراحی شدهاند، هدف اصلی همه آنها بهفعلیترساندن حداکثری ظرفیتهای رشدی بالقوه هر کودک بهمنزله انسانی منحصربهفرد است. منظور از عبارت منحصربهفرد، این است که هر کودک دارای ظرفیتها و ویژگیهای مخصوص به خود است و تربیت اوان کودکی، محیط انعطافپذیری را فراهم میآورد که هر کودک با توجه به این ظرفیتها و ویژگیها رشد میکند.
پژوهشهای اخیر در حوزه علوم شناختی نیز مؤید این ادعاست که هر کودک، منحصربهفرد است؛ براساس نتایج پژوهشها، مسیرهای عصبی مغز افراد متفاوت است؛ چراکه تجارب هر فرد در طول زندگی، بسیار متفاوت از تجارب هر فرد دیگری است. از آنجا که مسیرهای عصبی جدید براساس مسیرهای قبلی تشکیل میشوند، لازم است تجارب جدیدی که کودک در برنامههای تربیتی اوان کودکی در معرض آنها قرار میگیرد براساس تجارب قبلی طراحی شوند. در نتیجه، در تربیت اوان کودکی، بهترین برنامهها آنهایی هستند که به صورت فردی طراحی میشوند. طراحی چنین برنامههایی به معنای ایزولهکردن هر کودک نیست؛ بلکه به این معناست که تمامی تجارب و فرصتهای فردی و گروهی هر کودک در یک برنامه تربیتی، بر مبنای ویژگیها و ظرفیتهای خاص آن کودک طراحی میشوند.
*پژوهشگر مؤسسه «مطالعات کودکی مدرس»