متن این شعر که در اختیار ایسنا قرار گرفته به شرح زیر است:
«شهید»
مانندِ قَطعیتِ درخت
میمیری تا زنده بمانی برای من
تا چشمهای بزرگ
در چشمهای بزرگ
غرق باشد
و اویم
در پهلوهای مُعلق تو
چون گونههای کوه اوج بگیرد
و مژههای شکستهام همچنان
به احترام چهره تو
که حاصل یک بوسه بزرگ از خداوند است
و افقی سرخ برای پروانه
بلند باشد
تو نه برای خلوت دندانهایمان
نه برای آن هزار و یک دریا
فصلی خوب
برای بازی کودکانی
فصلی که به گلها
برای شکفتن امنیت میدهد
به ناودانها برای باران
میدان
و به سرنوشت کرم ابریشم
معنا
تنها تو اعتراف میکنم که از چشمان گُم پیدایم میکند
تنها تو وادارم میکند که بر این سطرهای سنگ بریزم
و پلی آهسته از گردن کلمات
به گیاهان بزنم
که میوه تنت
شب اول تاریخ است
و دستانت خشونتی نمناک
که خون قبیلهام را
آرام میکند و
پرندگان بیمار را
شفا میبخشد
مثل گلهای قالی که سنگینی مرا تحمل میکنند
مرا به نام دردهای شیرینت بپذیر و
پشت خوشههای گندم
پناهم ده
تا راه باد
آهسته از کتفهای من باز شود
ای آبی افتاده از آسمان
قرمز کمرنگ ....