به گزارش ایسنا، مسابقات باشگاهی ایران از سال 1380 لقب لیگ برتر را یدک میکشد و به نوعی آن فصل آغازگر فوتبال حرفهای ایران بود اما باشگاهها کارهایی را در برخلاف این موضوع انجام دادند تا امروز اکثر تیمهای ایران از بدهی انباشته رنج ببرند چرا که حرفهای شدن را در خرج بیشتر از دخل یافتند و به فکر پرداخت حق و حقوق بازیکنان و مربیان خود نبودند. کمتر مربی و بازیکنی در ایران وجود دارد که مبلغ قرارداد خود را کامل دریافت کرده باشد. بیشترین بدهی هم در این میان مربوط به استقلال و پرسپولیس است که اولی حدود 120 میلیارد تومان و دومی 220 میلیارد تومان بدهکارند.
در فصول گذشته بارها فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ ضربالاجلی را برای پرداخت این بدهیها تعیین کردند اما هر بار به بهانههای مختلف نتوانستند این احکام را اجرا کنند تا خیال تیمها هم از بابت عملی نشدن این احکام راحت باشد اما این بار AFC وارد عمل شده که تیمهای بدهکار را نقره داغ کند تا بلکه بازیکنان و مربیان به حق و حقوق خود برسند و باشگاهها هم در راه قانونمندتر شدن قدم بردارند.
ضربالاجل AFC برای پرداخت تمام بدهیها به افراد حقیقی و حقوقی و مالیاتی، اکثر تیمها را به تکاپو انداخته که به روشی بدهی خود را تسویه کنند. فدراسیون فوتبال ایران هم که مدتها است به دنبال اجرای لیگ حرفهای به معانی واقعی کلمه است، از فصل گذشته از راه تبلیغات محیطی بخشی از بدهی باشگاهها به بازیکنانشان را پرداخت میکند تا رفته رفته این بدهی به صفر برسد.
حالا مدیران فوتبال ایران به دنبال راهکار جدیتری برای حل و فصل همیشگی این موضوع هستند. مهدی تاج و همکارانش قصد دارند، از لیگ نوزدهم اجازه حضور هیچ تیم بدهکاری در مسابقات را ندهند و این ضربالاجل هم به زودی به باشگاهها ابلاغ خواهد شد به طوری که اگر تعداد تیمهای بدون بدهی کمتر از 10 تیم هم باشد، مسابقات را با همین تعداد تیم برگزار خواهند کرد.
اکنون نه تنها فدراسیون قصد دارد به لیگ ایران سر و سامانی بدهد، بلکه به دنبال حفظ سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا هم است. هنوز مشخص نیست در فصل پیش رو از بین تیمهای پرسپولیس، استقلال، نفت تهران و تراکتورسازی کدام یک موفق به اخذ مجوز حرفهای خواهند شد چرا که در حال حاضر هیچ کدامشان پولی برای پرداخت بدهیهای هنگفتشان ندارند و بازیکنان هم از بس در این سالها به حقوقشان نرسیدند، حاضر به کوتاه آمدن نیستند.
مهلت دو ساله به باشگاههای بدهکار فرصتی است تا آنها به روشهای مختلف این بدهیها را پرداخت کنند و همین طور فرصت به تیمهای حرفهای برسد تا در لیگ برتر بازی کنند. حرفهای شدن لیگ برتر قطعا در پرداخت بدهیها خلاصه نمیشود و آنها با دقت در عقد قراردادها و تامین منابع مالی میتوانند از نظر سخت افزاری هم بهبود یابند.
بدون شک اجرای این قانون، مستلزم جدیت فدراسیون است. حتی هوادران سرخابیهای پایتخت هم باید از این طرح استقبال کنند تا مدیران تیمشان هم خودشان را متعهد به اجرای این قانون بدانند، در صورتی هم که توجهی به این حکم نداشتند، از لیگ برتر کنار گذاشته شوند.
باید دید دو سال بعد که مهلت فدراسیون فوتبال به پایان میرسد، کدام یک از دو طرف این حکم - فدراسیون و باشگاهها - موفق میشوند حرف خود را به کرسی بنشانند؟