نکات تربیتی سوره حمد (بخش اول)

به نام خداوند بخشنده مهربان   در میان اقوام و ملل مختلف، رسم این بوده که کارهای مهم و با ارزش را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد

نکات تربیتی سوره حمد (بخش اول)

به نام خداوند بخشنده مهربان
 

در میان اقوام و ملل مختلف، رسم این بوده که کارهای مهم و با ارزش را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد. آغاز کتاب آسمانی ما مسلمانان، قرآن، با نام خداوند بیان کننده نکات زیادی است. به خصوص که در آغاز تمام سوره ها، به استثنای سوره مبارکه توبه، این آیه آورده شده است. از جمله نکات این آیه عبارتند از:
در سرلوحه کار عمل همه انبیا «بسم الله» قرار داشته است. بنابراین با گفتن این آیه در آغاز کارها برای خود الگویی بر می گزینیم که همانا انبیا می باشند و به کودک خود نیز می آموزیم برای انجام هر کاری در زندگی داشتن یک الگو کمک بزرگی به انسان می کند تا طبق آن الگو معیارهای خوب و بد را درک کند و همین طور به او می گوییم که در جهان چه الگوهای والایی برای یادگیری وجود دارند.
«بسم الله» نشانگر رنگ و صبغه الهی و بیانگر جهت گیری توحیدی ما است یعنی به این وسیله راه و موضع خویش را مشخص می نماییم. همان طور که می دانیم نداشتن برنامه حتی در انجام کوچکترین کارها یکی از عوامل افزایش تنیدگی یا استرس و در سطح وسیع تر از منشأهای اختلالات روانی است. فرد مؤمن با مشخص کردن راه و جهت خود از این بی برنامگی رهایی می یابد و خود را در راه توحیدی قرار می دهد که همانا راه رسیدن به کمال و سعادت جاویدان است. فایده این عمل از دو وجه قابل بررسی است؛ اولا طبق تحقیقات پدر و مادری که آرامش داشته باشند می توانند در افزایش سطح بهداشت روانی کودک خود مؤثر باشند و ثانیا کودک برنامه ریزی و ملاک های مناسب برای آن را فرا می گیرد، یعنی کودک یاد می گیرد که چگونه برای خود در زندگی هدف بیافریند تا تمام کارهای خود را طبق آن هدف پایه ریزی کند.
«بسم الله» رمز عشق به خداوند و توکل به او است. به کسی که رحمان و رحیم است عشق می ورزیم و کارمان را با توکل به او آغاز می کنیم که بردن نام او سبب جلب رحمت است. توکل بر خدا، به معنای اعتماد نمودن و تکیه کردن بر خدا در همه امور است. فردی که بر خدا توکل دارد، کارهای خود را به او واگذار می کند و تنها بر قدرت او تکیه می کند. توکل از حیث روانی، پشتیبان قدرتمندی برای انسان در حل مشکلات است.
در جهان بینی توحیدی، فرد مؤمن ورای اسباب و علل ظاهری هنگام وقوع یک امر معتقد به علل دیگری نیز هست که با چشم مادی قابل رویت نیستند و دیدن آنها مستلزم فراهم شدن شرایط روانی خاصی برای فرد است که توکل می تواند این شرایط را فراهم کند. چرا که از نتایج توکل به خداوند، قوی شدن اراده و عدم تأثیر عوامل مخل روانی است. چنین فردی اگر به موفقیت برسد به تعادل روانی نیز دست می یابد و اگر شکست بخورد می داند که خداوند به صلاح او آگاه تر است، بنابراین از نظر روانی لطمه نخواهد خورد. به علاوه بردن نام خداوند سبب آرامش می شود. همان طور که در سوره مبارکه رعد آیه 28 می خوانیم: «الا بذکر الله تطمئن القلوب». داشتن چنین پشتوانه محکمی در انجام امور به انسان عزت نفس، قدرت و صبر می دهد که در نتیجه این عوامل می توان به وضع روانی بهتری دست یافت. تاثیر توکل به خداوند را از دو بعد می توان بررسی کرد. همان طور که می دانیم زمانی که برای کودک مشکلی پیش می آید، به اولین کسی که پناه می برد والدین است. توکل به خدا هم می تواند والدین را نیرومندتر سازد و هم می تواند به کودک تکیه گاه محکم تری را نشان دهد، تکیه گاهی که در هر شرایطی می تواند از او کمک گرفت و هیچ گاه انسان را ناامید نمی کند.
«بسم الله» رمز خروج از تکبر و اظهار عجز به درگاه الهی است. تکبر از صفات بسیار مذموم می باشد که خارج شدن از آن ما را به یاد ناچیز خود در برابر کائنات و عظمت و قدرت خداوند متعال می اندازد. در این حال انسان به آرامش عمیقی می رسد چرا که با بزرگترین و قدرتمندترین موجودیت عالم سخن می گوید و از او مدد می جوید و جز او کدامین موجود است که ما وقتی مشکلی را برای او بازگو می کنیم، مطمئن باشیم می تواند مشکل ما را حل نماید؟ یکی از صفات ناپسند که می تواند باعث اختلالات روانی شود کبر است. پی بردن به ناچیزی خود در برابر کائنات باعث می شود خیلی برای این دنیای ناچیز انرژی صرف نکنیم. داشتن این بینش در زندگی برای کودک باعث می گردد که او فردی شود که زرق و برق دنیای مادی او را نمی فریبد و او را به اهداف والاتری سوق می دهد.
«بسم الله» عامل قداست یافتن کارها و بیمه کردن آنها است. از عواملی که باعث استرس می شود، عدم اطمینان به نتایج امور است. این آیه آن امر را بیمه می نماید یعنی از جمیع بلایا محفوظ می دارد و به ما این اطمینان را می دهد که در نهایت آن نتیجه ای به دست می آید که به صلاح ما است. در سوره نساء، آیه 19 می خوانیم: «چه بسا امری را خوش نمی دارید اما در آن مصلحت فراوان قرار داده شده است.» داشتن اطمینان یکی از عوامل مهم در جلوگیری از ابتلا به بیماری های روانی است.
«بسم الله» بیانگر انگیزه ما است. همان طور که می دانیم انگیزه و قصد در انجام یک امر از مهمترین بخش های آن امر است. چرا که این انگیزه است که می تواند تعیین کننده نوع کار و راه رسیدن به هدف باشد. زمانی که انگیزه ما خداوند باشد، از کج روی های زیادی که ممکن است در راه رسیدن به اهداف دیگر برای ما پیش آید مصون می مانیم. همیشه راه مستقیم کوتاه ترین راه است. پس در کوتاه ترین زمان به والاترین اهداف خواهیم رسید. اینکه هدف ما در زندگی جلب رضایت حق باشد، بالاترین و محکم ترین انگیزه برای ادامه راه زندگی است.

الحمدلله رب العالمین 2
سپاس و ستایش مخصوص خداوند است که پروردگار جهانیان است.
 

از این آیه نکات تربیتی مختلفی برداشت می شود که پاره ای از آنها عبارتند از:
«رب» به کسی گفته می شود که هم مالک و صاحب حقیقی عالم است و هم مدبر و پروردگار آن. پس همه هستی حرکت تکاملی دارد و در مسیری که خداوند معین کرده، هدایت می شود. بنابراین تمام هستی تحت تربیت خداوند یکتا است. از آنجایی که در تمام عالم دو مخلوق کاملا یکسان یافت نمی شود می توان نتیجه گرفت که سطح تربیت و هدایت خداوند برای هر مخلوقی متناسب با توانایی ها و ضعف های آن مخلوق می باشد در سطح بسیار پایین تر می توان گفت والدین، معلمان و مربیان هم باید این نکته را در نظر بگیرند. همان طور که در نظام های مختلف و توسط دانشمندان گوناگونی به این نکته اشاره شده است که تفاوت های فردی در آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت نقش مهمی را ایفا می کند.
«مفهوم حمد» ترکیبی از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایی، در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران زبان به تشکر می گشاید.
خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش شایسته ستایش و به خاطر احسان ها و نعمت هایش، لایق شکرگزاری است. طبیعت انسان به طرف زیبایی و نیکویی گرایش دارد و فطرت انسان ها خوب است. این همان نظریه ای است که انسان گرایان مطرح کردند ولی چون قادر به اثبات آن نبودند لذا، به عنوان انتقاد و ضعف علیه آنان استفاده شد. تشکر کردن از عواملی است که انسان ها را تشویق می کند تا به یکدیگر کمک کرده و خیر برسانند و همچنین باعث ارتباط متقابل بین آنان می گردد. حمد و تشکر کردن از دیگران هم سبب تداوم کمک آنها می گردد و هم باعث می شود کودک ما نیز سپاس و شکرگزاری به دیگران را بیاموزد.
خداوند در تربیت و رشد هستی اجباری ندارد. زیرا حمد برای کارهای غیراجباری است. مفهوم اختیار به طور ضمنی از این آیه استفاده می شود. منظور از اختیار نوعی توانایی روانی ویژه انسان است که شخص بر اساس آن می تواند در قلمرو خاصی، تأثیرات زیستی و محیطی را تحت تسلط خویش درآورد و با گزینش خود، رفتار و مسیر رشد خویش را آگاهانه انتخاب نماید. اختیار در امور و رفتارهای آگاهانه معنا پیدا می کند. پس، هدایت ما بر اساس آگاهی هایمان می باشد و به ما تحمیل نمی گردد و به این علت در روز حسابرسی ما در قبال رفتارهای خود مسئول می باشیم زیرا رفتاری که از روی آگاهی و بینش انجام نگیرد، از نظر اخلاقی و معنوی بی اثر و در رشد صعودی یا نزولی شخص تأثیری ندارد. به قول قدیس آگوستین: «عملی که از روی اختیار انجام نشود، هیچ افتخاری برای صاحبش به همراه ندارد.» داشتن اختیار به انسان احساس کنترل بر اعمال و رفتارش و اتفاقی که به وقوع می پیوندد را به او می دهد. طبق تحقیقات سلیگمن، داشتن حس کنترل از استرس می کاهد. نکته دیگری که می توان از این آیه استفاده کرد این است که برای تربیت کودکان مستقل، سپاسگزار و قدرشناس باید به آنها اختیار و اجازه انجام امور مختلف را بدهیم. نظام دیکتاتوری در تربیت نمی تواند نتیجه خوبی همراه داشته باشد.
نکته دیگر اینکه معلمان و مربیان نباید شاگردان را مجبور به یادگیری نمایند بلکه شاگردان خود باید راهشان را انتخاب نمایند. شاهد هستیم که اجبار یا نتیجه عکس می دهد یا صرفا منجر به حفظ نمودن مطالب ارایه شده می گردد که دوام چندانی ندارند. در تربیت خانوادگی هم همین طور است. می بینیم که وقتی کودکی را از کاری منع می کنیم، کودک در انتظار پیدا کردن فرصت برای انجام آن کار است حتی احتمال دارد که در بزرگسالی آن کار را انجام دهد.
دلیل ستایش ما، پروردگاری او است. ما برای ستایش خداوند متعال دلیل موجهی داریم از این رو ستایش باعث انبساط خاطر می شود ولی ستایش به معنای تملق باعث پایین آمدن عزت نفس انسان می گردد. والدینی که به این اصل معتقدند، نه خود تملق می گویند و نه انتظار شنیدن تملق دارند. در نتیجه کودکانی تربیت خواهند کرد که بی دلیل از کسی تعریف نمی کنند و برای وجود انسانی خود ارزش قایل هستند.
رابطه خداوند با مخلوقات رابطه دایمی و تنگاتنگ است. والدین، مربیان و معلمان نیز باید همین گونه باشند. یعنی هم با فرزندان و شاگردان رابطه ای صمیمانه و دوستانه داشته و هم همیشه برای راهنمایی آنان حاضر و در دسترس باشند. اعتقاد به همیشگی و تنگاتنگ بودن رابطه با خداوند احساس تنهایی که باعث مشکلات روانی است را از انسان می گیرد چون همیشه وجود دوست و تکیه گاهی را کنار خود احساس می کند. دوستی که حتی وقتی انسان اشتباه می کند از او رو برنمی گرداند.
7. امکان رشد و تربیت در همه موجودات وجود دارد. این اشتباه ما است که عده ای از مخلوقات خداوند را قابل تربیت و تکامل نمی دانیم و این مسئله صرفا به دلیل عدم توانایی ما در انجام این کار است. زیرا ما از درک ویژگی های روانی و جسمانی تمام مخلوقات خداوند متعال عاجز هستیم، یکی از عادت های بد تعدادی از والدین و معلمان این است که وقتی نمی توانند از عهده آموزش کودک برآیند به او برچسب می زنند که نمی فهمد و با این کار منجر به کاهش اعتماد به نفس کودک شده و باعث می شوند که او هم باور کند که از عهده هیچ کاری بر نمی آید.

الرحمن الرحیم3
(خدایی که) بخشنده و مهربان است.
 

توجه به رحمان و رحیم بودن خداوند انسان را دلگرم و استوار می نماید. چرا که می داند مالک و صاحب اختیار او با رحمتش گناهان را بخشیده و همیشه راه بازگشت برایش فراهم می سازد و تمامی اتفاقاتی که در زندگی برای او رخ می دهند چون از رحمت الهی نشأت می گیرند، نمی توانند موجب ناراحتی و عذاب او باشند. اگر ما هم بتوانیم رابطه ای با کودک مان برقرار کنیم که حتی وقتی کودک ما اشتباهی مرتکب می شود از بازگو کردن آن نترسد، خدمت بزرگی انجام داده ایم چرا که منشأ خیلی از صفات ناپسند مثل دروغگویی، ترس است.
تدبیر و تربیت الهی همراه محبت و رحمت است. این هم از نکاتی است که رعایت نمودن آن بر هر معلم و مربی واجب می باشد. تربیت و پرورش باید بر اساس رحمت و مهربانی باشد نه غضب و تنبیه. یکی از دلایل بد و بیهوده بودن تنبیه این است که در تنبیه فقط گفته می شود چه کاری بد است، و هرگز کار خوب جایگزین آن بیان نمی گردد.
با توجه به استفاده از دو کلمه رحمان و رحیم برای رحمت الهی باز می توان چنین استنباط کرد که خداوند در هدایت و پرورش تمامی مخلوقات آنان را مشمول رحمت خویش می نماید (رحماینت) ولی آنهایی که مخلوقات خاص خداوند متعال هستند به شکرانه و از برکت اعمال خود، رحیم بودن خداوند یکتا نیز شامل حال شان می گردد. در مورد به کارگیری این امر می توان گفت در همه حال باید با مهر و عطوفت برخورد نمود و در برابر اعمال بسیار شایسته می توان مهربان تر بود یا پاداش بیشتری در نظر گرفت.
منبع: ماهنامه آموزشی کودک شماره 50
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر