تنهایی
موقعیت - معمولا افراد عادت دارند که هر آن چه که در طول روز برایشان اتفاق میافتد را با دوستان، خواهر یا برادر، پدرو مادر یا همسر خود در میان بگذارند. با این حال، زمانی که فردی تنها است و هیچ کس را ندارد که با او صحبت کند، به سمت صحبت کردن با خودش متمایل میشود. در اغلب موارد، آنها خودشان به راهحل مشکل خودشان میشوند. آنها همچنین احساس میکنند که از سوی اجتماع مورد پذیرش قرار نمیگیرند.
مکالمه خیالی - مکالمه کردن با خود در نتیجه ی تنهایی به طور طبیعی واقع بینانه به نظر میرسد. به هنگام داشتن چنین مکالمهای، فرد تمایل دارد تا احساساتش را خواه با صدای بلند یا در ذهن خود در قالب کلمات به زبان بیاورد. همچنین احتمال دارد که او در انجام کارهایی که مورد قبول جامعه نمیباشد، افراط کند. او شرایط واقعی را مورد بحث قرار میدهد و احساساتش را تحلیل میکند. با این حال، یک فرد به دلیل تنهایی ممکن است تفکرات آرزومندانهای داشته باشد و راجع به اینکه آرزو داشته است که زندگیاش چگونه باشد، صحبت میکند.
مفهوم - نقش تنهایی در داشتن چنین مکالماتی بسیار مهم و قابل توجه است. از زمانی که یک فرد، زندگی منزوی را پیش میگیرد دیگر کسی را ندارد تا با او تجربیاتش را در میان بگذارد. از چنین افرادی میتوان به عنوان افراد گوشهگیر یاد کرد. با این حال آنها همچنان از سلامت عقلی برخوردار هستند.
ترس و اضطراب
موقعیت - در موارد ترس و اضطراب، افراد در مورد همه چیز منفی میشوند. آنها در هر موقعیتی که برایشان خطرناک یا مشکل آفرین به نظر برسد، با ترس و اضطراب شدیدی مواجه میشوند. یک فرد در صورتی که از یک حملهی اضطرابی رنج میبرد، با خود حرف میزند، چرا که او آنقدر بر مشکلاتش متمرکز میشود که دیگر از افراد و دنیای اطرافش جدا میشود.
مکالمه خیالی - در این مورد، فرد با خودش مکالمه خیالی میکند تا شرایطش را بهبود بخشد. از آن جا که ذهن فرد از افکار منفی پرشدهاست، سعی میکند تا با خود مکالمه قانع کنندهای داشته باشد. این مکالمه، از میزان ترسش میکاهد و تسکینی بر ترس و اضطراب او میشود. برای مثال، اگر فردی از مکان بسته هراس دارد، در یک مکان بسته سعی میکند با خود بگوید که همه چی خوب است. این مکان، متراکم و پر ازدحام نیست. تو هنوز اکسیژن کافی برای نفس کشیدن داری. نه، تو اینجا خفه نخواهی شد.
مفهوم - داشتن چنین مکالمهای به معنای غلبه بر ترس است. فرد سعی میکند تا در یک موقعیت نامطلوب احساس آرامش کند. بنابراین، به نفع فرد خواهد بود، به او کمک میکند تا از یک موقعیت سخت رهایی یابد.
افسردگی
موقعیت - به هنگام افسردگی، شخص احساس شکست، پوچی، ناامید و احساس خودکشی میکند وگویی به سمت دیوانگی پیش میرود. اوعلاقهاش را از دست میدهد و بی هیچ دلیل گریه میکند. او همچنین ممکن است شبها را با بیخوابی بگذراند و از این بیخوابی رنج ببرد. معمولا اضطراب از افسردگی نشات میگیرد.
مکالمه خیالی - افسردگی باعث میشود فرد احساس پوچی و شکست کند، تعامل داشتن با افراد پیرامون برای فرد بسیار سختمیشود. بنابراین صحبت کردن با اشیا با دیگران و حتی دوستانش برایش غیر ممکن میشود. فرد به دلیل احساس تنهایی سعی میکند با خود صحبت کند. با این حال، این یکی از موارد حاد افسردگی است. اگر فرد چنین علایمی را در خود ببیند، باید به روانپزشک مراجعه کند.
مفهوم - معنای این مکالمه، افسردگی است. احساس پوچی و تنهایی آنقدر بر فرد مستولی میشود که شروع به حرف زدن با خود میکند. ممکن است این یک نشانه از اختلال ذهنی باشد. در چنین موردی، مشاوره با یک روانپزشک بسیار ضروری میباشد.
بیماریها
اسکیزوفرنی
فردی که از اسکیزوفرنی رنج میبرد، معمولا هذیان میگوید. او ممکن است توهمات سمعی و بصری داشته باشد و همچنین به آن توهمات پاسخ دهد. در توهم بصری، ممکن است فرد، شخص دیگری مثل خویشاوندان، دوست یا هر کس دیگری را در اتاق مجسم کند. سپس فرد سعی می کند تا با این فرد خیالی، مکالمه کند. از دید یک تماشاگر، ممکن است این طور به نظر برسد که شخص دارد با خودش صحبت میکند. در مورد توهم سمعی، ممکن است فرد احساس کند که شخصی دارد با او صحبت میکند. او ممکن است حتی در صورتی که دراتاق تنها باشد، به چیزهایی که میشنود پاسخ دهد. مجددا، ممکن است شخصی که این فرد اسکیزوفرنیک را مشاهده میکند، فکر کند که او دارد با خودش صحبت میکند. با اینحال، این علایم همگی بخشی از بیماری اسکیزوفرنی هستند.فردی که از آلزایمر رنج میبرد نیز ممکن است با چنین موقعیت مشابهی روبهرو شود.
سندروم داون
مشاهده شده است که بیشتر مبتلایان به سندروم داون با خود صحبت میکنند. این مکالمات به دلیل هذیان یا توهمات نیستند. این مکالمات میتوانند در مورد خودشان، اسباب بازیهایشان یا شخص سوم خیالی یا واقعی باشند. آنها همچنین ممکن است با اسباب بازی یا هر شیای که در اتاق وجود دارد، حرف بزنند و این رفتار طبیعی به نظر میرسد. با این حال اگرناگهان تن صدای فرد به هنگام صحبت کردن با خودش تغییر کند، ممکن است نشانهای از مشکل روانشناختی باشد. این مشکلات احتمالا شامل اضطراب، افسردگی، بیماری یا درد جسمی باشند.
دیگر احتمالات
دلایلی دیگری وجود دارد که چرا افراد ممکن است با خودشان صحبت کنند. به برخی از آنها در زیر اشاره شده است:
عادات کودکی - اغلب کودکان عادت دارند به اسباب بازیهایشان زندگی ببخشند. پس آنها با اسباب بازیهایشان صحبت و حتی شبیه به والدین ازآنها مراقبت می کنند. بعضی از بچهها با ماندن در آن مرحله بزرگ میشوند در حالی که برخی دیگر نه. همچنان که آنها بزرگتر میشوند، این عادات تغییر میکنند، اما به طور کامل از بین نمیرود چنین بچههایی تمایل دارند دوستان خیالی داشته باشند یا همچنان که بزرگ میشوند عات صحبت کردن با خودشان را گسترش دهند.
دلایل طبیعی - آخرین و نه کم اهمیتترین مورد، گفته شده است که صحبت کردن با خود در میان همه ی انسانها، موردی است که هیچگاه پایان ندارد. انسان، مرتبا در حال بررسی، دریافت و سازماندهی شرایط از طرق این مکالمات است. اغلب افراد تمایل دارند که به هنگام فکر کردن با خود صحبت کنند. علاوه براین، ممکن است حتی آنها متوجه نشوند که دارند با خودشان صحبت میکنند.
مکالمه خیالی داشتن بیشتر به معنای رابطهای است که فرد سعی میکند برای خودش ایجاد کند. این مکالمه همچنین میزان راحتی فرد با خودش را نشان میدهد. شخم زدن مسایل گذشته و سعی در تصحیح آنها ممکن است به معنای درک اشتباهات باشد. با این حال، این مکالمه ممکن است همچنین نشان از مسئله جدیتری باشد؛ مسئلهای که نیازمند مراقبت درمانی است. بهتر است که در چنین مواردی به دنبال کمک باشید.