
قانون تنبیه دانشآموزان، شرایطی را نیز برای مدیران مدرسه جهت تنبیه فراهم کرده است که شامل تذکر، اخطارشفاهی در حضور دانشآموزان، تغییر کلاس، اخطارکتبی، اخراج موقت و انتقال به مدرسه دیگر است.
به گزارش به نقل از روزنامه قانون، فروکردن مداد بر سر دانش آموز کرمانی، تنبیهی وحشیانه بود که دیروز تصویر آن، سر و صدای زیادی را در فضای مجازی برپا کرد. معلم سنگدل شهر رودبار کرمان، در اقدامی مذموم برای تنبیه دانشآموز خود، دست به اقدامی زد که شاید نمونه آن در هیچ کجای جهان رخ ندهد. این اقدام خشن معلم کرمانی، بسیار مورد انتقاد و اعتراض کاربران در فضای مجازی واقع شد و بار دیگر، داستان تلخ تنبیه های شدید دانش آموزان در مدارس را زنده کرد. تنبیه هایی که خارج از هرگونه شان انسانی است و بچه های بی گناه را در کلاس های درس قربانی می کند. نظیر این تنبیه ها، امسال و سال های قبل نیز به دفعات اتفاق افتاد و با وجود پیگیری های آموزش و پرورش، اما بازهم روی می دهد و این بار، معلمی در شهرستان رودبار جنوب با فرو کردن مداد در سر دانش آموز، او را تنبیه که نه، بلکه شکنجه می کند. این دانش آموز پایه سوم ابتدایی مدرسه شهید سالمی در شهرستان رودبار جنوب است و آنطور که آموزش و پرورش کرمان اعلام کرده، معلم خاطی به کمیته رسیدگی به تخلفات معرفی شده است و با آن برخورد می شود.
تنبیه پشت تنبیه
تنبیه های شکنجه وار دانش آموزان در برخی مدارس کشور دل هر شهروندی را به درد می آورد و ادامه آن ، گویای این نکته است که گویی درمانی برای آن نیست. در همین بهمن ماه 95، تنبیه خشن دیگر در یکی از مدارس قائن در استان خراسان جنوبی باعث شد تا رویاهای دانش آموزی تبدیل به کابوس شود. این دانش آموز در تشریح تنبیه خشن معلم خود گفت: روز چهارشنبه در حالی که معلم مشغول ثبت نمره ها بود و برخی از دانش آموزان شیطنت داشتند، مدیر مدرسه وارد کلاس شد و بادیدن این بی نظمی ها حدود 10 دانش آموز را به دلیل اختلال در نظم به وسط کلاس آورد و به صورت یک پا روی هوا و یک دست روی زمین به صورت وارونه برای چند دقیقه ای تنبیه کرد. به محض خارج شدن مدیر از کلاس، معلم که از این وضعیت عصبی شده بود با شیلنگ به پشت، پا، دست و کمر بچه ها ضرباتی زد و تنبیه وی به حدی شدید بود که صدای آه و ناله دانش آموزان در فضای کلاس بلند و جو کلاس بسیار ناراحت کننده شد.
پدر یکی از دانش آموزان تنبیه شده نیز با بیان اینکه در یکی از روستاهای قائن زندگی وبا هزاران بدبختی هزینه تحصیل فرزندم را تامین می کنم، به خبرنگار ما گفت: با این وضعیت خشکسالی و مشکلات معیشتی در روستاها هزینه تحصیل فرزندم را تامین می کنم تا او درس بخواند اما با این وضعیت معتقدم اگر ترک تحصیل کند بهتر است از اینکه به این طریق درس بخواند.او در حالی که بغض گلویش را می فشرد، این سوال را مطرح کرد: معلم چه حقی داشته است که به این طرز فجیع فرزندان مارا برای نمره کم به باد کتک بگیرد .حق آنها این نیست.
مدیر آموزش و پرورش قائنات همچنین عنوان کرد: مدیر مدرسه به طور موقت تعلیق شده و ما ذره ای کوتاه نمی آییم ولو آن که خانواده ها رضایت بدهند. متاسفانه تا دلتان بخواهد از این دست اتفاقات در مدارس کشور زیاد هست و در هفته های گذشته ،تنبیه بدنی دیگری در مدارس کشور به وقوع پیوست که بر این اساس معلم یکی از مدارس گرگان در پایه هفتم به دلیل ناراحتی ناشی از پاسخ ندادن دانش آموز به سوال ریاضی با زدن سیلی به صورت و چشم شاگردش آسیب زده است. قربانعلی بذرافشان، مدیر روابط عمومی آموزشوپرورش استان گلستان نیز با تایید این تنبیه بدنی عنوان کرد: « موضوع تخلف معلم مربوطه باید مورد بررسی دقیق قرار گرفته تا امکان اظهارنظر دقیق فراهم باشد. معلمان، حق تنبیه بدنی دانش آموزان را ندارند و در صورت مشاهده یا تایید این موضوع با متخلف برخورد قانونی شدید خواهد شد». با آنکه پس از رسانه ای شدن هر تنبیهی، مسئولان آموزش و پرورش از جدیت در برخورد با خاطیان خبر می دهند، اما در عمل برخوردها تاثیری در توقف تنبیه ها ندارد؛ تنبیه هایی که در سیستم آموزشی کشور به معنای متوجه و آگاه کردن دانشآموز از خطای خود است اما هماکنون این مقوله با کتک زدن دانشآموزان یکسان شده است و اگرچه پرونده معلمان مرتکب این تخلف به هیات رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع میشود اما جای سوال است که چگونه این معضل همچنان درمدارس کشور مشاهده میشود؟
قانون چه می گوید؟
آییننامه اجرایی مدارس و مصوبه 652 در سال 1379 مربوط به موضوعات اجرایی و بحث تنبیه در مدرسه بوده که در فصل ششم این آییننامه موضوع مقررات انضباطی عنوان شده و مربوط به دانشآموزان و مسئولان مدرسه است.در این فصل و از ماده 73 تا 81، موضوع تنبیه عنوان شده است که در آن منظور تنبیه جسمی نیست و به معنای آگاه ساختن قصور و سهلانگاری دانشآموز نسبت به انجام وظایف خودش است؛ مدیر مدرسه هم باید قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضعیت و موقعیت دانشآموز آگاهی داشته و در جستوجوی انگیزه و علت تخلف باشد و نسبت به رفع آن اقدام کند. قانون تنبیه دانشآموزان شرایطی را نیز برای مدیران مدرسه جهت تنبیه فراهم کرده است که شامل تذکر، اخطارشفاهی در حضور دانشآموزان، تغییر کلاس، اخطارکتبی، اخراج موقت و انتقال به مدرسه دیگر است.همچنین ماده 77 آییننامه انضباطی مدارس هرگونه تنبیه دیگر از قبیل بدنی و تعیین تکلیف درسی را ممنوع اعلام کرده و نباید در اعمال تنبیهها هم بین دانشآموزان تبعیض و استثنایی قائل شد و انجام تمامی تنبیهها به تفکیک در آییننامه فوق تشریح شده است. به عنوان نمونه در مورد اخراج و انتقال دانشآموز به مدرسه دیگر که در بند شش عنوان شده است، اخراج و انتقال دانشآموز به مدرسه دیگر علاوه بر اینکه باید در شورای مدرسه تایید شود، موافقت آموزش و پرورش منطقه را نیاز دارد؛ این مورد برای افرادی انجام میشود که تمامی راههای تربیتی در موردش اجرا شده و کارساز نباشد. همانگونه که در آییننامه اجرایی مدارس عنوان شده است، هیچ فردی از مسئولان حاضر در مدارس نباید تنبیهبدنی بر دانشآموزان اعمال کند و این موضوع از نظر قانون به هر شکلی و هر عنوانی ممنوع است.در قانون با صراحت گفته شده است که این تنبیه باید روشنگرایانه و آگاهانه باشد و شرایط روحی و جسمی، سن و اجتماعی دانشآموز مورد توجه قرار گیرد و تنبیه متناسب با تخلفی باشد که دانشآموز انجام داده است و از روی غرض نباشد.در آییننامه اجرایی مدرسه همچنین آمده است که باید شیوه جبران تخلف به دانشآموز ارائه شود و از او خواسته شود که خطا و تخلفش را جبران کند و این کار در حضور جمع انجام نشود که این موضوعات هم در آییننامه فوق عنوان شده است.برای تنبیه دانشآموزان استفاده از هرگونه ابزار خاصی که آسیبزا باشد و به آن فرد آسیب برساند که به عنوان نمونه استفاده از کمربند و گذاشتن خودکار لای انگشتان دانشآموز و هر چیز که جسم فرد را تحت تاثیر قرار دهد، جزو تنبیهبدنی محسوب میشود و تخلف است.
تنبیه هایی که ادامه دارد
اما با وجود مواد قانونی منع تنبیه بدنی و برخوردهای قضایی و اداری با این موضوع، اما همچنان تنبیه دانش آموزان رایج است که به نظر عوامل دیگری همچون نامساعد بودن شرایط مالی و معیشتی معلمان، فشارهای روانی متاثر از شرایط سخت زندگی، عدم کنترل کافی در واکنش های معلمان و ... در تداوم رفتارهای خشونت آمیز برخی معلمان بسیار تاثیر گذار است. به طور قطع، معلمی که جایگاه و جاهتی مشخص درجامعه ندارد و از نظر مالی و روحی و... تحت فشار است، در برابر بازیگوشی ها و درس نخوندن ها و بی انضباطی های دانش آموز، رفتار کنترل نشده هم خواهد داشت. روزگاری معلمی از سر عشق بود و مشکلات زندگی کمتر بر کار معلمان تاثیر می گذاشت، اما این سالها، کار از سر ناچاری در جرگه معلمی برای گروهی از معلمان ، خود دلیلی بر افزایش رفتارهای خشونت آمیز در مدارس شده است. ناگفته پیداست که تغییر رفتارهای دانش آموزان در مدارس، بی مسئولیتی شمار زیادی از آنها، درس نخواندنهای آنها و رفتارهای غیر دانش آموزی در کلاس های درس خود باعث تشدید رفتارهای خشونت آمیز از برخی معلمان است. اما همه اینها دلیلی بر رفتارهای غیر انسانی در برخی مدارس نمیشود، آنهم در شرایطی که ورود تکنولوژی های ارتباطی سبب شده تا رفتارهای خشن برخی معلمان دیگر به راحتی قابل پنهان کردن نباشد و از طریق فیلم و عکس های موبایلی، سریعا به جامعه مخابره می شود. ورود تکنولوژی به دست دانش آموزان به مدارس پرده از ماجرایی برداشته که تاکنون توسط آموزش و پرورش کتمان می شد. گرچه ورود هر نوع گوشی موبایل به مدارس ممنوع اعلام شده است اما اینک فیلم هایی که توسط دانش آموزان به هنگام تنبیه همکلاسی هایشان ثبت و منتشر کرده اند آموزش و پرورش را در موضع پذیرش این واقعیت قرار داده که تنبیه بدنی نیز صورت می گیرد. از سویی، باید توجه داشت که تنبیه ها، فقط به تنبیه های بدنی دانش آموزان نیز محدود نمی شود و وقتی یک قاضی در پاکدشت ورامین ماجرای تنبیه غیرمتعارف معلم کلاس دبستانی در آذرماه 1393 را پیگیری کرده و پس از تحقیق فراوان مشخص کرده معلم، 4دانشآموز را وادار کرده دست خود را در سوراخ توالت کنند! این وضع خود بیانگر آن است که موضوع فقط به تنبیهبدنی محدود نمی شود و روش هایی که برای کنترل و مهار دانش آموزان به کار بسته شده، سلیقهای و فاقد یک روش علمی و مشخص است.یادمان هم نمی رود که اوایل امسال، ماجرای آزار و اذیت «ندا» در یکی از روستاهای استان زنجان به بحث روز مطبوعات تبدیل شد و هنوز پاسخی قانع کننده به افکار عمومی داده نشده و حال این پرسش مطرح است که آیا وقت آن نرسیده تا وزارت آموزشوپرورش با کمک متخصصان علوم اجتماعی به آسیب شناسی وضعیت کلاس های درس خود پرداخته و شرایط سلامت روحی معلمان را مورد توجه خود قرار دهد. این وضع سبب شده تا پرسش دیگری هم مطرح باشد مبنی براینکه تا کنون امکان اثبات وقوع تنبیه نبوده و با ورود گوشی های هوشمند توسط دانش آموزان به مدارس، فرصت ثبت این واقعه به وجود آمده است. شاید اگر آموزش و پرورش کلاس های درس خود را به سیستم های نظارتی هوشمند مجهز می کرد، این معضل زودتر از این شناسایی و کالبدشکافی میشد اما نکته اینجاست که وزارتخانه آموزش و پرورش توان تجهیز کلاس های درس به ساده ترین امکانات را هم ندارد و هنوز خاطره سوختن دانش آموزان دختر پیرانشهری جلوی چشمان ما حاضر است که بخاری استانداردی نداشتند و ...
تنبیه دانش آموزی، خشونتهای خیابانی می آورد
حسین دهقان/ کارشناس آموزش
نظام آموزشی کشور ایران اکنون نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه وضع بهتری دارد. هرچند ایران نسبت به کشورهای دیگر هم رده ای که دارای تنبیه بدنی بیشتری است، وضعیت بهتری دارد اما، بهطور مشخص برای به صفر رساندن خشونت در مدارس نیاز به آموزش در بلند مدت است. هر نوع تنبیه چه کلامی و چهبدنی تحلیل در رفتارهای اجتماعی افراد جامعه دارد. رفتارهای اجتماعی انعکاسی است از برآیندجامعه پذیری اعضای جامعه بهویژه در دوران کودکی. تعریف این نکته بهلحاظ تخصصی حوزه آموزش و پرورش این است که تمامی رفتارهای بزرگسالی، انعکاس ها و بازتاب های مختلف، فرآیند جامعه پذیری در دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی است. اگر این دوره را با خشونت همراه کنیم، محصولی جز رفتارهای خشونت آمیز نخواهیم دید. یکی از نقدهایی که کارشناسان در ارتباط با رفتارهای اجتماعی اعضای جامعه دارند این است که چرا ما نسبتا مردمی عصبی هستیم. مردم ما در کنار خوبیهایی که دارند، چنین اشکالاتی دارند و علت آن همین است. وقتی در فضای جامعه کوچکترین تصادفی اتفاق می افتد، منجر به درگیری در سطح جامعه می شود. همین تصادف ها و حتی بزرگتر از این نوع تصادف هایی که ما در ایران شاهد هستیم ، در برخی از کشورها و حتی کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا مشاهده میشود. در این وضعیت بهراحتی حتی بدون اینکه کار به فرآیند پلیس کشیده شود و حتی بدون یک گفتوگوی ساده، از کنار آن می گذرند.در این کشورها تصورشان از تصادف واقعا تصادف است. در حالیکه در کشور ایران کنشگر اجتماعی ما این مساله را تصادف تعبیر نمی کند و آن را عمدی تصور می کند وشروع به متهم کردن طرف مقابل می کنند. سابقه و ریشه این مساله در همین نوع خشونت هایی است که در دوران کودکی و در مدرسه اتفاق می افتد. این همان انعکاسی است که اشاره شد. اگر خشونت را در دوران کودکی و بهویژه در مدرسه که یکی از نهادهای عمده جامعهپذیری است داشته باشیم، لاجرم خشونت را درآینده و بزرگسالی این افراد درو خواهیم کرد. این از مهمترین اثراتی است که یک رفتار خشونت بار در مدرسه و معلم بر دانش آموز داشته باشد. این به این معنی نیست که در هر حالتی دائما دانش آموز را هر خطایی مرتکب شد تشویق کنیم اما تشویق ها و تنبیه ها در رِنجی قرار می گیرد که بدون توسل به خشونت بتوانیم برخورد و رفتار کنیم. وقتی تنبیه، بهویژه تنبیه فیزیکی برای همیشه در ذهن کودک می ماند، این عکس العمل های مبتنی بر خشونت حتی وقتی به بزرگسالی هم می رسد، در یاد او باقی می ماند. بهطور طبیعی اعتماد در یک شرایط نرم وعاطفی می تواند شکل بگیرد و حتی اگر در حالتی غیر از بحث های عاطفی و در روابط مبتنی بر عقلانیت هم در نظر بگیریم، در آن حالت عقلانیت نیزخشونت نمی تواند اعتماد را با خودش به همراه بیاورد.