ماهان شبکه ایرانیان

بررسی یک فیلم و یک کتاب؛

مردی که در هاله‌ای از غبار ایستاد/ تفاوت‌ها و شباهت‌های دو روایت

کتاب «در هاله‌ای از غبار» و فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» که هر دو با محوریت شخصیت حاج احمد متوسلیان منتشر و ساخته شده‌اند، دارای شباهت‌ها و البته تفاوت‌هایی هستند.

مردی که در هاله‌ای از غبار ایستاد/ تفاوت‌ها و شباهت‌های دو روایت

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: درباره فرمانده جاویدالاثر احمد متوسلیان، چند کتاب مختلف چاپ شده بود که پیش از ساخته شدن فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» چندان مورد توجه عموم قرار نگرفته بودند. البته این کتاب‌ها توسط مخاطبان حرفه‌ای ادبیات دفاع مقدس و علاقه مندان این ژانر خوانده شدند ولی فیلم سینمایی مورد اشاره بود که متوسلیان را به بیشتر اقشار جامعه از جمله جوانان دهه هفتاد و هشتادی شناساند.

به هر حال، با ساخته شدن ایستاده در غبار، برای بار چندم به همه ثابت شد که شخصیت‌های انقلابی ایران و فرماندهان جوان دوران جنگ، ظرفیت های زیادی برای پرداخت تصویری و پیش از آن، مکتوب دارند. «در هاله‌ای از غبار» یکی از کتاب‌هایی است که درباره شخصیت متوسلیان چاپ شده و به نظر می‌رسد پایه و اساس فیلمنامه «ایستاده در غبار» قرار گرفته است. پیش از چاپ «در هاله‌ای از غبار» کتاب‌هایی چون «برای عملیات آمده‌ام» یا «مرد» و «همپای صاعقه» درباره شخصیت فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله (ص) چاپ شده بود.

«در هاله‌ای از غبار» به قلم گلعلی بابایی، برای اولین بار در سال 91 به چاپ رسید و تا به حال به چاپ هشتم رسیده است. این کتاب از نظر ساختار، زندگی احمد متوسلیان را از ابتدا تا زمان اسارت و مفقود شدنش با گزارش ژورنالیستی و مستندوار روایت می‌کند. در کنار همه محاسنی که کتاب دارد، لحن جانبدارانه آن تا حدی به عنوان نقطه منفی محسوب می‌شود. به این ترتیب که مخاطب با مطالعه سطور کتاب متوجه علاقه راوی نسبت به شخصیت‌ها می‌شود و یک روایت بی‌طرفانه را شاهد نیست. این وضعیت در توصیف‌هایی که از دشمن و همچنین از رزمندگان خودی می شود، به چشم می خورد و محسوس است. اگر بخواهیم مقایسه ای داشته باشیم، فیلم «ایستاده در غبار» از این حیث، روایت بی‌طرفانه‌تری دارد.

با توجه به اشاره‌ای که به «ایستاده در غبار» شد، به نظر می رسد کتاب «در هاله‌ای از غبار» نقشی بسیار مهم و اساسی در شکل گیری فیلمنامه فیلم مذکور داشته است. مخاطبی که پیش از این کتاب، آثار مکتوب دیگر را درباره حاج احمد متوسلیان خوانده باشد، با مطالعه «در هاله‌ای از غبار» گویی دارد صحنه‌های فیلم «ایستاده در غبار» را از نظر می گذراند. البته «ایستاده در غبار» هم فیلم سینمایی بود و هم سریال و برخی از فرازهایی که در کتاب هست، در نسخه سینمایی وجود ندارد که احتمالا دلیلش، کوتاه تر شدن زمان فیلم باشد.

یکی از نکاتی که درباره کتاب «در هاله‌ای از غبار» وجود دارد، عبور گذرا و سریع از برخی مسائل مانند حضور و فعالیت‌های احمد متوسلیان در روزهای پس از پیروزی انقلاب در تهران است. به عنوان مثال، جای خاطرات علی چرخکار دوست صمیمی حاج احمد که خاطراتش را در کتاب «برای عملیات آمده‌ام» خوانده‌ایم در این کتاب خالی است. در این کتاب خاطره‌ای درباره رفتن متوسلیان به سفارت آمریکا در ایران وجود دارد که در آن، مستشار آمریکایی را در آسانسور خلع سلاح می‌کند و اسلحه کمری اش را در یک اقدام غافلگیرانه می‌گیرد و بعدها هم با وجود اصرار و فشار آمریکایی‌ها، اسلحه پس داده نمی شود. اما این موضوع و فعالیت‌های مشابه احمد پیش از رفتنش به کردستان، حضور چندانی در «در هاله‌ای از غبار» ندارند.

از طرف دیگر یک نکته مبهم در مورد زخمی شدن حاج احمد وجود دارد. در کتاب «مرد» (که داود امیریان آن را در قالب رمان و از زاویه دید شخصیتی خیالی یا واقعی به نام رضا نوشته)، زخمی شدن پای حاج احمد متوسلیان و ترکش خوردن به ران او، مربوط به جبهه‌های جنوب است؛ همان طور که در کتاب «در هاله‌ای از غبار» هم این روایت در جبهه‌های جنوب رخ می دهد. البته در کتاب مرد که ساختار داستانی دارد، به زجر و تحمل حاج احمد طی عمل جراحی بدون بیهوشی اشاره می‌شود اما در «در هاله‌ای از غبار» اشاره ای به این مساله نشده است. با این حال، در فیلم «ایستاده در غبار» مساله زخمی شدن احمد و عمل جراحی‌اش بدون بیهوشی در مقطع حضور این فرمانده در کردستان تصویر می‌شود. این مساله برای مخاطبانی که کتاب‌های مربوط به شخصیت متوسلیان را دنبال می‌کنند، موجب سردرگمی می شود که به نظر می رسد منبع آگاهی چون گلعلی بابایی یا راویانی که از آن‌ها برای کتاب همپای ساعقه و در هاله‌ای از غبار خود بهره برده، باید آن را روشن کنند.

راویانی که صدای آن‌ها را به عنوان نریتور یا راوی در فیلم «ایستاده در غبار» می‌شنویم، اغلب راویانی هستند که در «هاله ای از غبار» حضور دارند. به همین جهت است که به نقش اساسی این کتاب در شکل گیری فیلم مورد نظر اشاره می‌شود. البته مشخص است که تنها این کتاب، منبع وقایع مستند فیلم نبوده است. به هر حال، بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که «در هاله‌ای از غبار» به جهت داشتن این امتیاز که برخی از مصاحبه‌هایش در سال‌های اخیر گرفته شده‌اند، مطالب و واقعیت‌های جدیدی دارد. مثلا روایتی که محسن رفیقدوست از آخرین دیدارش با حاج احمد پیش از مفقود شدنش دارد، در «برای عملیات آمده‌ام» یا «مرد» موجود نیست. یا مثلا حالت بین واقعیت و رویایی که احمد هنگام عملیات در جنوب درباره سرنوشتش با آن مواجه می‌شود، فقط در کتاب «در هاله ای از غبار» وجود دارد. ضمن این که «در هاله‌ای از غبار» وقایع تولد تا مفقود شدن متوسلیان را روایت می‌کند ولی «مرد» روایت آشنایی رضا با حاج احمد تا زمان اسارتش و «برای عملیات آمده ام» هم از آشنا شدن علی چرخکار با حاج احمد تا مفقود شدنش در لبنان را در بر می گیرد.

یک نکته مربوط به مسائل بین المللی و ژئوپلوتیک هم که با مطالعه کتاب «در هاله‌ای از غبار» به ذهن متبادر می شود این است که حکومت و ارتش سوریه که در سال 61 در پی حمله اسرائیل از ملت‌های مسلمان کمک خواست و تنها با اجابت ایران روبرو شد، با اراده ضعیف در پی مقابله به مثل و صف‌آرایی مقابل اسرائیل بر نیامد اما ظاهرا 30 سال بعد به این نتیجه رسید که با کمک ایران در مرزهای خود با عناصر اسرائیلی بجنگد. حاج احمد متوسلیان آن گونه که در کتاب «در هاله ای از غبار» از او نقل قول می شود به همرزمانش می‌گوید: «سوری‌ها به ما رودست زده‌اند و ما باید به ایران برگردیم چون این ها قصد جنگیدن واقعی با اسرائیل را ندارند!» سوری‌ها که بیش از 30 سال پیش به طور مستقیم با اسرائیلی‌ها طرف نشدند، حالا مجبورند در شرایط فعلی بین‌المللی با کمک ایران، با نیروهای داعش که به تعبیر بسیاری از تحلیلگران، عاملان اسرائیل و آمریکا هستند، روبرو شوند.

در کتاب «در هاله‌ای از غبار» اشارات مفصل‌تری نسبت به فیلم «ایستاده در غبار» در مورد تشکیل جنبش حزب الله لبنان می‌شود که در فیلم تنها بخشی که به این مساله اشاره می کند، نوشته‌های پیش از تیتراژ پایانی فیلم است. به علاوه مساله فتح خرمشهر و بازگشت به تهران پس از عملیات بیت المقدس، دیدار با امام خمینی(ره) و اتفاقات مربوط به این دوره هم نسبت به فیلم، حضور پررنگ تری در کتاب دارند. بد نیست اشاره‌ای به این مساله هم داشته باشیم که عنوان «در هاله‌ای از غبار» به سروده محمدرضا آغاسی درباره حاج احمد متوسلیان بر می گردد که در این شعر او از تعبیر مورد نظر استفاده کرده است و به نظر می رسد این کتاب، علاوه بر مفاهیم و مطالبش، در زمینه نامگذاری هم روی فیلم «ایستاده در غبار» تاثیر داشته و عنوان این دو اثر با وجود تفاوتی که در مرجع ضمیرشان دارند، بسیار به هم شبیه اند.

چاپ هشتمی شدن «در هاله‌ای از غبار» نشان از استعداد و ظرفیت بالای چنین کتاب هایی برای خوانده شدن توسط مخاطبان است. نکته مهم این است که امثال حاج احمد متوسلیان در دوران جنگ کم نبوده‌اند و بسیاری از فرماندهان زمان جنگ از جمله شهدایی چون همت، باکری، عباس کریمی، عاصمی، چراغی، رستگار، کاظمی و از طرف دیگر شهدای ارتشی از جمله خلبانان نیروی هوایی که هرکدام موجب رقم خوردن اتفاقات محیرالعقول و قهرمانانه ای در زمان جنگ شده اند، قابلیت روایت شدن از طریق رمان یا فیلم سینمایی را دارند. اما باید دست هنرمندان و نویسندگان را برای ارائه روایت شان باز گذاشت. کما این که فیلم «ایستاده در غبار» با روایت و ساختار جدیدش، موجب تحسین مخاطبان شد و عده بیشتری را متوجه شخصیت هایی چون احمد متوسلیان کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان