لباس های محلی گیلان باوجود زیبایی خاص و ویژه آن به دلیل پوشش مناسب با عقاید مذهبی و دینی ما نیز سازگار است.
هنوز هم در مناطق مختلف استان زنان و مردان از لباس بومی و سنتی مختص خود استفاده می کنند به طور مثال در قاسم آباد، تالش و دیلمان زنان و مردانی هستند که با پوشش ملی دیده می شوند البته در روستاها و مناطق کوهپایه ای این مهم بیشتر به چشم می خورد، ناگفته نماند در چند سال اخیر جوانان نیز به پوشیدن اینگونه لباس ها راغب شده اند به طوری که بعضی از دختران در مجالس جشن و بخصوص جشن عروسی با لباس محلی حضور پیدا می کنند.
به گفته سیده زهرا همتی سراوانی کارشنان لباس ملی گیلان سابقه تاریخی لباس های ملی استان گیلان به اشیای کشف شده در چراغعلی تپه رستم آباد (مارلیک) برمی گردد.
در تکه های یافت شده در این اکتشاف طرحی از بانوی گیلانی وجود دارد که هنوز هم در لباس زنان گیلان خصوصاً در کوهپایه های شرق گیلان این نشانه ها را می توان یافت.
کهن ترین اسناد مربوط به پوشاک در استان گیلان از یافته های باستان شناسی در تپه مارلیک (چراغعلی تپه) رودبار به دست آمده است. این یافته ها، انواع تزییناتی که بر روی دامن و پیراهن و پیشانی بند به کار می رفته اند را نشان داده است. یافته های دیگری در نواحی باستانی رستم آباد رودبار، وجود پای افزار را همزمان با سایر انواع لباس در این منطقه نشان می دهد.
بنا به عقیده محققان، شکل و تنوع لباس در این منطقه هنوز تداوم اشکال مورد استفاده در دوره متاخرتر زمانی است و تنها در موارد ناچیزی، چون یراق دوزی و نوار دوزی های پیراهن های زنانه تغییراتی در آنها به وجود آمده است. یکی از موارد تغییر در این لباسها استفاده از رنگ است . در زمان گذشته مردم فقط از رنگ های موجود در طبیعت استفاده می کردند در حالی که امروزه با رنگ های صنعتی پارچه ها را می آرایند”
بنا به گفته «کریستین برومبرژه» مردم شناس فرانسوی که درباره پوشاک نواحی کاسپی تحقیقات و تالیفات گسترده ای دارد، لباس سنتی حاشیه دریای کاسپی بیانگر خلاقیتی بکر است که به خوبی نمایانگر روش متمایز زندگی در این ناحیه از ایران است. در بسیاری از فلات ایران در دهه های گذشته، رفتار فرهنگی مردم تحت تاثیر سبک زندگی محصور شده ای بود که در آن خانه ها به منظور محافظت از دید و مزاحمت بیگانگان ، با دیوار های بدون مدخل احاطه می شد و زنان تنها و منزوی در اندرونی زندگی می کردند. اما در امتداد سواحل دریای کاسپین سبک زندگی مردم غالبا آزادانه تر بوده است. در این منطقه، خانه ها با دیوار محصور نمی شده، تفکیک جنسی در محیط خانوادگی کم بوده و چادر صرفا برای سفر به شهر های بزرگ و مراسم مذهبی پوشیده می شده است. نبود حجاب که حتی در میان گالش ها و طالش های کوهستان ، نسبت به گیلانی ها و مازندرانی ها بیشتر به چشم می خورده در تمام دوره ها، جهانگردان را غافلگیر می کرده است. مثلا “یونس هانوی” جهانگردی که از گیلان بازدید می کرده دراین ارتباط نوشته است: زنان روستایی در این بخش از کشور ، صورت هایشان را نمی پوشانند.» پوشاک در گیلان نیز مانند هر منطقه دیگری معرف اندیشه، سلیقه، نوع کار و معیشت و ارتباط مردمان با طبیعت است. «پاک بین» تاکید می کند:« طراحی لباس در این منطقه، کاملا در رابطه با سازگاری با محیط تعریف می شود چنانکه لباس زن گیلکی به شکلی طراحی شده که وقتی او بر اسب می نشیند هیچ نقطه از بدنش پیدا نباشد.» علاوه بر سبک کلی لباس، ترکیبات و روش دوخت تن پوش های مردم ناحیه خزر با سایر مناطق آن قدر متمایز است که این مردم را به خوبی می شناساند. پوشاک مردان پوشاک مردان در این منطقه از سرپوش های مردانه )کلاه)، تن پوش، شلوار، شال کمر، کت و پای افزار تشکیل می شود که هر کدام از آنها تقسیم بندی های مختلف و متنوعی دارند.
سرپوش مردانه ( کلاه ( کلاه پوششی است که مردان ازپوست ، شال و پارچه به شکلهای مختلف می دوزند و برسر می گذارند . کلاه در طول زمان به شکلهای مختلف تغییر یافته و این تغییرات ازکلاه ماهوت مشکی گرفته تا کلاه پهلوی و کلاه اروپایی ( شاپور ) ادامه یافته است . کلاههایی که خاص مردان گیلان زمین است ، کلاهی است که در روستاها استفاده می شود.از جمله :
کلاه مردان غرب گیلان :
* شال کلاه فصل استفاده: زمستان، جنس پارچه: پشمی بومی
* کلاه چالگیزی یا چلگیزی کلاه مکان استفاده: نواحی کوهستانی هشتپر
* کلاه ترکدار یا چهار گوش فصل استفاده: تابستان ،جنس پارچه : پارچه سفید
* کلاه عرق چین فصل استفاده: تابستان ،
جنس پارچه: توری به رنگ سفید ،
زمان استفاده: هنگام خواب
کلاه مردان شرق گیلان :
* نمت کلاه (NAMAT KOLAH)
جنس: نمد ، شکل: تخم مرغی بلند،کوتاه و چهارگوش ، رنگ: خردلی روشن ،
زمان استفاده : در روز عروسی داماد برسر می گذارد
* جلیقه
جلیقه که آن را جلقته یا جلقده می گویند ،برای فصول پاییز و زمستان از جنس شال و برای بهار و تابستان از پارچه های نازکتر دوخته می شد .
* شلوار :
شلوار در غرب گیلان :
شلوار مردان تالش که آن را شلار می گویند دارای دمپای تنگ و اغلب به رنگ سیاه ، شیری و فلفلی است . جنس این شلوار از پشم است. امروزه بعضی ازمردان مسن تر درفصل پاییزو زمستان ، در منزل و یا برای مراجعه به بازار داخل روستا،این شلوار رامی پوشند اما هنگام مراجعه به شهر از کت و شلوار معمولی که مردان درشهر می پوشند، استفاده می کنند .
شلوارمردان درشرق گیلان :
مردان درشرق گیلان نیز شلواری که دمپای آن برای پیرمردان، لوله ای ساده و برای جوانان دکمه ای بود، می پوشیدند . رنگ این شلوار تیره بوده است .
شلوار چروداری : (نوع پارچه : دستباف
در قاسم آباد
رودبارسر شلوار مردانه ای می دوختند به نام قدک که نوع پارچه آن نخی و رنگ آن مشکی یا سرمه ای بود.
تنگ تومان( Tange- tuman ):
شلوار تنگی بوده که مرد روستایی در مزرعه ، یا هنگام رفتن به جنگل می پوشید. این شلوار هم در غرب و هم در شرق گیلان پوشیده می شد .
دیج ( dej ) :
شلوار تنگ چسبانی ، که دارای لیفه ای معروف به بندی تومان بود. بعدها مدل این شلوارها سه دکمه شد و آن را با کمر بند می بستند . این شلوار معروف به «پیش پولوک» یا «پیش پولیک» یا شلوارجلو دگمه دار یا تومان قیش است. در هر حال مردان چه در غرب چه درشرق گیلان ،به ویژه درزمستان ،زیر شلوار پشمی خود ، پیژامه یا ژامه می پوشیدند.
کت:
مردان تالش ازکتی به نام چوخا یا شکه که ازشال دوخته می شد استفاده می کردند . شکل این کت معمولی و دارای یقه برگردان است . مقدارشال مصرفی 12 گز و عرض شال برای دوخت 80-70 سانتیمتر است . در شرق گیلان و نواحی جلگه ای، مردان از پشمه چوخا،از جنس شال کت می دوختند.
لباس کوهستانی مردان :
*** غرب گیلان : درنقاط کوهستانی تالش، باسلق ، پوشش دامداران درفصل سرد می شود .
***شرق گیلان :شولا ( شب لا) ،نوعی پالتوی نمدی و بالا پوش یا تن پوش شب است که چوپانان آن را می پوشند و بر سر پوستین می گذارند.
کولاگیر : پوشش دیگری است که چوپانان در روز می پوشند. کوتاهتر از شولا ولی جنس آن از نمد
است.
.
پای افزار:
– چوموش به فارسی «چموش » گفته می شود که نوعی پای افزار ازجنس چرم ساده است . کفشی کاملا بومی بوده که بیشتر ساکنان مناطق کوهستانی گیلان ازآن استفاده می کردند ،اما اینک کاربرد خود را به کلی از دست داده است . ازامتیاز
های این پای افزار، سبکی و یکپارچگی آن است .
چموش دوزی در مناطق کوهستانی گیلان اهمیت به سزایی داشته و این اهمیت را می توان در نام بعضی از روستاها یافت ،
زیرا نام روستاها ،از مشاغل غالب در آن نشات گرفته است .روستاهایی چون«چاموش دوزان » در«ماسال و شاندرمن » یا «چارق دوزی محله » در لاهیجان و «چاموش محله » در خانقاه ماسال» موید این نکته است .
انواع چموش :
دو نوع چموش وجود داشت :
یکی مخصوص شکارکه به «شکار چوموش » موسوم بود .این پای افزار ،با بند چرمین به پا بسته می شد و نوع دیگر که فاقد بندهای چرمین بود.
درتالش دو نوع چموش دوخته می شد : نوع مرغوب آن « ختنی »و نوع نامرغوب آن که از پوست دباغی شده دوخته می شد «
مازرده » نام داشت .
-رزین چموش : به مرور زمان دوختن و استفاده از چموش ،از رونق افتاد و نوعی دیگر که از لاستیک تهیه می شد به نام «رزین چموش » جای آن را گرفت . – ساغری: کفش چرمی بدون پشت و بی پاشنه است که روحانیون آن را می پوشیدند.
ارسی: کفش چرمی پشت دار.
چاروق : کفش دوخته شده ازپوست الاغ، اسب یا گاومیش ، پشت دار با بند و یا ساده .
گیوه : پای پوش بافته شده از نخ کتان یا کنف که در تابستان استفاده می شد .
پوتین گالش: این نوع گالش دارای رویه کوتاه بود. جنس آن چرمی و نوع آن جلو بنددار بود
چکمه : مردان روستایی هنگام کاردر مزارع یا رفتن به جنگل ،در پاییز و زمستان چکمه پلاستیکی می پوشیدند.
چوکوتور( چیکتور):چیک یا چوک به معنای پنجه و تور به معنای بافته است. چیکتور پوششی بود که به هنگام حرکت روی برف، زیر چموش می بستند.
– کفش چوبی یا کتله( دمپایی محلی ) : به دمپای ساخته شده ازچوب گفته می شد و دارای دو نوع بود .یک نوع آن دارای
یک تسمه کلفت بود که انگشت بزرگ پا داخل آن قرار می گرفت . این کتله برای طی راههای کوتاه و در حمام های عمومی استفاده می شد.
پوشاک زنان
پوشاک زنان شامل
روسری و سربند، پیراهن، کت، الجاقبا، دامن، گردتومان، جلیقه، چادر کمر، چادر شب، کفش و جوراب است.
روسری و سربند: اغلب زنان گیلان از دو سربند، یکی در زیر )لچک) و دیگری بر روی آن (دستمال) استفاده می کنند. دستمال در نواحی مختلف گیلان اسامی مختلفی دارد، در تالش به آن «سرا بست»، در ناحیه و سرود «تونه دسمال»، در ماسال «بنشه دسمال» و در گرگانرود و خوشابر اسالم به آن «سر دستمال» می گویند. در جلگه های گیلان نیز دستمال به اسامی زیر خوانده می شود: روسری دستمال، پیله دسمال و سرفود که بر روی لچک بسته می شود و اصولا رنگ آن سفید است.
پیراهن
پیراهن، بالاپوش بانوان گیلانی است. این پوشش در گویش تالشی، «شسی» Sey و در شرق و جلگه تالش، پیرهن Pirhan و جمه خوانده می شود.زنان در غرب گیلان شی یا پیراهن یکسره آستین بلندی می پوشند که از جلو مقداری باز است تا راحت تر بتوانند به نوزاد شیر بدهند و دو طرف آن نیز چاک دارد. اندازه چاک پیراهن و بلندی آن نیز که اصولا روی تنبان می آید در قسمت های مختلف غرب گیلان متفاوت است.
پیراهن زنان
در جلگه گیلان، مثل پیراهن زنان غرب گیلان است اما بسیار از آن کوتاه تر است. پیراهن بانوان شرق گیلان به مراتب متنوع تر از پیراهن زنان در غرب گیلان است و تفاوت هایی در آنها مشاهده می شود.مثلا نوعی از آن، جلو بسته است و از طرف شانه دکمه دارد و نوعی دیگر دارای چاپ پهلو است و غیر از یراق دوزی و چرخ دوزی از نخ های رنگی نیز در جلوی پیراهن استفاده می شود.
پیراهن بانوان املشی «چابکی» Cabokiنام دارد و کشاورزی و پولدوزی شده است. پیراهنی که آنها در منزل می پوشند از
زیر سینه چین دارد و بلندی آن به زانو می رسد. متفاوت ترین پیراهن، پیراهن مرسوم در پاشاکی واقع در «خرارود» است که چرخدوزی شده و پارچه آن با «پاچال» و ابریشم خام در محل بافته می شود و اطراف پیراهن به رنگ سرمه ای و به روشیپیچمات با پیله ابریشم رنگ می شود. این پیراهن را دختران در روز عروسی یا در مهمانی به تن می کنند.
جلیقه :
جلیقه یکی از پوشش های متداول بانوان گیلان است . این پوشش در ناحیة غرب گیلان جلخته Jelexte ، نیفتنه niftane ، در شرق گیلان جرقده jarqade یا جرزقه jarzaqe ، و در جلگه های گیلان جلقته ، جلتقه ، جلخته و جلخده نامیده می شود . مدل متداول جلیقه ، اصولاً جلوباز سه دکمه و یقه هفت با سه جیب در طرفین است و پشت آن سکگ دارد که قابلیت گشاد و تنگکردن را به آن می دهد . جنس آن بسته به وضعیت مالی افراد ، متفاوت است . جلیقه در نواحی جلگه ای گیلان به صورت ساده مورد استفاده قرار می گیرد ولی در مناطق کوهستانی و کوهپایه ای سکه دوزی و با نخ های رنگی چرخدوزی می شود .