سبک زندگی قرآنی بر مدار عدالت، احسان و اکرام می گردد و هرگز هیچ گونه ظلم وستمی هرچند به اندازه مثقال ذره ای را برنمی تابد. البته از آنجا که پیامبر(ص) دعوت به مکارم اخلاقی کرده و می کوشد مؤمنان را براساس آن تربیت کند، پس زندگی قرآنی نخست بر مدار اکرام و در مرتبه نازلتری بر مدار احسان و در مرتبه پست تری در مرتبه عدالت خواهد بود. نویسنده با مراجعه به آموزه های اسلامی سبک زندگی در تعاملات و معاشرت خانوادگی را تبیین کرده است.
معاشرت برپایه قاعده طلایی
خداوند در آیه 19 سوریه نساء درباره معاشرت خانوادگی می فرماید: عاشرو هن بالمعروف فان کرهنمو هن فعسی ان تکر هوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛ با زنان به شایستگی رفتار کنید و اگر به جهتی از آنها خوشتان نمی آید، چه بسا چیزهایی که ناپسند شماست، در حالی که خداوند در آن، خیر فراوانی برای شما قرار داده است.
رفتار بر پایه معروف و پسندیده به معنای رفتار بر پایه همه خوبی ها، خیرات و فضایلی خواهد بود که عقل و عرف و شرع آن را پسندیده می شمارند. براساس قاعده طلایی «هر چه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند» انسان می بایست بهترین ها را برای دیگران بخواهد، آن طور که دوست دارد دیگران نیز چنین رویه و رفتاری را با او در پیش گیرند.
شخصی نزد پیامبر(ص) آمد تا عملی را بیاموزد که بدان خود را همواره مورد سنجش قرار دهد و بتواند نسبت خود را با خدا و بهشت ارزیابی کند. در روایت آمده است: شخصی از پیامبر اسلام پرسید: «ای فرستاده خدا! کاری به من یاد بده که میان آن عمل و بهشت فاصله ای نباشد.»
پیامبر فرمود: «عصبانی مشو و از مردم چیزی طلب مکن و آنچه را برای خود می پسندی برای مردم نیز همان را بپسند» (امالی طوسی، ص507؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 222؛ بحارالانوار، ج 27، ص 72 و ج 47، ص 47، ص125)
در جایی دیگر آمده است که عرب بادیه نشینی نزد پیامبر آمد و رکاب شتر پیامبر را گرفت و گفت: ای رسول خدا! چیزی به من یاد بده که به وسیله آن وارد بهشت شوم!
پیامبر فرمود: «آنچه را که دوست داری دیگران نسبت به تو روا دارند، تو نیز همان را نسبت به آنان روا دار؛ و آنچه را که ناپسند می داری که دیگران نسبت به تو انجام دهند، تو نیز آن را در حق آنان انجام مده. اینک، رکاب شتر مرا رها کن! (کافی، ج 2 ص 146)
همچنین آن حضرت در نصیحتی به علی بن ابی طالب(ع) فرمود: ای علی! هر چه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند و آنچه برای خود می خواهی برای دیگران هم بخواه؛ در این صورت در قضاوت خویش دادگر و در دادگری ات یکسان نگر خواهی بود و اهل آسمان تو را دوست خواهند داشت و در سینه اهل زمین به محبت جای خواهی گرفت. این سفارش مرا به خواست خدا به خاطر بسپار و بر آن محافظت نما. (تحف العقول 7 ص 113؛ بحارالانوار، ج 47، ص 8.)
امام علی (ع) نیز می فرماید: خودت را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه که برای خود دوست می داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه برای خود نمی پسندی، برای دیگران هم مپسند (نهج البلاغه، نامه 31)
براین اساس اگر شخص در جامعه و در تعاملات و معاشرت عمومی با مردم باید مراعات این قاعده طلایی را بکند، به طریق اولی باید در تعاملات و معاشرت خانوادگی این اصل را مراعات نماید.
مراعات انصاف و احسان با خانواده
انصاف به معنای نصف و نیمه کردن، به این معناست که در کارها به گونه ای رفتار کنیم که همواره کفه ترازو در حالت اعتدال باشد و کفه ای سنگین تر نباشد. بنابراین در هر کاری که انجام می شود، انسان ضرر و زیان را مساوی میان خود و شریک تقسیم کند و کاری نکند که به او بی انصافی شود و کفه اش سنگین تر باشد. البته ممکن است که انصاف، اقتضای عدالت نباشد، ولی انسان برای اینکه ضرر کمتری را به دیگری تحمیل کند، بخشی از ضرر را خود متحمل می شود تا این گونه نوعی ایثارگری داشته باشد.
وقتی انسان براساس اصل عدالت عمل می کند مقابله به مثل می کند و بدی را با بدی و نیکی را با نیکی پاسخ می دهد (بقره، آیه 194؛ یونس، آیه 27؛ نحل، آیه 126)؛ اما وقتی براساس انصاف رفتار می کند، بر آن است تا مطابق قاعده طلایی رفتار کند و خود را در وضعیت دیگری قرار می دهد و می گوید اگر خودم در جایگاه او بودم دوست داشتم چگونه بامن تعامل کنند؟ در این زمان است که دوست می دارد که انصاف از در احسان صورت گیرد و فراتر از مقام عقل و عدل، از مقام قلب و عاطفه انسانی با او رفتار شود. این همان باب انصاف است که هر کسی دوست دارد با او چنین رفتار شود.
امیر مؤمنان امام علی(ع) می فرماید: خودت و خانواده ات و نزدیکانت و کسانی که به آنان علاقه داری، با مردم منصفانه رفتار کنید و با دوست و دشمن به عدالت رفتار نمایید. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394، ح 9101).
پس در تعاملات خانوادگی باید به طریق اولی اصل انصاف مراعات شود؛ زیرا بنیاد خانواده بر محبت، مودت، مهر و رحمت است که به حوزه قلب و عواطف ارتباط دارد تا آرامش و سکونت در خانواده حاکم شود و روابط خانوادگی گرم و صمیمی گردد؛ چرا که انصاف تعامل مبتنی بر نوعی احسان و ایثار و از خودگذشتگی است تا کمتر ضرر و زیانی متوجه طرف مقابل شود که حتی ممکن است خطاکار باشد.
خداوند در بیان مبانی، اصول و اهداف تشکیل خانواده می فرماید: از نشانه های او اینکه از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا به وسیله آنها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این نعمنت برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی است. (روم، آیه 21)
امام سجاد(ع) در تبیین حقوق زن به این اصول و اهداف اشاره کرده و می فرماید: حق زن آن است که بدانی خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده است، همچنین بر هر یک از شما واجب است که خداوند را به خاطر وجود دیگری ستایش کند و بداند که او نعمتی است که خداوند ارزانی داشته و واجب است که با نعمت خداوندی رفتار نیک داشته باشد و او را گرامی بدارد و با او سازگاری کند و هر چند حق تو بر زنت بیشتر است و فرمان پذیری از تو، در هرچه دوست می داری یا نمی پسندی، تا آنجا که گناه نباشد، بر او لازم تر است، در هر حال او این حق را دارد که از تو مهربانی ببیند و از همدمی تو برخوردار شود و حق دارد که در برآوردن کامی که به ناچار باید برآورده شود، آرامش و آسایشش تامین شود و این حقی بس بزرگ است و هیچ نیرو و توانی جز به خداوند نیست. (تحف العقول، ص 261)
از تعریفی که برای انصاف گفته شد معلوم می شود که انصاف از مصادیق احسان است؛ زیرا در احسان عواطف در کنار عقل قرار می گیرد و انسان فراتر از عدالت می خواهد از حقوق خود بگذرد. در آیات قرآن روابط اجتماعی بر سه اصل عدالت و احسان و اکرام تعریف شده است. البته عبور از مقام عدالت به مقام احسان سخت و دشوار است؛ زیرا شخص باید از حق خود بگذرد و به نوعی ایثار کند.
از مصادیق احسان، همان عفو و گذشت از خطاکار و گناهکار است؛ چنانکه خداوند عفو از قاتل را به عنوان مصداقی از احسان مطرح می کند. (بقره، آیه 178)
خداوند در آیه 22 سوره نور می فرماید: اگر شما دوست دارید که خداوند از شما بگذرد پس شما هم عفو و گذشت داشته باشید؛ یعنی همان قاعده طلایی را در حق دیگران اجرا کنید.
اکرام؛ نهایت عمل پسندیده
در آموزه های قرآنی از اکرام به عنوان برترین فضیلت یاد شده است که تنها کسانی به این مقام می رسند که در مرتبه تقوای اخص باشند.
بر اساس آیه 8 سوره مائده عدالت مرتبه اول تقوای الهی است که از آن به تقوای عام یاد می شود. از این رو خداوند در این آیه فرمان می دهد که عدالت را مراعات کنید که آن نزدیک ترین رویه در رسیدن به تقوایی است که ما از آن به تقوای عام یاد می کنیم. خداوند می فرماید: اعدلو هو اقرب للتقوی؛ عدالت ورزید که آن نزدیک تر، به تقواست.
اما در آیه 237 سوره بقره، احسان در قالب عفو را مرتبه دوم تقوای الهی می داند که همان مرتبه تقوای خاص است. خداوند این مرتبه را نیز اقرب به تقوای الهی معرفی کرده و می فرماید: و ان تعفوا اقرب للتقوی؛ و این که عفو کنید که به تقوای الهی نزدیک تر است. در احسان نه تنها بدی را با بدی جواب نمی دهد بلکه از بدی او می گذرد و عفو می کند.
اما اوج مراتب تقوا را کسی داراست که اهل اکرام باشد؛ چنین شخصی نه تنها عفو می کند، بلکه پاسخ بدی را با انواع خیرات و نیکی ها می دهد؛ چنانکه امام حسن(ع) در برابر مرد شامی که دشنام داد عمل کرد و نه تنها مقابله به مثل بر اساس عدالت نکرد، بلکه بر اساس قاعده احسان، عفو کرد و بر اساس قاعده اکرام او را مهمان خود نمود.
خداوند در آیه 27 سوره فرقان درباره عبادالرحمن می فرماید: و اذا مرو باللغو مروا کراما؛ و چون بر کار لغو و بیهوده ای بگذرند با کرامت و بزرگواری می گذرند.
بنا بر این، مومن می بایست در رفتار خانوادگی فراتر از عدالت و احسان بر مدار اکرام رفتار کند. از این رو امام باقر(ع) می فرماید: ان اکرمکم عندالله اشدکم اکراما لحلائلهم؛ گرامی ترین شما نزد خداوند، کسی است که بیشتر به همسر خود اکرام کند و احترام بگذارد. (وسائل الشیعه، ج 15، ص 58، ح 6)
مسئولیت همسران در قبال یکدیگر
در آیات و روایات به تکالیف و مسئولیت های متقابل همسران در کنار حقوق آنان پرداخته شده است. البته هر تکلیفی برای همسری، حقی برای او ایجاد می کند؛ زیرا در باطن هر حقی تکلیفی و در باطن هر تکلیفی حقی نهفته است.
پیامبر(ص) درباره مسئولیت های متقابل همسران می فرماید: مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سؤال می شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وی سؤال می شود. (صحیح بخاری، ج 3، ص 125)
انجام مسئولیت های متقابل زمینه ساز بهره مندی از بهشت و برکاتی از جمله شفاعت در روز قیامت است. پیامبر(ص) می فرماید: ایما امراهْ ماتت و زوجها عنها راض دخلت الجنهًْ؛ هر زنی، از دنیا برود و شوهرش از او راضی باشد، به بهشت می رود. (نهج الفصاحه، ح 1022) امام باقر(ع) نیز می فرماید: لا شفیع للمراه انجح عند ربها من رضا زوجها؛ هیچ شفاعت کننده ای برای زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضایت شوهرش نیست. (خصال، صدوق، ص 588)
رضایت مندی از یکدیگر
زن و شوهر باید کاری کنند که هر دو از یکدیگر راضی باشند. امام علی(ع) درباره رفتار و سیره خود و فاطمه(س) می فرماید: به خدا سوگند که هرگز بر فاطمه(س) غضب نکردم و او را به کاری مجبور نساختم، تا آنکه خداوند عزوجل او را به نزد خویش برد و او نیز مرا خشمگین نساخت و هرگز برخلاف خواست من عمل نکرد و من هرگاه به او نگاه می کردم، غصه ها و اندوه هایم برطرف می شد. (کشف الغمه، ج 1، ص 363)
پیامبر(ص) می فرماید: هر زنی که شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگیرد و شب ها عبادت کند و بنده ها آزاد نماید و مال ها در راه خدا انفاق کند، خداوند هیچ نماز و کار نیکی را از او نمی پذیرد، تا آنگاه که به شوهرش کمک کند و او را از خود راضی کند وگرنه آن زن اولین کسی است که به جهنم می رود. سپس فرمودند: مرد هم اگر همسر خود را اذیت کند یا به او ظلم نماید، چنین گناه و عذابی خواهد داشت. (ثواب الاعمال، ص 335، ح1)
البته انسان به طور طبیعی هنگام خطا و گناه خشم می گیرد ولی باید خود را مهار و مدیریت کند و دیرخشم و زودخشنود باشد. پیامبر(ص) می فرماید: بدانید که بهترین انسان ها کسانی هستند که دیر به خشم آیند و زود راضی شوند و بدترین انسان ها کسانی هستند که زود به خشم آیند و دیر راضی شوند. (نهج الفصاحه، ح 469)
در این صورت است که مورد رضایت خداوند قرار می گیرند و شرایط زندگی آنان بهبود می یابد؛ چنانکه پیامبر(ص) در جایی دیگر می فرماید: هرگاه خداوند برای خانواده ای خیر بخواهد، آنان را در دین دانا می کند، کوچکترها بزرگترهایشان را احترام می نمایند، مدارا در زندگی و میانه روی در خرج کردن را روزی شان می نماید و به عیوبشان آگاهشان می سازد، تا آنها را برطرف کنند و اگر برای آنان جز این بخواهد، به خودشان واگذارشان می کند. (نهج الفصاحه، ح 147)
هم سفره ای و هم غذایی
برخی از کارها و اعمال با آنکه ساده است ولی عامل تقویت ارتباطات و تحکیم روابط خانوادگی می شود. از جمله این امور نشستن در کنار هم و خوردن غذا است. پیامبر(ص) برای همین بر این امور تاکید داشته و می فرماید: خداوند، مومن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوب ترین چیز نزد خداوند آن است که مرد را با زن و فرزندانش بر سفره ای ببیند که از آن غذا می خورند. پس در آن هنگام که بر سفره گرد آیند، به آنها نگاهی مهربانانه می کند و آنها را پیش از آنکه از جای خود متفرق شوند، می آمرزد. (تنبیه الغافلین، ص 343، ح 498)
پیامبر(ص) همچنین می فرماید که مرد می بایست غذایی که همسرش دوست دارد بخواهد و آن را میل کند تا این گونه صفا و صمیمیت میان آنان افزایش یابد. ایشان می فرماید: المومن یاکل بشهوه اهله، المنافق یاکل اهله بشهوته؛ انسان با ایمان مطابق میل و رغبت خانواده اش غذا می خورد، ولی منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل می کند. (کافی، ج4، ص12، ح 6)
آرایش زن برای همسر
انسان زیباترین موجود و آفریده هستی است و خداوند وقتی انسان را آفرید و به حالت استوار درآورد بر خود آفرین گفت: فتبارک الله احسن الخالقین. (مومنون، آیه 14))
انسان نیز زیبایی را دوست می دارد و دنبال زینت ها می رود. (حدید، آیه 20) بر زن و مرد است که زیبایی را مراعات کرده و به آراستگی خود بپردازند؛ چرا که آراستگی و زینت های حلال دنیا برای مومنان است. هرچند زنان از شنیدن لذت می برند و گوش آنان برای شنیدن حرف های خوش و زیبا آماده است؛ اما مردان از راه چشم لذت می برند. پس بر زن است که خود را بیاراید. پیامبر(ص) می فرماید: همان حقوقی که لازم است مرد در رابطه با همسر خود رعایت کند، بر زن نیز لازم است، اینکه شوهر، خود را برای همسر خویش آراسته کند؛ همان گونه که زن، خود را در غیر گناه برای همسر خویش آراسته می کند. (الفردوس، ج5، ص 521، ح 8953)
رسول اکرم(ص) فرمود: بهترین زن، زنی است که بیشتر برای شوهرش آرایش و زینت می کند اما از بیگانگان خود را می پوشاند. (تهذیب، ج7، ص 400)
به فرموده امام صادق(ع): هیچ زنی نباید بیش از سه روز ترک آرایش و زینت کند مگر زنی که شوهرش از دنیا رفته است که چنین زنی باید تا پایان عده وفات (چهار ماه و ده روز) زینت و آرایش را ترک نماید. (وسایل الشیعه، ج3، ص 271)
باز امام صادق(ع) فرمود: سزاوار نیست که زن خودش را (در برابر شوهر) واگذارد، حتی اگر شده با آویختن گردنبندی خود را بیاراید. (میزان الحکمه، ج5، ص 2299)
پیامبر(ص) فرمود: برای زنی که به خدا و روز جزا ایمان دارد، جایز نیست برای مرده ای بیش از سه روز آرایش را ترک کند، مگر برای زوج خود که واجب است چهار ماه و ده روز آرایش نکند.
غیرت و امانتداری
مرد و زن باید اهل خیانت نباشند و نسبت به یکدیگر امانتداری کنند. البته شایسته مرد است که غیرت ورزد و دیگران را از حریم خویش دور نگه دارد و مردی را به حریم راه ندهد؛ ولی بر زن است که امانتداری کرده و به شوهرش خیانت نکند و مردی را به حریم خویش راه ندهد. امام صادق(ع) می فرماید: خداوند تبارک و تعالی باغیرت است و هر باغیرتی را دوست دارد و از غیرتمندی اوست که زشتی های پیدا و ناپیدا را حرام کرده است. (کافی، ج5، ص 535، ح1)
امام علی(ع) درباره غیرت مرد می فرماید: از غیرت نابجا بپرهیز؛ چرا که این کار، زنان درستکار را به لغزش می کشاند؛ اما بر کار زنان، نظارت داشته باش و هرگاه گناهی از آنان دیدی، چه بزرگ و چه کوچک، از طریق نشان دادن ناخشنودی خویش، با آن برخورد کن و از مجازات کردن بپرهیز، چرا که گناه، بزرگ و تذکر، کم اثر می شود. (تحف العقول، ص 87)
امام صادق(ع) با بیان یک قاعده اساسی می فرماید: به پدر و مادر خود نیکی کنید، تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و نسبت به زنان مردم پاکدامن باشید، تا زنانتان پاکدامن باشند. (کافی، ج 5، ص 554، ح 5)
اجتناب از بگومگو
جدال و مجادله حتی اگر حق باشد موجب کدورت و تیرگی روابط می شود. از این رو در خانواده بایست از هرگونه جدال و مجادله اجتناب کرد.
امام هادی(ع) می فرماید: بگو مگو، دوستی طولانی را از بین می برد و رابطه محکم را به جدایی می کشاند و کمترین اثر بگومگو این است که هر کدام از دو طرف، می خواهد بر دیگری پیروز شود و همین در پی پیروزی بودن، مهم ترین عامل قطع رابطه است. (نزههْ الناظر، ص 139، ح 11)
جدال، ریشه در بدخویی دارد که باید آن را ترک کرد، زیرا این گونه رفتارها زندگی را سخت و آرامش را سلب می کند. امام علی(ع) می فرماید: سه چیز است که هر کس داشته باشد، زندگی بر او شیرین نیست: کینه، حسد و بداخلاقی. (غرر الحکم، ح 4663)
رعایت مسایل جنسی
در آیات قرآن از جمله آیه 58 سوره نور از سه زمان خلوت همسران سخن به میان آمده هیچ کس در آن سه وقت از شبانه روز حق ورود به خلوتگاه همسران را ندارد. البته این خلوت کردن ها موجب تحکیم روابط همسری می شود.
حضرت رسول(ص) می فرماید: بهترین زنانتان، زن زایا، بسیار مهربان و پاکدامن است که نزد خویشاوندان خود عزیز باشد و در برابر شوهرش فروتن و مطیع، خود را برای شوهرش بیاراید و از غیر او بپوشاند، سخن شوهرش را بشنود و فرمان او را اطاعت کند و چون شوهرش با او خلوت کند، خود را در اختیار او قرار دهد (کافی، ج 5، ص 324، ح 1)
اکرام نسبت به والدین و فرزندان
همان طوری که نسبت به همسر به ویژه زن باید اکرام روا داشت، نسبت به والدین و فرزندان نیز باید براساس اکرام رفتار و معاشرت داشت. خداوند در آیات قرآن بر احسان و اکرام والدین تاکید بسیار می کند. (بقره، آیه 63؛ نساء آیه 36، انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه 23)
امام سجاد(ع) در تبیین حقوق فرزندان می فرماید: حق فرزند تو آن است که بدانی او از توست و در این جهان در نیک و بد خویش وابسته به توست و با تو نسبت به پرورش دادن خوب و راهنمایی کردن او به راه پروردگارش و یاری رساندن به او در اطاعت خداوند هم درباره خودت و هم حق او مسئول هستی و براساس این مسئولیت پاداش می گیری و کیفر می بینی، پس در کار فرزند همچون کسی عمل کن که کارش را در این دنیا به حسن اثر خویش آراسته می کند و تو به سبب حسن رابطه میان خود و او سرپرستی خوبی که از او کرده ای و نتیجه الهی که از او گرفته ای، نزد پروردگار خویش معذور باشی و هیچ نیرو و توانی جز به خداوند نیست. (تحف العقول، ص 263)
آن حضرت(ع) درباره تعامل با مادر می فرماید: حق مادرت این است که بدانی او تو را چنان در رحم خویش نگه داشته و پرورش داده که کس دیگری را بدان گونه برنگیرد و از میوه دل خود تو را چنان تغذیه کرده که هیچ کس دیگری را آن گونه غذا ندهد و به راستی تو را با گوش و چشم و دست و پا و پوست و تمام اعضا و جوارحش با خوش رویی و دلشادی نگهداری کرده و هر ناگواری و درد و سختی و نگرانی دوران بارداری را تحمل کرده، چنان که دست تجاوز آفات و بلا را از تو دور ساخته و تو را بر زمین نهاده و خشنود بوده است که تو سیر باشی و او خودش گرسنه ماند و تو لباس بر تن داشته باشی و او برهنه باشد و تو را سیراب سازد و خودش تشنه ماند و تو را در سایه قرار دهد و خودش زیر آفتاب به سر برد و با بیچارگی خود تو را نعمت دهد و با بی خوابی خود به تو لذت خواب را چشاند و شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش پرورشگاه تو و پستانش چشمه نوش تو و جانش نگهدارت بوده است. سرد و گرم دنیا را برای تو چشیده است، پس برای قدرشناسی از این همه ایثار و ازخودگذشتگی او را سپاسگزار باش و جز با یاری و توفیق خداوند نخواهی توانست این همه را قدردانی کنی. (تحف العقول، ص 263)
پیامبر(ص) می فرماید: نظر الولد الی والدیه حبا لهما عباده؛ نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش، عبادت است. (تحف العقول، ص 46)
ابی ولاد می گوید: معنای آیه «به پدر و مادرتان نیکی کنید را از امام صادق(ع) پرسیدم، فرمودند: نیکی به پدر و مادر این است که رفتارت را با آنها نیکو کنی و مجبورشان نکنی تا چیزی که نیاز دارند از تو بخواهند یعنی قبل از درخواست آنان، نیازشان را برطرف کنی.» (بحارالانوار، ج 74، ص 79، ح 78)