لابد شنیده اید که فلانی آدم آویزانی است، یعنی همیشه محتاج توجه، بخشش، محبت یا حتی پول و امکانات دیگران است. خدا نکند همسر کسی چنین خلق و خویی داشته باشد، چون کار از عشق و عاشقی به کینه و نفرت کشیده می شود. بر خلاف تصور بعضی که عزت نفس یا همان مناعت طبع را شکلی از غرور تعبیر می کنند و معتقدند این حس با خصوصیت رفتاری، یکی از دلایلی ایجاد مشکل در روابط زناشویی است. اما عزت نفس رفتاری است که دقیقاً باعث استحکام روابط زناشویی می شود. همانطور که هر بیماری علایمی دارد، بیماری آویزان بودن یا کمبود عزت نفس هم نشانه هایی دارد.
خواهش های مکرر!
هر چند بعد از شروع زندگی مشترک یا حتی دوران آشنایی انتظاراتی در طرفین ایجاد می شود (مثل خرید هدیه، بودن در کنار هم، پاسخ گفتن با نیازهای عاطفی و...) اما خواستن و به زبان آوردن این خواسته ها به شکل مکرر و با اصرار، نشان دهنده ی کمبود یا نبود مناعت طبع است.
همیشه همین جا باش!
جای شکی نیست که عشق و علاقه ی ما به هم، احساس نیاز به بودن در کنار یکدیگر را ایجاد و تقویت می کند، اما گاهی این علاقه به حسی بیمارگونه تبدیل می شود که آزادی طرف مقابل را از او می گیرد.
شک می کنم پس هستم!
وقتی عزت نفس مان را از دست می دهیم یا اصلاً این ویژگی رفتاری را نداریم، دائماً به همه ی رفتارهای طرف مقابل شک می کنیم. برای برطرف کردن این شک و تردید هم مدام او را سوال پیچ می کنیم.
کی گفته تو مهمی؟
بی توجهی به توانایی ها، تشویق و تعریف نکردن از طرق مقابل، بی توجهی به خواسته های او به عمد، نشان دهنده ی مناعت طبع پایین ماست، چون دوست نداریم یا نمی خواهیم توانایی های همسرمان را ببینیم و جدی بگیریم.
ایستادن روی خط مرز!
روانشناسان عقیده دارند بسیاری از اختلافات زناشویی، ناشی از بی توجهی به حریم شخصی طرف مقابل است. این حریم باید محترم شمرده شود. زن یا شوهری که مناعت طبع ندارد، با حضور دایمی اش، چه به صورت فیزیکی و چه با تلفن کردن های مکرر یا هر شیوه ی دیگر، آرامش طرف مقابل را بهم می زند.
حساب واقعاً حسابه؟
وقتی مناعت طبع از وجودمان پر می کشد، جیب های مان از هم جدا می شود و تو و منی وارد زندگی می شود.
دو دو تا گاهی پنج تا گاهی کمتر!
اگر در مقابل هم کار یا محبتی که برای طرف مقابل انجام می دهیم، انتظار تلافی داشته باشیم و حسابگری کنیم، مطمئن باشیم، مناعت طبع مان را فراموش کرده ایم.
نسخه ی اولیه برای درمان!
درست است که از قدیم گفته اند: « درخت تلخ، بر شیرین نیارد!» اما شاید با پیشرفت علم، این روزها بتوانیم جوری خودمان را تغییر بدهیم. مثلاً با عمل کردن به این نسخه؛ چوب خط را دور بینداز! برای نشان دادن محبت مان به طرف مقابل، چوب خط نگذاریم، اما به پای او هم نیفتیم. مثلاً اگر برای همسرمان هدیه یی می خریم، انتظار تلافی با خریده هدیه یی به همان ارزش را نداشته باشیم، اما اگر با بی توجهی او روبه رو شدیم، شیوه ی نشان دادن علاقه مان را تغییر بدهیم. به این ترتیب، نه دچار افسردگی ناشی از بی توجهی همسرمان می شویم و نه اینکه با تکرار همان روش، احساس می کنیم خوار و ذلیل شده ایم.
اینجا اتاق من است، اول در بزن!
همانطور که دوست داریم خلوت و آرامش مان بهم نخورد، برای همسرمان هم احترام قایل شویم و با رفتارمان خلوت او را بهم نزنیم، حتی اگر خیلی احساس تنهایی کردیم. یکی از نشانه های عزت نفس، محترم شمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترام گذاشتن به خواسته اوست. یک نکته را هم یادمان باشد، انجام کارهای شخصی یا نیاز به تنها بودن در ساعت هایی از روز، الزاماً به معنی بی توجهی همسرمان به ما نیست، بلکه نیازی ضروری است که باید برآورده شود.
چرا عاقل کند کاری...؟
حتماً برای همه ی ما اتفاق افتاده که از رفتار، گفتار یا اعتراض زیادی، اصلاً خوش مان نیامده است. حتما! هم یادمان نرفته که چه واکنشی به این رفتارهای ناخوشایند نشان داده ایم. به عقیده روانشناسان هر چقدر عزت نفس ما پایین تر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان می دهد، واکنش های تندتر و غیر منطقی تری نشان می دهیم. در واقع مناعت طبع، بلند نظریی به فردی می دهد که مانع از بروز واکنش های نامناسب در مقابل ناملایمات می شود.
من گدا نیستم!
خیلی از ما معیار سنجش عشق و محبت همسرمان را میزان و نحوه ی پاسخ گفتن او به نیازهای مادی و گاهی معنوی غیر منطقی مان می دانیم. مثلاً منتظریم او به جای اینکه به کارهایش برسد، همیشه پشتیبان مان باشد. این توقع نه تنها کاملاً غیر منطقی است، بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ایجاد می کند. بدتر از همه، اینکه این خواسته ها را دیماً تکرار کرده و از همسرمان محبت گدایی کنیم. یادمان باشد نیازی که به دنبال درخواست، آن هم درخواست مکرر برآورده شود، از روی عشق و علاقه نیست و به دلیل ترس یا اجبار برآورده شده است، بنابراین اجازه بدهیم هر کس محبتش را آنطور که بلد است، به ما نشان بدهد. شاید اصلاً علاقه یی به ما ندارد و به اجبار در کنار ماست.
ماشین حساب را خاموش کن!
یکی دیگر از نشانه های مناعت طبع، اشتراک اقتصادی است، به ویژه اگر زن هم شاغل باشد. اگر زن و مردی از عزت نفس برخوردار باشند، به جای جداکردن حساب زندگی شان از هم، حساب شان را مشترک می کنند. اما آقایان محترم یادشان باشد، بهتر است برای همسرشان حق داشتن حسابی جدا را در نظر بگیرند و او را مجبور به خرج کردن درآمدش در منزل نکنند.
من هم همینطور!
یکی از شیرینی های زندگی مشترک، شناختن علایق طرف مقابل و علاقه مند شدن به آنها به صورت واقعی و نه تصنعی است. این یعنی نشان دادن علاقه مان به طرف مقابل، احترام گذاشتن به عقیده ی او، توجه به خواسته هایش و در یک کلام احترام به همسر. از طرفی، با این کار به شکوفایی هر چه بیشتر او کمک می کنیم. مثلاً اگر همسرمان به ورزش یا سرگرمی خاصی علاقه دارد، به جای اینکه این علاقه ی او را دلیلی برای جدایی او از خودمان بدانیم، با همسرمان همراه شویم و اجازه بدهیم شکوفا شود.
من هم بلدم!
طبیعی است که همه ی ما همه ی کارها را بلد نیستیم، اما مهم آن است که به خاطر عشق و علاقه به طرف مقابل، برخی کارها را یاد بگیریم. بی توجهی، آن هم بی توجهی عمدی به خواسته های طرف مقابل، نشانه ی مناعت طبع نیست، بلکه کسی که تلاش می کند بیاموزد تا علاقه اش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالایی برخوردار است.
همه پرسی خانوادگی!
خودرأیی، تصمیم گیری بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نیست، بلکه به عکس، نشان دهنده ی کمبود این ویژگی های رفتاری است و از طرفی نشان می دهد ما با تنگ نظری می خواهیم همه ی کارها را با نام و تلاش خودمان ثبت کنیم.
منبع: 7 روز زندگی- ش 87