اچبیاو HBO جز اولین شبکههای تلویزیونی است که پی برد تلویزیون، بهعنوآنیک رسانه، قدرت ارائهی داستانهای بزرگ بر صفحهنمایشی کوچک را دارد. این شبکه از سالهای دههی 1990 که بر سر زبانها افتاد، سریالهایی پخش کرده که داستان آنها جهانی شده و مرزهای زمان را درنوردیده است.
تعهد اچبیاو به همکاری با فیلمسازان مستعد و خلاق، موفقیتی را نصیب این شبکه کرده تعداد کمی از رقبا توانستهاند با آن برابری کنند. حتی باوجودی که تماشای تلویزیون به خاطر وجود گزینههای مختلف دیگر کمرنگتر شده، سریالهای جدید اچبیاو توانستهاند مخاطب خود را جذب کنند.
در ایران همه این شبکه را با سریال معروف «بازی تاجوتخت» میشناسند، اما از نگاه نویسنده این مطلب در سایت ایندیوایر این سریال در میان 10 برنامه برتر این شبکه قرار نگرفته است. اینجا به بررسی 10 برنامه برتر تاریخ شبکهی اچبیاو (سریال و شوی تلویزیونی) میپردازیم تا شما نیز با دیگر برنامههای پخششده در این شبکه بیشتر آشنا شوید.
10. مستر شو با باب و دیوید Mr. Show with Bob and Davidسریالهای کمی میتوانند ادعا کنند مانند «مستر شو» Mr. Show توانستهاند قلب طرفداران پر و پا قرص کمدی را فتح کنند. این سریال با قسمتهایی مانند «داستان اورست» The Story of Everest، رقابت آگهیهای تبلیغاتی سس مایونز و خردل، و «مصاحبه» The Audition نهتنها گسترهی کمدی دیوید کراس David Cross و باب ادنکریک Bob Odenkirk را به نمایش گذاشتند، بلکه قالب استاندارد کمدی را هم به چالش کشیدند. «مستر شو» از آزادیهایی که در برنامههای تلویزیون کابلی وجود داشت استفاده کرد تا وارد عرصهی جدیدی از خندههای تماشاگران شود.
9. دِد وود Deadwoodاثر 36 قسمتی دیوید میلچ David Milch که رشد یک کمپ در دههی 1870 در داکوتای جنوبی را با جزئیات به تصویر کشید، در زمان خود به خاطر چشماندازی که از تمدن و نظام سرمایهداری ارائه داد مورد تحسین قرار گرفت — و همچنین به خاطر فحاشیهای جالب و متداولش در یادها ماند. میلچ Milch شخصیتهای واقعی و روایتهای داستانی ساختگی را در هم ادغام کرد، و در آن ایان مکشین Ian McShane در نقش صاحب رستوران ال سورنجن Al Swearengen بازی میکند — نقشی که نامزدی جایزهی امی را برای این بازیگر به همراه داشت.
8. زیاد ذوقزده نشو Curb Your Enthusiasmسریالهای دیگری هم بداهه گویی را با رئوس مطالب از پیش تهیهشده ترکیب کردهاند، اما هیچ سریالی تابهحال این کار را بهاندازهی «زیاد ذوقزده نشو» Curb Your Enthusiasm لری دیوید Larry David انجام نداده است. این سریال برای اولین بار در سال 2000 پخش شد و بهسرعت دیوید را — که در آن زمان بهعنوآنیکی از سازندگان سریال «ساینفیلد» Seinfeld پس از جری ساینفیلد Jerry Seinfeld شناخته میشد — بهعنوآنیک ستاره به جایگاه خود رساند. «زیاد ذوقزده نشو» پس از وقفهای طولانی از سال 2011 تا اکنون، با فصل 9 در اکتبر امسال بازمیگردد.
7. فرشتگان در آمریکا Angels in America«فرشتگان در آمریکا» پس از شروعها و توقفهای فراوان و صرف بیش از یک دهه ساخته شد. اما درنهایت همهچیز سر جای خود قرار گرفت، و مایک نیکلز Mike Nichols کارگردانی این مینی سریال ششساعته را به عهده داشت که اچبیاو آن را به دو بخش سهساعته تقسیم کرد: «(پایان) هزاره نزدیک میشود» Millennium Approaches و «بازسازی» Perestroika. «فرشتگان در آمریکا» بر اساس نمایشنامهای از تونی کوشنر Tony Kushner است که در آن آلپاچینو Al Pacino در نقش روی کان Roy Cohn بازی میکند، که داستان واقعی وکیلی سرسخت است که علیه جاسوسها ژولیوس و اتل روزنبرگ را که در دههی 1950 اعدام شدند فعالیت کرد، و در سال 1986 براثر بیماری ایدز مرد.
6. معاون رئیسجمهور Veep«معاون رئیسجمهور» پس از شش فصل بهترین سریال تلویزیونی دربارهی شکستهای منجر به موفقیتهای بیشتر، است. این سریال که دربارهی (معاون) رئیسجمهور سلینا مایر Selina Meyer و زیردستان ناکارآمد اوست، نشان داده که واشنگتن دی. سی. جایی نیست که اکثریت قاتل و جانی در آن دورهم جمع شده باشند، بلکه حبابی است که در آن افراد بیلیاقت راه ترقی را کشف کردهاند. در این سریال جولیا لوئیس-دریفوس Julia Louis-Dreyfus، تیموتی سیمونز Timothy Simons، کوین دان Kevin Dunn و دن باکدال Dan Bakkedahl بازی میکنند.
5. بازماندگان The Leftovers«بازماندگان» The Leftovers داستان عاشقانهای ساده در زمانهای گرفته و بیروح است، که در آن علیرغم روابط سست خانوادگی به دو شخصیت اصلی ماجرا کمک میکند تا با درجات مختلفی از ناکامی کنار بیایند.از دیالوگهای داغ و پر از خشونت که برای انجام آن دو نفر روح خود را برهنه کرده و چنین پدیدهای انفجاری خلق میکنند گرفته تا قسمتهای سهگانهی «آدمکش بینالمللی» International Assassin که ورق داستان را برگرداندند، میتوان به این نتیجه رسید که سازندگان «بازماندگان» با رویکردی غیرمعمول به موضوع موردنظر خود پرداختند و از آنیک شاهکار ساختند.
4. جوخهی برادران Band of Brothersبه کمک مصاحبههایی که با بازنشستههای جنگ انجام شد، روایت داستان واقعی تفنگداران گروهان ایزی Easy Company باعث شد «جوخهی برادران» به رویداد مهمی که در تلویزیون در حال رخ دادن بود بدل شود. نقطهی قوت واقعی این سریال در ترکیب عوامل آن است، مجموعهای از بازیگران با چهرههای آشنا و برخی دیگر که بعدها در عرصههای دیگر تلویزیونی نامآشنا شدند. بهترین لحظات سریال وقتی است که انسانهایی عادی برای انجام کارهایی خارقالعاده فراخوانده میشوند. این سریال تجربهی یک جنگ کامل را در 10 ساعت فشرده کرد و همچنان احساس میشد که داستان جای پیشرفت کردن و پروبال گرفتن دارد.
3. برنامهی تلویزیونی لری سندرز The Larry Sanders Showهیچکدام از پارودیهای هالیوودی گزندهتر و واقعگرایانهتر از «برنامهی تلویزیونی لری سندرز» The Larry Sanders Show نبودهاند، چون شاید هیچ برنامهی تلویزیونی دیگری نتوانسته مانند آن، خودپسندی، نفرت از خود، ترس و عدم اعتمادبهنفس که درواقع موتور محرکهی این صنعت است، را در یک قاب برای مخاطبان به نمایش درآورد. مجری برجستهی آن، گری شندلینگ Garry Shandling پیش از آنکه «برنامهی تلویزیونی لری سندرز» را بهعنوان راهی برای شوخی باتجربهاش بهعنوان مجری برنامههای تلویزیونی و استندآپ کمدین شروع کند، با «این برنامهی تلویزیونی گری شندلینگ است» It’s Garry Shandling’s Show یکی از پیشتازان برنامههای تلویزیون کابلی شده بود. در حال حاضر این موضوعی روزمره بهحساب میآید، اما در زمان پخش «لری سندرز» تماشای اینکه ستارگان مشهور در جلوی دوربین خود را زیر سؤال ببرند همیشه تعجبآور بود (ازجمله دیوید دوکاونی David Duchovny که نقش خود را درحالیکه به لری Larry علاقهمند شده است، بازی کرد).
2. سوپرانوز The Sopranosتقریباً فراموششده است که سریال «سوپرانوز» چقدر انقلابی و دگرگونکننده بود — برای اچبیاو، برای فرهنگعامه، برای استعدادهای حاضر در آن، و برای طرز تلویزیون تماشا کردن ما. تونی سوپرانو Tony Soprano که توسط جیمز گاندولفینی James Gandolfini بهعنوان نقشی ماندگار ایفا شد، چهارستون شبکهها را به لرزه انداخت — و باید همینطور میبود. «سوپرانوز» The Sopranos اولین میخ بر تابوت شبکههای پخش همگانی را کوبید و عصر مدرنی از تلویزیون پرمخاطب را شروع کرد که در آن تمام شبکههای کابلی و سرویسهای پخش آنلاین در جستجوی برنامهی تلویزیونی موفق خود بودند تا خود را به مخاطب بشناسانند (و اچبیاو تبدیل به مقصد اصلی استعدادهای سطح بالا برای ایفای نقش شد). به لحاظ روایی، داستان دربارهی یک خلافکار اهل نیوجرسی است که تلاش میکند تا بین نیازهای زندگیاش که در عصر ضدقهرمانها گمشده، تعادل ایجاد کند. «سوپرانوز» با یکی از بدترین — و جنجالانگیزترین — قسمتهای پایانی در بین سریالهای مختلف تمام شد، درحالیکه این سریال ناگهان… (پایان آن همینقدر ناگهانی بود.)
1. وایر The Wireاین سریال دیوید سیمون David Simon یکی از دقیقترین برداشتها از زندگی آمریکایی است که تلویزیون آمریکا به خود دیده. «وایر» The Wire به نسلهای مختلف تماشاگران تلویزیون یاد داد چگونه با سریالی که داستانی در این ابعاد را روایت میکند، برخورد کنند. رویکرد ‘هر فصل در یک باب’ مفهوم جدیدی بود، و نشان داد که سریالهای تلویزیونی چیزی فراتر از تعدادی صحنه و روتینهای سریالی که در یک دیدگاه ثابت قفلشده باشند، هستند. «وایر» با چشمان یک روزنامهنگار، گوشهای یک نویسنده، و قلب یک شهر، هویت بالتیمور Baltimore را پرورانده و نقشهی راهی برای سریالهایی که پسازآن میآمدند طراحی کرد.
Post Views:
0