«دا و دختر» (مادر و دختر)، از آثار گرانبهای فرهنگی- تاریخی استان خوزستان است که به دوران ساسانیان تعلق دارد. این قلعه که در 3 کیلومتری شمال شهر فعلی رامهرمز بر روی کوه های مرتفع گلچین مشرف بر شهر و دشت رامهرمز رخ نمایی می کند، بقایای بنایی دژ مانند و به نسبت عظیمی است که از روزگاران پیشین مردم آن را به نام قلعه «دا و دور» میخواندند. لفظ «داوودختر» به زبان محلی( دا و دوًًَُِِّّر )است.
برخی از محققان و مردم نگاران می گویند: نام داوودختر بیانگر قدرت ،اقتدار و نفوذ زنان در برهه ای از تاریخ بوده است.گروهی دیگر نیز می گویند، شاید این لفظ تغییر کرده لفظ «دادور» به معنای دادگستر باشد. البته این نظریات چندان محکم نیست.
امااز آنجایی که اسلوب و معماری این قلعه به اسلوب قلعه رومی تشابه دارد و با عنایت به وجود چند بنای دیگر در اطراف قلعه داوو دختر، چنین به نظر می رسد که در محل قلعه ای دیگر و کوچک تر و شاید امن تر وجود داشته که با این قلعه در ارتباط بود که یکی را قلعه مادر و دیگری را قلعه دختر می خواندند و در اصطلاحات نظامی اینگونه الفاظ و ارتباطات زیاد به چشم می خورد.
این قلعه سترگ با مصالح ساختمانی متشکل از سنگ، ملات گچ و در برخی از نقاط آجر و قیر ساخته شده است که سنگ مورد استفاده را از رودخانه «اعلا» و سنگ پی آن را از معادن سنگ اطراف که در حدود سه کیلومتری شرق و شمال شرق قلعه قرار دارد، آورده اند.
گچ موجود در محل نیز به عنوان ملات استفاده شده است و در کف و قسمت بالای پی لایه هایی از قیر طبیعی مشاهده می شود که از معادن قدیمی که در سه کیلومتری ضلع شمالی قلعه وجود دارد به این محل آورده و مورد استفاده قرار گرفته است.از دیگر مصالح بکار رفته در این قلعه، آجر است که در دوران متأخر نیز استفاده شده و بیشترین استفاده آجر در برج های ضلع جنوبی آن مشاهده می شود.
قلعه در ارتفاعی حدود 600 متر بر روی کوه قرار دارد. به طوری که از سینه کش پایین کوه تا قلعه حدود 30 دقیقه راه است که راه های ارتباطی بسیار سخت گذر و خطرناک دارد. هنگام رفتن به طرف قلعه، در سمت شمالی آن استراحتگاهی وجود دارد که از آنجا راه اصلی ورود به قلعه را می توان مشاهده کرد.
درنخستین پاگرد، محوطه ای حدود 20 متر مربع است که آثاری از بقایای برجکی ویران شده در آنجا قرار دارد.از محل برج ویران شده تا قلعه اصلی مسیری 100 متری است که به صورت معبری به عرض 3 تا 4 متر برای جلوگیری از تخریب و فرو افتادن تدریجی دیوارها است. مصالح این برج سنگ و ساروج و در برخی نقاط آن قلوه سنگ و گچ استفاده شده است که در استحکام بخش های متفاوت دیوار بسیار موثر است. از 10 متری محل برج تا قلعه یک ردیف از پی با مصالح گچ، سنگ و آجر به صورت اتاقک است.
این قلعه به صورت بنایی مستطیل شکل درست شده که در یک محوطه تقریباً 1000 متری قرار گرفته است.پس از متروک شدن و بی توجهی به ترمیم آن در سالیان متمادی تمامی سقف های آن ریخته است. ضلع غربی و ضلع جنوبی قلعه بوسیله 4 ستون نگه دارنده (پشت بند)استحکام بخشی شده است.
با توجه به بازدیدهای پی درپی از قلعه و وجود کارخانه و معدن گچ که انفجارهای این معدن در فاصله 500 متری قلعه انجام می شود و هر انفجار باعث تخریب قسمتی از قلعه است،وضع کلی قلعه در شرایط مطلوبی قرار ندارد.
خوشبختانه با تمام این مشکلات، حدود و گمانه های تعیین حریم قلعه بار دیگر مشخص شده است و ضروریست که یک برنامه پژوهشی باستان شناسی و عملیاتی اجرایی در قلعه «داو دختر» برای روشن شدن زوایای ناشناخته قلعه در نظر گرفته شود که دست کم بتوان پی دیوار های دفاعی و غیره را مشخص و از طبقات زیرین قلعه اطلاعات علمی و لازم را کشف کرد.چنانچه این کاوش علمی انجام شود، به طور حتم به کاربری واقعی قلعه ،معابر و سبک معماری آن می توان دست یافت.
با تشکر از آقای امیر جنیدی بابت ارسال تصاویر