ماهان شبکه ایرانیان

آیا قطر از وابستگی به LNG رها می‌شود؟

قطر در واکنش به بحران دیپلماتیک اخیر و بایکوت اقتصادی از سوی همسایگانش در شورای همکاری خلیج فارس، تصمیم گرفته است وابستگی خود به گاز طبیعی مایع را کاهش دهد.

آیا قطر از وابستگی به LNG رها می‌شود؟

به گزارش ایسنا، اسکات بلینکسی، مشاور انرژی بین‌المللی مقیم مسکو در یادداشتی که در پایگاه خبری اویل پرایس منتشر شد، نوشت: دولت قطر در چند هفته گذشته سرگرم تبلیغ برنامه متنوع سازی بوده که ظاهرا اتکا اقتصادی به صادرات  گاز طبیعی مایع (LNG) را کاهش می‌دهد. این پیام که از بازی روسی وام گرفته شده است، کاملا ساده است: محاصره اقتصادی به جای این که یک مانع باشد یک فرصت است اما حقایق موجود از چنین ادعایی حمایت نمی‌کند.

بهره‌برداری از ذخایر گاز طبیعی مایع در خلیج فارس بسیار پرسود بوده و LNG، کشور کوچک قطر را به ثروتمندترین کشور جهان تبدیل کرده و این کشور را برخوردار از یکی از بالاترین سرانه‌های سرانه تولید ناخالص در میان کشورهای جهان ساخته است. میدان گازی نورت فیلد قطر که در ایران با نام پارس جنوبی شناخته می‌شود، حدود 51 تریلیون مترمکعب ذخایر شناخته شده دارد. البته این رقم دقیق نیست و شرکت BP میزان ذخایر قطر را 24 تریلیون متر مکعب و ذخایر ایران را 35 تریلیون مترمکعب برآورد کرده است.

اگرچه این ذخایر عظیم LNG به این زودی‌ها به پایان نمی‌رسند اما قطر در چند سال گذشته گام‌های کوچکی برای متنوع کردن اقتصاد خود و کاهش وابستگی به درآمد حاصل از صادرات LNG برداشته است. در حال حاضر نفت و گاز طبیعی مایع 85 درصد از درآمد دولت قطر را تامین می‌کند. اقدامات مذکور از زمان بحران اخیر فوریت بیشتری پیدا کرده‌اند. دوحه برای معرفی خود به عنوان یک مقصد گردشگری سرمایه‌گذاری کرده است و اکنون خود را به عنوان یک قطب تجاری تبلیغ می‌کند و پول کلانی در پروژه‌هایی شامل توسعه و ارتقا فرودگاه بین المللی حمد هزینه می‌کند.

با این‌همه سرمایه‌ گذاران خارجی که تحت تاثیر وعده قطری‌ها قرار می‌گیرند، بایستی در این باره تامل کنند. تنش‌ها میان قطر و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حال حاضر بر دورنمای اقتصادی آینده این کشور تاثیر گذاشته است. موسسه اعتبارسنجی "مودیز"، دورنمای بانکی قطر را تنزل داده و نسبت به توانایی این کشور برای متنوع‌سازی موفق اقتصادش ابراز نگرانی کرده است. در نظرسنجی بلومبرگ از اقتصاددانان پیش بینی شده است اقتصاد قطر با کندترین نرخ رشد سالانه در دو دهه گذشته روبه‌رو خواهد شد.

قطر همچنین با دو برابر کردن تولیدش به پیام متنوع سازی اقتصادی خود لطمه می‌زند. این کشور در بحبوحه افزایش صادرات LNG خود قرار دارد و ممنوعیت 12 ساله برای حفاری جدید در میدان نورت فیلد را زیرپا گذاشته است. حفاری جدید احتمالا دو میلیارد فوت مکعب در روز تولید خواهد داشت که معادل 400 هزار بشکه نفت است. انگیزه‌های قطر تقریبا مشخص است و این کشور بدنبال ذخایر گاز طبیعی جدید در مواجه با تقاضای رو به رشد است.

برنامه‌ها برای افزایش تولید در میدان نورت فیلد به میزان 20 درصد (که مجموع تولید LNG قطر را 30 درصد افزایش داده و به 100 میلیون تن می‌رساند) یک ماه پس از آغاز بحران اخیر اعلام شد و این بحران دیپلماتیک تنها حفاری جدید را افزایش داده است. درک منطق پشت این اقدام کاملا ساده است. زمانی که عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، مصر و یمن روابط دیپلماتیک با قطر را قطع کردند، حاکمان این کشور یک شبه خود را در شورای همکاری خلیج فارس منفور دیدند.

در مقابل قطر چند گزینه بد دارد که برای دورنمای رشد آینده مشکل‌ساز هستند. ایران و ترکیه اکنون بازیگران اصلی هستند که از قطر در این محاصره اقتصادی حمایت می‌کنند، اما اگر اینها بازارهایی هستند که قطر می‌خواهد دسترسی به آنها را به عنوان یک قطب منطقه‌ای عرضه کند، شروع خوبی برای این کشور نخواهد بود. نگرانی‌هایی که درباره حاکمیت قانون، اصلاحات به تاخیر افتاده، بی‌ثباتی سیاسی و ادامه منازعه در ترکیه وجود دارند و همچنین تحریم‌های یک جانبه آمریکا و دورنمای فروپاشی توافق هسته‌ای ایران که به دورنمای همکاری‌های تجاری در ایران لطمه می‌زند، در منافع تجاری جهانی بایستی مورد حساب قرار گیرد. اقدام قطر در گسترش روابط نزدیک‌تر با ایران در رویکرد کلی دوحه در منطقه گام اشتباهی به شمار می‌رود زیرا اگرچه برای مالکیت مشترک آنها در میدان نورت فیلد/پارس جنوبی مثبت است اما روابط این کشور با آمریکا و اعضای شورای همکاری خلیج فارس را تیره‌تر می‌کند. علاوه بر گسترش روابط با تهران، سیاست قطری‌ها در حمایت از گروه‌هایی مانند اخوان المسلمین حماس، عناصر مرتبط با القاعده در سوریه، طالبان و سایرین، کشورهای منطقه را نگران ساخته است. این کشور اکنون از نظر سیاسی و اقتصادی از سوی شرکای منطقه‌ای مهمش تحت انزوا قرار گرفته است.

بدین سان اصلاحاتی که از سوی دولت قطر رونمایی شده اند، تاثیر کاملا موقتی دارند. میدان گازی Ichthys استرالیا به تدریج وارد فعالیت می‌شود و انتظار می‌رود این کشور تا سال 2020 به بزرگ‌ترین صادر ‌کننده LNG جهان تبدیل شود، در حالی که آمریکا نیز به آهستگی صادراتش را افزایش می‌دهد. حتی روسیه نیز برتری قطر را تهدید می‌کند. تاسیسات میدان یامال در سال جاری راه اندازی می‌شود و تا سال 2019 به میزان 16.5 میلیون تن LNG در سال تولید می‌کند. از سویی دیگر درآمدهای LNG قطر در خطر است. قیمت روز LNG در آسیا از بیش از 20 دلار به ازای mmBtu در سال 2014 به حدود شش دلار در اوت کاهش پیدا کرده است. عجیب نیست که شرکای تجاری قطر بخواهند از کشورهایی LNG خریداری کنند که نرخ بهتری عرضه می‌کنند. این کشور از سوی جبهه‌های مختلف در معرض تهدید قرار دارد و با گزینه‌های معدودی که در اختیار دارد، به میزان فزاینده‌ای منزوی شده است.

در مجموع می‌توان گفت که بحران دیپلماتیک اخیر، قطر را در بلند مدت در مسیر ویرانی اقتصادی قرار می‌دهد. با وجود این که این کشور از محاصره به عنوان یک فرصت صحبت می‌کند، تنها راه برای این کشور به منظور دنبال کردن جدی هرگونه اصلاح اقتصادی قابل توجه، تعامل با همسایگانش در شورای همکاری خلیج فارس است و بدون دسترسی به بازارهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی و بیگانگی با با بازارهای غربی، اقتصاد قطر هرگز قادر نخواهد بود سرمایه‌ گذاران خارجی را جذب کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان