از آمار تکاندهندهٔ طلاق هم که بگذریم، در دور و اطرافمان زوجهای بسیاری را میبینیم که هر یک با داستان خودشان به این پایان تلخ میرسند. صدالبته که این اتفاق آخر دنیا نیست، اما این مسئله را هم نمیشود نادیده گرفت که همین اتفاق ناخوشایند، اگر در ابعاد مختلف خود به شکل صحیحی مدیریت نشود، به مرور زمان ممکن است، مستقیم یا غیرمستقیم پایان دنیا را برای یک فرد، یک خانواده و حتی جامعه رقم بزند.
مدیریت زندگی بعد از طلاق یکی از بحثهای کلیدی است که امروزه به دلیل شیوع این مسئله در دنیا سوژهٔ توجه قرارگرفته است. در میان ابعاد گوناگونی که در این زمینه مطرح میشوند، مدیریت نیازهای جنسی از جایگاه حساستری برخوردار است؛ بهویژه در کشور ما که بنا بر اعتقادات عرفی و مذهبی، رفع نیازهایی از این دست جز از طریق ازدواج، مشروع و مقبول نیست. حال سؤال این است: در شرایط فعلی که زمینهٔ ازدواج برای جوانانی که هنوز وارد گود زندگی مشترک نشدهاند، چندان فراهم نیست و منطقاً این شانس برای افراد مطلقه کمتر هم هست، تکلیف این گروه از جامعه که از یک سو کم هم نیستند و از سویی دیگر با وجود خاطراتی که از لذت جنسی در ازدواج قبلیشان دارند، مجال مناسبی پیش روی خود نمیبینند، چه میشود؟
ازدواج موقت، آری یا خیر؟
اول بیایید به یکی از بحثبرانگیزترین راهحلهای نیاز جنسی افراد مطلقه، یعنی ازدواج موقت بپردازیم. ازدواج موقت یکی از راهکارهای مذهب ما برای استمتاع یا برآوردهکردنِ میلِ جنسی، در شرایط فراهمنبودن امکان ازدواج دائم است که اگر زمینههای لازم آن در فرد، خانواده، فرهنگ و جامعه به وجود آمده باشد، ممکن است در تأمین ضرورتهای جنسی مفید باشد. برعکس آن هم صادق است، یعنی چنان چه مقدمات لازم آن فراهم نباشد، این راه بیش از آن که کمککند، آسیبزا خواهد بود. این آسیبزایی نه از ذات این ازدواج، بلکه از فقدان شناخت کافی از ویژگیهای آن و نیز شرایط فردی شخص عامل، ناشی میشود. در چنین شرایطی است که میبینیم کسی که بعد از طلاق به ازدواج موقت روی آورده، بعد از تمامشدن مدت آن، نهتنها به خاطر ارضای نیازهای جنسیاش حال بهتری ندارد، بلکه به دلیل توقعاتی غیرواقعی که از این ازدواج داشته، بههمریختهتر هم شده است. واضح است که قربانیان درجه یک این ناآگاهی، زنان مطلقه هستند.
اینکه مبحث راهکارهای مدیریت نیاز جنسی در دوران بعد از طلاق، با پرداختن به ازدواج موقت آغاز شد، به معنای پیشنهاد آن بهعنوان یک راهحل دمدستی و سریعالوصول نیست؛ بلکه دلیل آن چرخزدن زیاد این گزینه در ذهن افراد مطلقه، بهخصوص در برهههای تشدید مشکلات است. در ادامه بعد از پرداختن به دو راهکار مناسبتر دوباره به این حوزه بازخواهیم گشت.
آیا واقعاً نیاز جنسی است؟
شاید شما هم تجربه کرده باشید، گاهی آدم حالش از چیزی بد است، اما به چیز دیگری احساس نیاز میکند؛ مثلاً بعضیها وقتی از کسی یا چیزی غصهشان میگیرد، احساس گرسنگی بیشتری میکنند. میل جنسی هم همینطور است و ممکن است، گاهگاهی خاستگاهی غیرغریزی داشته باشد. برای روشنترشدن موضوع، به اطرافیانتان که طلاق گرفتهاند توجه کنید. چند نفر از آنها از احساس انزوا مینالند؟ چند نفر هرروز بیشتر از دیروز احساس کمبود محبت میکنند؟ چند نفر تحت تأثیر تلخی طلاق در کار و تحصیل و زندگی به ناکامی رسیدهاند؟ و حال سؤال اساسیتر: آیا در زمان تشدید این درگیریهای ذهنی، احساس نیاز جنسی آنها دچار نوسان نشده است؟
پس قبل از اینکه برای برقراری رابطهٔ جنسی تصمیمگیری کنید، سؤالات زیر را از خود بپرسید:
1. آیا خود را دوست دارید؟
2. آیا خود را پذیرفتهاید؟
3. آیا احساس گناه و طرد ناشی از طلاق را مغلوب کردهاید؟
4. آیا از عزت نفس، اعتمادبهنفس، خوداتکایی و احساس مسئولیت کافی برخوردارید؟
5. آیا بهقدر کافی در میان جمع حاضر میشوید؟ آیا در فعالیتهای اجتماعی مفید مشارکت دارید؟
6. آیا به کارهایی که قبل از ازدواج علاقهمند بودهاید، بازگشتهاید؟
7. آیا دربارهٔ احساساتتان با روانشناس صحبت کردهاید؟
اگر پاسختان به این سؤالات به منفی گرایش بیشتری دارد، سعی کنید اول خود را در این زمینهها قویتر کنید.
خویشتنداری کنید
دلخواهتر از چشمپوشی از نیازهای جنسی، برآوردهکردن بلافاصلهٔ آن است؛ اما به چه بهایی؟ شاید این خودکنترلی در نگاه اول، تلخ به نظر بیاید؛ اما با درنظرگرفتن عاقبتِ ارضای بیحسابوکتاب، بسیار هم شیرین است. برای تقویت خویشتنداری اقدامات زیر را انجام دهید:
1. تقویت صبر تا زمانِ فراهمشدن شرایط یک ازدواج دائم مناسب.
2. تقویت اعتقادات و پایبندیهای مذهبی در زمینهٔ رفتارهای جنسی.
اما و اگرهای ازدواج موقت
برمیگردیم به راهکار ازدواج موقت. اگر به هر دلیلی خواستید این گزینه را برگزینید، بدانید گرچه راهی که انتخاب کردهاید، بر دوستیها و همزیستیهای امروزی که شامل هیچ تعهدی نمیشوند، ارجحیت دارد، اما بدون مخاطره هم نیست. برای کاهش این مخاطرات چند توصیه را جدی بگیرید:
1. ازدواج موقت را بشناسید و بدون شناخت کافی وارد آن نشوید.
2. خودتان و نیازهایتان و همینطور فردی را که میخواهید با او موقتاً ازدواج کنید، بشناسید. اگر انگیزهٔ غالب شما یا طرف مقابلتان هر چیزی بهجز ارضای جنسی است، مثل نیازهای عاطفی و یا فرزنددارشدن، در تصمیمگیری خیلی احتیاط کنید. از آنجا که ازدواج موقت فقط برای رفع مشروع ضرورتهای جنسی، وضعشده است چهبسا در این شرایط این کار بدترین راهکار باشد.
3. به تبعات آتی خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی ازدواج موقتتان بیاندیشید.
4. دقت کنید آیا طرف مقابل به ازدواج موقت بهعنوان یک مقولهٔ دینی معتقد است؟ آیا به اصول آن و نیز تعهدات خود، پایبند خواهد بود؟
5. این مورد بهطور خاص خطاب به زنان مطلقه است: خانمهای محترم! دربارهٔ ازدواج موقت، واقعبین باشید و به امید تبدیلکردن این وضعیت به ازدواج دائم، وارد آن نشوید. طول و عرض ازدواج موقت همانی است که ابتدای کار توافق کردهاید و نه بیشتر.
6. از حقوق خود در این ازدواج مانند شرایط ثبت مهریه، نفقه، ارثیه و سایر شرایط آگاه باشید.
7. ازدواج موقت را مانند ازدواج دائم جدی بگیرید. اجازه ندهید کوتاهمدتی آن، شما را دربارهٔ تأثیرات بلندمدت احتمالی خود، فریب دهد. قبل از هر تصمیمی در این زمینه، با روانشناستان صحبت کنید.
8. مشکلات را با خودتان حمل نکنید، بلکه آنها را حل کنید. اجازه ندهید ناکامیها و درگیریهای ازدواج(های) قبلی (دائم یا موقت) شما را دربهدرِ صیغههای پیدرپی کند، که اگر چنین شود، باید گفت که طلاق برای شما فقط یک پایان تلخ نبوده، بلکه آغازی بوده است بر تلخیهای بیپایان.