به گزارش خبرگزاری مهر، رضا اسماعیلی در سخنانی با اشاره به تغییرات اجتناب ناپذیر در جریان شعر جوان کشور، عنوان کرد: در مورد شعر جوان از دو منظر باید نگاه کرد، یکی اینکه ما جوانان شاعری داریم که در فضای انقلاب اسلامی بالیدند و از خانواده شهدا بودند و یا به نحوی با فضای شهادت، ایثار و ... بیشتر آشنا هستند و این فضا را لمس کردهاند. امروز هم عزیزان شاعر اشعارشان متاثر از آرمانهای والای انقلاب اسلامی و در عین حال سرشار از مضامینی چون ایثار، جانبازی و عدالتخواهی و حقخواهی است اما به غیر از این فضای انقلابی بخشی از جامعه ما هم هستند که کمتر متاثر از چنین فضاهایی هستند و شعرهایی از آن ها میبینیم که گاهی آمیخته با مضامینی است که ارتباط کمتری با انقلاب دارند و به نوعی در تقابل با ارزشهای انقلابی هستند که ما و به خصوص نهادهای انقلابی و ذیربط باید تلاش کنیم بستری فراهم آوریم تا بتوانیم کل جامعه ادبی را تحت پوشش قرار بدهیم.
نسل امروز همچون نسل گذشته پایبند انقلاب است
وی تاکید کرد: باید کوشش کنیم آن هایی را هم که در این فضا نیستند، به سرودن اشعار انسانی، ارزشمند و با مضامینی مثل آزادگی و مبارزه با ظلمستیزی دعوت کنیم و نگذاریم جوانانمان هرز بروند، لذا باید تلاش بیشتری به کار گیریم تا چترمان در این زمینه گستردهتر شود. به عنوان مثال شهادت شهید بزرگوار محسن حججی میتواند مثال خوبی در اینجا باشد؛ چراکه ما واقعا دیدیم شاعران جوان ما که سن و سال زیادی هم ندارند اشعار بسیار خوبی در این زمینه برای این شهید بزرگ سرودند و همچینین در سایر عرصهها هنرمندان ما به نوعی غیرت و تعصب خودشان را نشان دادند و با این اتفاق دست به آفرینشهای هنری زدند. این اتفاق نشاندهنده این است که نسل امروز ما نیز همچون نسلهای گذشته پایبند انقلاب و آرمانهای والای انقلاب هستند و پای انقلابشان ایستادهاند اما درعین حال جوانانی هم داریم که جدا از این فضا حرکت میکنند که به نظرم مادر قبال آن ها مسئول هستیم و نباید بی تفاوت از کنارشان عبور کنیم.
اشعار انقلابی را به شاعرانی که دغدغه انقلاب دارند سفارش دهیم
اسماعیلی سپس در زمینه اشعار سفارشی توضیح داد: اگر ما ادبیات فارسی را از گذشته بررسی کنیم میبینیم که بحث سفارشی بودن برخی اشعار از گذشته هم بوده و در حال حاضر هم وجود دارد. به نظرم گاهی اتفاقا دوستان شاعری که کار سفارشی انجام میدهند، اشعار فاخری میسرایند. بنابراین سفارشی بودن همیشه هم بد نیست البته به سفارشگیرنده بستگی دارد، یعنی اگر سفارشگیرنده خودش دغدغه موضوعی را داشته باشد که به وی سفارش داده میشود، میتواند کار فاخر و ارجمندی خلق کند اما زمانی هم هست که برخی کارها به افرادی سفارش داده میشود که اهلیت اینگونه کارها را ندارند و زمانی هم که در چنین فضایی شعر میگویند، اشعارشان شعر کوششی صرف است و اثری که خلق میکنند خیلی جان ندارد و در نهایت دلچسب خواننده هم نمیشود. به عنوان مثال در زمینه اشعار انقلابی باید کارها به افرادی سفارش داده شود که خود نیز دغدغه این فضاها را دارند که اگر این اتفاق بیفتد قطعا آثار خوبی تولید خواهد شد.
شعر باید سفارش درونی شاعر باشد
این پژوهشگر ادبی در ادامه صحبتهایش در پاسخ به اینکه چرا به اشعار اجتماعی از سوی برخی منتقدان برچسب سفارشی بودن میخورد و رد میشوند، خاطرنشان کرد: بحث سفارشی بودن نیز دو نوع است. یکی سفارش از درون و دیگری سفارش از بیرون به شاعر است. به عنوان مثال پیرو ظلم و ستمهایی که به مردم لبنان، فلسطین، سوریه و ... میشود، من شاعر به عنوان یک انسان متعهد مسلما شاخکهای فطریام حساس میشود و وجدانم به من میگوید که نسبت به وقایع اطرافم بیتفاوت نباشم که این اسمش سفارش از درون است که به من شاعر تلنگر میزند اما یک زمانی سفارش از بیرون انجام میگیرد. درمورد اشعار اجتماعی هم همین طور است. به نظرم یک شاعر نباید نسبت به همنوع خود و اتفاقات اطرافش بیتفاوت باشد. سفارش اشعار اجتماعی هم همین طور است. در گذشته هم همه شاعران درباره ظلم به انسان ها بیتفاوت نبودند. به عنوان مثال اخوان ثالث و دیگر شعرای بزرگ نیز در اشعارشان به همه اتفاقات جامعه اشاره کرده است و شعر سروده است. امروزه هم این اتفاق میافتد وشاعران ما نسبت به برخی وقایع عکسالعمل نشان میدهند که اتفاقا خیلی هم ارزشمند است و به نظرم نمیشود اسمش را اشعار سفارشی گذاشت؛ چراکه با دغدغه انجام گرفته است.
رضا اسماعیلی در پایان درباره اینکه آیا میتوان شعر جوان امروز را شعری متعهد هم دانست و این تعهد آیا تفاوتی با شعر ارزشی و متعهد نسل نخست انقلاب اسلامی دارد، بیان کرد: تفاوتی که شعر جوان امروز به عنوان مثال با اشعار جوان دهه 60 با اشعار شاعرانی مثل قیصر امینپور، سلمان هراتی و ... دارد این است که شاعران آن دوره در عصری زندگی میکردند که فرض مثال دکتر شریعتیها و شهید بهشتیها را دیده بودند و با فرهنگ اصیل اسلامی تربیت شده بودند. بنابراین اشعارشان هم از نظر مضمون و محتوا قابل ستایش بود و همه جوانب را دربرمیگرفت و در عین حال محتوای بسیار سالم و انسانی داشتند اما امروزه جوانان ما البته نه همه جوانان بلکه در میان برخی شاعران شاعران جوان این گونه احساس می شود که صرفا به فرم و زیباییهای صوری و ظاهری در شعر توجه دارند و میگویند برای ما چگونه گفتن مهم است. بنابراین اینکه حرفی برای گفتن داشته باشند برایشان چندان مهم نیست که به نظرم این اتفاق خوبی نیست و نوعی آفت است. ما یک تعصب ادبی به شعر داریم و آن این است که آثار زیبا خلق کنیم اما امروزه گاهی شعر جوان ما از این ناحیه آسیب میبیند. ناگفته نماند که ما طی این مدت در زمینه شعر جوان خیلی هم پیشرفت داشتیم اما بعضا گاهی محتوای اشعار کمی نگرانکننده است و به مسائل غیراخلاقی اشاره میکند.