تاریخ خبر : 1392/12/7 – به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز گردشگری علمی – فرهنگی دانشجویان ایران(istta) به نقل از دنیای اقتصاد، داشتن تصویری حقیقی و واضح از وضعیت گردشگری کشور، کیفیت و کمیت خدمات، برآورد نقاط ضعف و قدرت آن و در نهایت ارائه طرحها و برنامهریزی دراز مدت در این صنعت، مستلزم تحقیقات میدانی و تجزیه و تحلیل دقیق دادهها است.
یکی از راههای کسب این تصویر صحبت مستقیم با توریستهایی است که وارد ایران میشوند. دانستن اینکه گردشگرانی که الان در ایران به سر میبرند قرار است چه تصویری را با خود برده و انعکاس دهند، چه چیزی آنان را جذب ایران کرده یا احیانا چه چیزی باعث میشود که به اینجا بازنگردند، مهم است و دادههای حاصل از چنین پرسش و پاسخی میتواند مواد خام اولیه را برای محققان و متخصصان این رشته فراهم کرده و راهگشا باشد.
طبیعت بکر و زیبای کویرهای ایران که کمتر برای ایرانیان شناخته شده است و کمتر مقصد سفرشان میشود، برای توریستهای خارجی جذابیت خاصی دارد. با سوالاتی به سراغ گروهی از این توریستها که از کشورهای اروپایی مثل: ایتالیا، آلمان و… به ایران و کویر مصر آمدند، رفتیم و از آنها درباره حال و هوای سفرشان به ایران و کم و کیف آن پرسیدیم. اکثر این توریستها به صورت «Back packer» (گردشگر کولهپشتی) و انفرادی به ایران آمده بودند؛ از سفر گروهی برای این سفر استفاده نکردند و این نشان از آن دارد که ایران به صورت سیستماتیک و اصولی وارد برنامه سفر بسیاری از تورهای خارجی نشده است. البته از یک زاویه بهتر، میتوان متوجه شد که این گردشگران میدانند ایران به میزان قابل قبولی امنیت دارد که سفر کردن انفرادی، آنها را دچار مشکل نکند.
تغییر؛ روحانی کوهنوردی میکند!
بیشتر این گردشگران در پاسخ به این سوال که آیا تا به حال به ایران مسافرت کردهاند یا نه و اگر پیش از این در ایران بودهاند چه تغییراتی میبینند، گفتند که برای اولین بار است که به ایران میآیند. در میان پاسخها در خصوص تغییراتی که ایران نسبت به سفر قبلی آنها داشته است، یکی از گردشگران خارجی گفت: تغییری که اتفاق افتاده این است که روحانی کوهنوردی میکند! این میتواند به این معنا باشد که تغییرات سیاسی در کشور توانسته بر دیدگاه گردشگران خارجی تاثیرات مثبتی بگذارد.
آنچه تقریبا در پاسخ همه آنها درباره دلیل انتخاب ایران به عنوان مقصد سفرشان مشترک بود، « مناظر طبیعی» و «جاذبههای تاریخی» کشور بود. در درجه بعد نیز آشنایی با فرهنگ و تاریخ هنر و ادبیات مردم ایران آنها را به این دیار کشانده است. یکی از توریستها در اینباره میگوید: «در واقع با آمدن به ایران امکان دیدن جاهایی که به لحاظ تاریخی مهم و به لحاظ اقتصادی باصرفهاند، فراهم میشود» و دیگری نیزدر پاسخ به این سوال معتقد است: «جاذبههای توریستی ایران ما را به اینجا نکشاند؛ دوست داشتیم که تجربهای جدید از فرهنگی داشته باشیم که با ما بسیار تفاوت دارد، چرا که در دنیا ایران به عنوان یک مقصد توریستی عمده شناخته نشده اما ما در اینجا از مکانهای تاریخی زیادی دیدن کردیم.»
برخی از آنها اشاره کردهاند که فرهنگ، قصرها، ارگها و باغهای معروف ایرانی، تخت جمشید و« دو شاعر شیرازی» را قبل از اینکه به ایران بیایند میشناختند و میخواستند به سرزمینی بیایند که محل تولد این شاعران است و این بناهای تاریخی را در خود جای داده است.
در ایران امنیت داریم
در ادامه پاسخ این گردشگران به این سوال که آیا به نظر آنها با توجه به مدتزمانی که در ایران گذراندند، سفر انفرادی به ایران امنیت دارد یا خیر، با اطمینان تقریبا بالایی مثبت بود و با جملاتی مانند « بله حتی برای یک زن تنها»، «اینجا برای ما امن است و مردم مهربانند» یا «تا جایی که من تابه حال دیدهام میتوانم بگویم از شهرهای بزرگ کشور من، ایتالیا، هم امنتر است»، رضایتشان را اظهار کردند.
بعضی اما با وسواس و دقت بیشتری پاسخ میدادند و مثلا میگفتند: «در کل بله، اما اروپاییها هنوز با ایران چندان آشنا نیستند» یا « ما تا به حال با شرایط خطرناکی مواجه نشدهایم، اما من همه جای ایران نبودهام و چیز بیشتری در اینباره نمیدانم.» آنها گفتند که سفر به ایران را به دوستانشان پیشنهاد میکنند و از آنها میخواهند که سفر بدون عجلهای را برنامهریزی کنند؛ چرا که ایران واقعا چیزهای زیبایی برای دیدن دارد که نباید آن را از دست داد. اما حتما به آنها هشدار جدی میدهند که در بسیاری از جاها توالت فرنگی یا اصلا توالتی وجود ندارد و این را مدنظر قرار دهند؛ البته اگر بخواهند میتوانند این را به عنوان یک تمایز هیجان انگیز بپذیرند!!
ما دوستشان بودیم، نه دلارهای متحرک
این توریستها، ایران را دوست داشتند و از سفرشان به اینجا راضی بودند و جالب اینکه بهترین خاطرهای که از ایران در ذهن این گردشگران برجای مانده بود، از «مردم» این سرزمین بود. آنها با انگیزههای مختلف مانند سیاحت و دیدن مناظر طبیعی و تاریخی به ایران آمدند؛ اما وقتی از بهترین خاطراتشان در مدت اقامت در ایران پرسیدیم، میگفتند: «اینجا آدمها مهربان و مشتاق برای کمک به ما بودند و هر لحظهای که به نظر میآمد ما گیج و گم شدهایم، کسی بود که به ما پیشنهاد کمک دهد.» توریست دیگری میگفت: «این خیلی خوشایند است که میبینی ایرانیان آنقدر به سرزمین و فرهنگشان علاقهمندند.
مثلا، من مردی را دیدم که فیلتر سیگاری را از میان ماسههای بیابان پیدا کرده و با خود به خانه برگرداند و این نشان میدهد که او زمین خود را دوست دارد.» دیگری هم خونگرمی و میهماننوازی ایرانیان را به عنوان بهترین خاطرهاش از ایران ذکر کرد و گفت: «آنها بسیار خوب کمک میکردند و به ما به عنوان یک دوست نگاه میکردند نه به عنوان دلارهای در حال حرکت.»
البته در این میان خاطرات بدی هم بوده؛ مثلا راننده هتلی که قرار بود آنها را از مسیر مشخصی با قیمت طی شده از قبل به جایی ببرد، سعی کرده بود در پایان مسیر پول بیشتری از آنها بگیرد. بخش دیگری از خاطرات بد آنها از ایران را ترافیک و جادههای ناامن تشکیل میداد و مشکل دیگر هم که اکثر آنها درایران با آن مواجه بودند، آشنایی بسیار کم ایرانیان به زبان انگلیسی بود که عملا امکان ارتباطگیری با آنان را خیلی کم میکند. مساله بعدی که توریستها نه در ایران که قبل از ورود به اینجا با آن دست به گریبان بودند، مساله دریافت ویزا بود که گویی روندی طولانی و فرسایندهای داشته و برای یکی از آنها تا 7 هفته هم به طول انجامید. در ضمن آنها از کشورهایشان (مثلا ایتالیا) به سختی توانستند هتلی در ایران رزرو کنند و مشکل قطعی اینترنت در هتل نیز برایشان آزاردهنده بود.
با نگاهی به چهره خندان وشاد گردشگران که با آفتاب زمستانی کویر کمی هم رنگ گرفته و آنچه گفتند، میتوان فهمید که از سفرشان راضیاند و بهخصوص از میزبانانشان. اما چه بهتر میشد اگر سرویسهای بهداشتی مناسبی در طول مسیرشان بود و در جادهها نگران ناامنی راهها و رسیدن یا نرسیدنشان به مقصد نبودند یا دفعه بعدی که تصمیم گرفتند به ایران بیایند، 7 هفته برای گرفتن یک ویزای گردشگری ساده معطل نمانند. این مشکلات بخشی از آن چیزی است که مسوولان باید در اندک زمانی آن را مدنظر قرار دهند و درصدد رفع آن برآیند.