مصاحبهکننده: علیرضا حسینی
پدیده همسرآزاری از جمله پدیدههایی است که از گذشتههای دور وجود داشته و انسان امروز نیز با وجود پیشرفتهای حاصل شده بار این پدیده را به دوش میکشد. امروز هرازچندگاهی اخباری از همسرآزاری از گوشهوکنار گیتی شنیده میشود. هنوز هم در جوامع مدرن و به طریق اولی در جوامع عقبمانده و در حال توسعه مردانی هستند که زن را جزو مایملک خود میدانند و تصور میکنند هرگونه که بخواهند میتوانند با او رفتار کنند و حتی در صورت عدم فرمانبرداری او، وی را به باد کتک بگیرند.
اما آیا در قوانین و مقررات کشورها به خصوص کشور ما، حمایتهای ویژه قانونی از زنانی که مورد اذیت و آزار همسران خود قرار گرفتهاند، پیشبینی شده است؟
در این خصوص با دکتر علی نجفی توانا، استاد حقوق دانشگاه، جرمشناس و عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز به گفتوگو نشستیم تا نقطه نظرات او را در بحث همسرآزاری و خلاءهای قانونی که در بحث حمایت از زنان مورد اذیت و آزار قرار گرفته از سوی همسرانشان وجود دارد، جویا شویم.
آیا جرم همسرآزاری در قوانین و مقررات ما مشخصاً احصا شده است؟
امروزه همسرآزاری صرفاً نباید معطوف به آزار زن توسط مرد تلقی شود بلکه همسرآزاری در جوامع امروز به آزار زن توسط مرد و آزار مرد توسط زن گفته میشود.
در گذشته با توجه به سابقه تاریخی و سیستم مردسالارانهای که مبتنی بر نوعی زورسالاری بود زنان مورد اذیت و آزار مردان خود قرار میگرفتند.
متأسفانه به دلیل نگاه سنتیای که در اکثر جوامع وجود داشت، زن جزو مایملک مرد تلقی میشد. البته با تغییر فرهنگها به ویژه در قرن بیستم و تحصیل حقوق زنان توسط جنبشهای بشردوستانه بهخصوص پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و متعاقب آن قوانین اساسی اکثر کشورها، نوعی برابری بین زن و مرد در متون قانونی پیشبینی شده و تا حدودی حقوق زنان احیا شده است.
البته در بسیاری از جوامع روستایی و کشورهای عقب افتاده یا کشورهای در حال توسعه، کماکان زنان جزو اموال مرد تلقی میشوند. در قوانین بسیاری از کشورها اعم از قوانین اساسی یا عادی، حقوق زن و مرد برابر اعلام شده است؛ اما هم در کشورهای مدعی دموکراسی و برابری حقوق زن و مرد و هم در کشورهای جهان سوم هنوز مردان از قبول برابری حقوقشان با زنان اجتناب میکنند و در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی این زنان هستند که کماکان در سایه مردان حرکت میکنند و اجازه طلایهداری و مدیریت به معنای خاص آن برای زنان مهیا نشده است.
لذا با وجود این نگاه مردسالارانه نسبت به جنس زن، با آنکه اکثر قوانین اساسی در دنیا، زن و مرد را برابر میداند، در عمل چنین نیست. باید بدانید که نگاه استراقی نسبت به زنان در قوانین اکثر کشورها صرفاً از بعد حمایتی آن هم برای شرایط خاصی از جمله حاملگی، تعرض کلامی و فیزیکی و برخی شرایط دیگر بوده است.
ناگفته نماند کیفیت حمایت کیفری برای زن و مرد یکسان است و لذا قانون خاصی که بحث حمایت زن مقابل مرد را مد نظر قرار دهد، تدوین نشده است. البته در بحث مقررات خانوادگی یک امتیاز برای زن در نظر گرفته شده و آن این است که اگر زنی مورد ضربوجرح و کتککاری از سوی همسرش قرار گیرد و در معرض عسر و حرج نیز باشد، میتواند از مرد تقاضای طلاق کند.
قانون چه حمایتهایی را از زنی که مورد ضرب و شتم همسرش قرار گرفته، پیشبینی کرده است؟
قانون در عمل هرگونه ارتکاب جرم علیه زن و مرد را یکسان و قابلمجازات دانسته است؛ البته در مواردی مانند تجاوز به عنف، متلکپرانی و یا ایجاد مزاحمت، قانونگذار حمایتهایی را از زن به عمل آورده است؛ اما در سایر جرایم نظیر ضربوجرح، کلاهبرداری، قتل و برخی جرایم دیگر، جنسیت قربانی (بزهدیده) نقش چندانی ندارد.
بحث همسرآزاری در عینیت زندگی روزمره افراد به صورت توهین، خشونت جنسی، خشونت جسمی و یا محرومیت از آزادیهای مقرر بروز میکند که در تمامی این حالتها، نفس عمل در قالب عناوین جزایی قابل تعقیب است، خواه قربانی زن باشد یا مرد؛ البته بحث کودکآزاری خود حدیث جداگانهای دارد که قانونگذار حمایتهای لازم را از آنها به عمل آورده است، چرا که کودکان قادر به دفاع از خود نیستند.
آیا میزان مجازاتهایی که برای همسرآزاری تعیین شده است با جرم انجام شده تناسب دارد و آیا این محکومیتها بازدارنده هستند؟
ما در قوانین و مقررات خود، قانون خاصی برای همسرآزاری نداریم؛ اما اگر مردی به هر شیوهای که در قانون پیشبینی شده است مثل ضربوجرح، فحاشی، کتککاری، توقیفکردن، بازداشتکردن در منزل یا غذاندادن زن خود را مورد ایذا قرار دهد، به طور قطع عمل او قابل تعقیب خواهد بود؛ ضمن اینکه تأکید میکنم که ما قانون خاصی برای زنان نداریم.
با توجه به اینکه عمل همسرآزاری در حریم خصوصی اتفاق میافتد، آیا راههای اثبات آن مشکل نیست؟
راههای اثبات جرایمی که در حریم خصوصی اتفاق میافتد و شاهدی دال بر اثبات آن وجود ندارد، برای همه افراد بزهدیده مشکل است و این امر نیز مختص به زنانی که از سوی همسر خود مورد اذیتوآزار قرار میگیرند نیست؛ بلکه بسیاری از مردان نیز وقتی مورد ضربوجرح قرار میگیرند و اثر این ضربوجرح نیز بر بدن آنها باقی نمیماند نیز با مشکل اثبات ضربوجرح مواجه هستند. درست هم این است که ما بتوانیم وقوع ضربوجرح را اثبات کنیم. البته قانونگذار امتیاز ویژهای برای زنان در نظرگرفته و آن این است که اگر زنی قربانی سوءرفتار مرد از جمله بدخلقی شود، میتواند طبق قوانین خانوادگی تقاضای طلاق کند. از سوی دیگر در مورد ترک نفقه نیز قانونگذار امتیاز خاصی برای زن و سایر افراد واجبالنفقه مثل کودک در نظر گرفته است.
آیا در قوانین و مقررات جاری کشور، استثنایی همانند تمرّد زن از همسرش لحاظ شده است که با استناد به آن مرد بتواند همسر خود را کتک بزند؟
در قانون مدنی، مرد رئیس خانواده محسوب میشود و در راستای این ریاست، تمشیت امور با اوست. در قالب موازین عرفی و فرهنگی نیز به نوعی اطاعت زن از مرد در برخی از کشورها ازجمله کشور ما پیشبینی شده است که به لحاظ فقهی هم علما بر این امر تأکید دارند؛ اما به نظر میرسد با تضعیف فرهنگ سنتی و دگرگونی ارزشها و ساختارهای خانوادگی و همچنین حاکمیت ارزشهای مادی و حضور زن در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی دوشادوش مردان، این رویه و روش زندگی زنان و مردان دچار تغییر و تحولاتی شده و امروز بیشتر تفاهم، اشتراک مساعی و رهبری دو نفره جایگزین اقتدار شوهر شده است.
نگاه اسلام به مرد و زن چگونه است و اسلام با مقوله همسرآزاری چگونه برخورد کرده است؟
از صدر اسلام تاکنون دیدگاههای متفاوتی نسبت به زن و مرد وجود داشته، اما در اسلام زن و مرد با یکدیگر یکسان و برابر هستند و کسی که آگاهتر، عالمتر و باشعورتر باشد و به مسائل فرهنگی، علمی و اخلاقی اشراف بیشتری داشته باشد و مدیریت بهتری کند باید در اداره و مدیریت خانه نقش اساسی را ایفا کند؛ بنابراین صرف مردبودن دلیل بر مدیریت نیست و به تبع آن، ویژگیهایی که در اسلام منتهی به عدالت میشود باید در کنار عقل، ادراک و شعور خانوادگی برای مدیر خانواده در نظر گرفته شود.
طبق موازین عرفی انواع همسرآزاریها کدامند؟
عدم پرداخت نفقه، توهینکردن، تحقیرکردن، تهدیدکردن، ایجاد ممنوعیت برای ملاقات با اعضای خانواده، جلوگیری برای خروج از منزل، ایراد ضربوجرح فیزیکی، آوردن مرد غریبه در منزل، برپاکردن بساط لهوولعب، مصرف مواد مخدر و الکل و بهراهانداختن بساط قمار از موارد همسرآزاری محسوب میشود.
آیا آماری از میزان پروندههایی که در بحث همسرآزاری در مجتمعهای قضایی خانواده تشکیل شده، وجود دارد؟
بسیاری از پروندههایی که در مجتمعهای قضایی خانواده مطرح است به ویژه آن دسته از زنانی که تقاضای طلاق میکنند، یا مربوط به موارد ضربوجرح است یا زنانی که همسرانی خشونتگرا و معتاد دارند که از وضعیت اقتصادی نامساعدی برخوردارند و یا به لحاظ عصبی بیمارند و با کوچکترین واکنشی با زنان خود درگیر میشوند و همسر خود را مورد اذیتوآزار جسمی قرار میدهند.