زن کانون محبت و یک موجود صد در صد عاطفه اى است.ازوجودش مهر و محبت میبارد.
حیات و زندگى او به عشق و علاقه بستگى دارد.دلش میخواهدمحبوب دیگران باشد.هر چه محبوبتر باشد شاداب تر خواهد بود.براى بدست آوردن محبوبیت تا سر حد فداکارى کوشش میکند.اگر بداندمحبوب کسى واقع نشده خودش را شکست خورده و بى اثر پنداشته دائماپژمرده و افسرده خواهد بود.بدین جهت میتوان به طور قطع مدعى شد که بزرگترین رمز زن دارى اظهار محبت و علاقه است.
آقاى محترم!همسر شما قبلا از محبتهاى بى شائبه پدر و مادر کاملابرخوردار بود.اما از هنگامیکه پیمان زناشویى را امضا نمود از دیگران برید و با تو پیوند دوستى بست.بدان امید به خانه ات قدم نهاد که تو تنها به اندازه همه آنان بلکه بیشتر او را دوست بدارى.انتظار دارد عشق و محبت تو از پدر و مادرش عمیق تر و پایدارتر باشد.چون به عشق و محبت تواعتماد داشته تمام هستى و موجودیت خویش را در اختیارت نهاده است.
بزرگترین رمز زن دارى و بهترین کلید حل مشکلات زناشویى اظهار عشق و علاقه است.اگر میخواهى دل همسرت را به طورى مسخر گردانى که مطیع تو باشد،اگر میخواهى پیوند زناشویى را استوارسازى،اگر میخواهى او را به خانه و زندگى دلگرم نمایى،اگر میخواهى او را نسبت به خودت علاقه مند سازى،اگر میخواهى تا آخر عمر نسبت به تووفادار باشد و اگر و اگر، بهترین راهش اینست که تا میتوانى نسبت به همسرت اظهار عشق و علاقه کن.
اگر بداند محبوب تو نیست از خانه و زندگى بیزار خواهد شد،همیشه پژمرده و افسرده خواهد بود،به خانه دارى و بچه دارى بى علاقه میگردد،وضع منزل شما همیشه نامنظم خواهد بود.پیش خود فکر میکندچرا براى شوهرى جان بکنم که دوستم ندارد.
خانه شما که از عشق و محبت خالى گشت به صورت جهنم سوزانى تبدیل میگردد.اگر چه اسباب و وسائلش مرتب باشد اما چون بوى عشق ومحبت نمیدهد صفا و رونق نخواهد داشت.
ممکن است همسرت به بیماریهاى روانى و ضعف اعصاب مبتلاشود.
ممکن است براى جبران کسرى محبوبیت خویش در صدد برآید دردل دیگران نفوذ کند.
ممکن است به قدرى از شوهر و خانه بیزار گردد که جدایى را بر آن زندگى سرد و بى رونق ترجیح داده تقاضاى طلاق کند.
مسؤولیت همه این حوادث بر عهده مرد است که نتوانسته بخوبى زن دارى کند.باور کنید بخش مهمى از طلاقها در اثر همین بى مهریهابوجود میآید.
به آمار زیر توجه فرمایید:
نیاز روانى به محبت و بى اعتنائیهاى شوهر و اشتغال او به کارهاى زیاد در نتیجه غفلت از حال روحى زن سبب جداییهاى بسیار شده است. در سال 1348 از میان 10372 زن و مردیکه از یکدیگر جدا شدند،1203زن علت جدایى را خستگى و دلزدگى از زندگى و احساس پوچى وبیهودگى و بى توجهى شوهر به مسائل عاطفى دانسته اند (1) .
زنى در دادگاه اعلام کرد:حاضر است علاوه بر بخشیدن مهر خودده هزار تومان هم به شوهرش بدهد تا با طلاق او موافقت کند.از ازدواج آنها چهار ماه میگذرد.زن گفت:چون شوهرم به طوطیهاى خود بیشتر ازمن علاقه مند است نمیخواهم بیش از این با او زندگى کنم. (2)
مهر و محبت خانوادگى از همه چیز ارزش دارتر است بدین جهت خداوند بزرگ در قرآن مجید آنرا یکى از آثار قدرت و نعمتهاى بزرگ شمرده بر بندگان منت نهاده میفرماید:
«یکى از آیات خدا اینست که همسرانى برایتان آفرید تا با آنان انس بگیرید.و در میانتان محبت و مهربانى افکند.و در این موضوع براى اهل تفکر آیاتى هست (3) ».
امام صادق علیه السلام فرمود:زن از مرد آفریده شده و تمام توجهش به سوى مردها معطوف میباشد.پس همسرانتان را دوست بدارید (4) .
حضرت صادق علیه السلام فرمود:هر کس از دوستان ما باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند (5) .
رسول خدا (ص) فرمود:هر چه ایمان انسان کاملتر باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت مینماید (6) .
امام صادق (ع) فرمود:یکى از اخلاق پیمبران اینست که نسبت به همسرانشان محبت دارند (7) .
پیغمبر فرمود:این سخن مرد که به همسرش میگوید:واقعا ترادوست دارم،هرگز از قلبش خارج نخواهد شد (8) .
گر چه محبت باید از صمیم قلب باشد تا در دل طرف اثر بگذارد،زیرا دلها با هم راه دارند، لیکن به محبت قلبى تنها هم نباید اکتفا کرد،بلکه لازم است صریحا آنرا اظهار نمود.در صورتى میتوان انتظار نتیجه داشت که آثار محبت در زبان و افعال و رفتار شخص نمایان باشد.
صریحا و بدون احتیاط به همسرت اظهار عشق و علاقه کن:درحضور و غیاب از وى تعریف کن،اگر به سفر رفتى برایش نامه بنویس واز درد فراق بنال.گاهى برایش تحفه اى خریده تقدیمش کن.اگر دسترسى به تلفن دارى گاه گاهى از احوالش جویا شو.
یکى از موضوعاتیکه بانوان هرگز آنرا فراموش نمینمایند همین عشقها و مهرورزیهاى واقعى است.براى نمونه بداستان زیر توجه فرمایید:
خانمى به نام...از شوق گریست و گفت:در یک شب پاییزى باجوانى ازدواج کردم.مدتها زندگى ما به آرامى گذشت.خود را خوشبخت ترین زن روى زمین حس میکردم.شش سال در خانه کوچکى که برایم ترتیب داده بود بسر بردم.تا اینکه روزى خوشبختى ام صد برابر شد.
آن روز باردار شده بودم.هنگامیکه این خبر را به شوهرم دادم مرا درآغوش گرفت و چون کودکان گریه را سر داد.از شوق آن قدر گریست که بدون اغراق چندین بار نزدیک بود نقش بر زمین شود.پس از آن بیرون رفت و با پس انداز خود یک گردن بند الماس برایم خرید.هنگامیکه آنرابه من داد گفت:این گردنبند را به بهترین زن دنیا که تا به حال دیده ام تقدیم میکنم.اما افسوس که طولى نکشید که در یک حادثه غم انگیز رانندگى کشته شد (9) .
پینوشتها:
1-اطلاعات 15 آذر 1350
2-اطلاعات 6 بهمن 1350
3-سوره روم آیه 31
4-بحار جلد 103 ص 226
5-بحار جلد 103 ص 223
6-بحار جلد 103 ص 228
7-بحار جلد 103 ص 236
8-شافى جلد 2 ص 138
9-اطلاعات 6 بهمن 1368
منبع:امینی، ابراهیم؛ (1367؟)، آئین همسرداری یا اخلاق خانواده، تهران: اسلامی، چاپ پانزدهم.