تاریخ خبر : 1393/1/25 – گروه گردشگری- فاطمه باباخانی*: سازمانهای مردمنهاد گرچه در ایران عمر زیادی ندارند، اما در همین زمان کوتاه توانستهاند تاثیری شگرف در حوزههای مختلف داشته باشند؛ اغلب این سازمانها به دانش روزجهانی دسترسی داشته و از ابتکار و خلاقیت در اجرا و ارائه فعالیت خود بهره میگیرند.
آنها برخلاف دولتیها دچار مشکلات بوروکراسی طویل اداری نیستند و تصمیماتشان در نزد عموم نیز به واسطه غیردولتی و مردمی بودن و در عین حال در دسترس بودن، بیشتر قابل پذیرش است. سازمانهای مردمنهاد، به جای اجبار از اقناع بهره میگیرند و در جلسات متعدد با مردم محلی تلاش میکنند با دانش بومی آنها آشنا شده و به پیادهسازی یا ارتقای آن یاری رسانند.
آنها میتوانند در عین رونق گردشگری، حفاظت از محیطزیست و آثار تاریخی را گسترش بخشند و در کنار آن با توانمندسازی جامعه بومی، بازارهای محلی را برای عرضه صنایع دستی شکل دهند. با این ظرفیتها و قابلیتها است که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دولت تدبیر و امید یکی از ارکان فعالیت خود را برقراری ارتباط گسترده با این سازمانها قرار داده است.
مرتضی ورهچهر، مدیرکل بخش تشکلهای این سازمان رویه بخش تحت مدیریت خود را به اختصار «تحسین» میخواند که معنایی جز تشویق و توانمندسازی این تشکلها ندارد.
***
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال جدید چه رویهای را در خصوص تشکلهای مردم نهاد دارد؟
ما در حوزه تشکلها برنامهای را تعریف کردهایم که «تحسین» نامیده میشود. «تحسین» نام اختصاری تسهیلگری، حمایت آموزشی و خارج کردن تصدیگری دولت، ساماندهی تشکلها به شکل منفرد و در یک فرآیند بلندمدت شبکهسازی سازمانهای مردمنهاد برای همافزایی، یاددهی و آموزش و در نهایت نظارت بر این سازمانها با دستگاههای تخصصی است. بهطور کلی ما درصدد هستیم رویه تشویق و تحسین را در برابر این سازمانها بهکار بندیم.
برای اجرای این رویه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که شما به اختصار آن را تحسین نامیدید، چه برنامههایی را تعریف کردهاید؟
در حوزه تسهیلگری ما درصدد هستیم، تفاهمنامهای را با وزارت کشور امضا کنیم که پیشنویس آن نیز آماده شده است. بر اساس این تفاهمنامه صدور و تمدید مجوز تشکلها تسریع میشود.
همچنین در حال رایزنی با نمایندگان هستیم، تا قانونی که قرار است برای تشکلهای مردمنهاد تصویب شود. شرایط سادهتری را برای اخذ مجوز داشته باشند. در حوزه آموزش نیز ما معتقدیم این امر نه به شکل دولتی، بلکه از طریق تشکلهای توانمند باید انجام شود؛ به این ترتیب که آنها کارگاههایی را برای توانمندسازی انجمنها برگزار کنند. سازماندهی، دیگر فعالیتی است که ما به آن خواهیم پرداخت. در این زمینه ما 2 نوع تقسیمبندی جغرافیایی و محتوایی را داریم. ما چهار کارگروه میراث فرهنگی، صنایع دستی، گردشگری و ارتباطات و اطلاعرسانی را مشخص کردهایم که هر انجمن بر اساس حوزه فعالیت خود در یکی از این کارگروهها قرار میگیرد و در سال جدید قرار است که با هر کدام از آنها 2 هفته یکبار جلسه برگزار کنیم. همچنین در حوزه جغرافیایی در گام اول کشور را به هفت منطقه تقسیم کردهایم و بنا داریم که تشکلهای استانهای همجوار را نیز در یک کارگروه قرار دهیم.
آیا برای سیاستگذاری در حوزه سمنها نشستهایی را با آنها برگزار و برنامهها را با مشورت آنها تعریف کردهاید؟
در دولت قبل رویه ارتباط با انجمنها سازوکار مشخصی نداشت و برنامهمحور نبود، از این رو ما درصدد بازسازی اعتماد با تشکلها هستیم. در این راستا ما تاکنون 780 تشکل را که مرتبط با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هستند شناسایی کرده و در گام دوم قصد داریم که بانک اطلاعاتی خود را تکمیل کنیم. مرحله سوم فعالیت ما، برگزاری جلسات و هماندیشیهای مشترک برای رسیدن به گفتمان و اعتماد متقابل است تا با فضای همدلی شکل گرفته به همکاریهای مشترک دست یابیم. در سال 1392 ما 6 جلسه کارگروه، دو نشست هماندیشی و یک نشست سالانه را برگزار کردهایم که در کنار آنها 15 جلسه کمیته کارگروهها نیز برگزار شده است.
با توجه به گستردگی ماهیت فعالیت شما، آیا میان انجمنهای فعال در حوزه فعالیت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با انجمنهای سازمانهای دیگر همپوشانی وجود دارد؟ برای رفع مشکلات این همپوشانی چه برنامهای دارید؟
ما در حوزه گردشگری با تشکلهای محیطزیستی، در حوزه صنایع دستی با بهزیستی (بسیاری از زنان که در حوزه صنایع دستی فعالیت میکنند، زنان سرپرست خانوار یا زنان اقشار پایین دست هستند)، در حوزه بینالملل با انجمنهای دوستی سایر کشور و در مواردی نیز با انجمنهای زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان و همچنین با شهرداریها نظیر شهرداری تهران که سرای محلات آن در حال فعالیت هستند، همپوشانی در فعالیت داریم.
در این خصوص در حال رایزنی با این ادارات و سازمانها برای عقد تفاهمنامه همکاری هستیم تا از این تداخل فعالیتی به عنوان یک فرصت بهره بگیریم. به عنوان مثال انجمنهای دوستی میتوانند به عنوان سفیران فرهنگی عمل کنند یا انجمنهای محیطزیستی میتوانند، راهنمای گردشگران برای رعایت استانداردهای محیطزیستی در سفرها و انجام یک گردشگری مسوولانه باشند. در کنار این فعالیتها ما درصدد هستیم با انعقاد یک تفاهمنامه با وزارت آموزش و پرورش درس تشکلهای مردمنهاد را به فهرست عناوین درسی اضافه کنیم، تا دانشآموزان با کار گروهی و مشارکتی آشنا شوند و در دانشگاهها نیز با همراهی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با کانونهای گردشگری ارتباط برقرار کنیم.
یکی از مشکلاتی که تشکلها با آن مواجهند فضای اداری است. آیا در سازمان برای رفع این مشکل چارهای اندیشیده شده است؟
ما در سال جدید قصد داریم خانه تشکلهای مردمنهاد را در مراکز استانها راهاندازی کنیم. به این ترتیب که در هر مرکز استان یک بنای قدیمی با رعایت استانداردهای لازم برای تشکلها وجود داشته باشد. ما در اولین قدم در سازمان خودمان نیز یک اتاق را به عنوان اتاق تشکلها پیشبینی کردهایم که آنها بتوانند از سازوکارهای اداری برای اجرای اهداف خود بهرهمند شوند.
گستردگی تشکلها در شهرستانهای مختلف این ضرورت را ایجاد میکند که در هر شهری که اداره میراث فرهنگی وجود دارد، خانه تشکلها را داشته باشیم. آیا شما درصدد نیستید که برنامه خود را به شکل گستردهتری اجرا کنید؟
راهاندازی چنین اتاقها و خانههایی در هر شهر یا روستا میتواند جزو چشماندازهای ما باشد، اما آنچه در گام اول قادریم انجام دهیم ایجاد این فضاها در مراکز استانها است. ما همچنین درصددیم تفاهمنامهای را با شهرداری تهران داشته باشیم که از اماکن آنها در شورای محلهها بهرهمند شویم، اما ایدهآل ما این است که تشکلها خودشان خودکفا و خودگردان باشند و بتوانند، استقلال مالی را در عین فعالیت غیرانتفاعی خود حفظ کنند.
دکتر سلطانیفر، ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در نشست روز درختکاری در روزهای آخر سال 92 از راهاندازی یک پورتال جامع برای گردشگری کشور خبر داد؛ در تهیه مطالب این پورتال آیا از ظرفیت تشکلها استفاده میشود؟
من اطلاعات جامعی از سیاستهای پورتال ندارم، اما آنچه مسلم است این است که درهای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به روی همه تشکلها باز است و ما مشتاق استفاده از ظرفیتهای آنها هستیم. در راستای این نگاه و ساماندهی اطلاعات مخاطبان دفتر ما قصد دارند پورتالی راهاندازی کنند که در آن به تشکلها لینک بدهیم و ارتباطات مجازی ایجاد کنیم. در بحث شبکهسازی نیز ما به دنبال ایجاد شبکه مجازی میان تشکلها بوده و درصددیم، از این طریق روند انتقال اطلاعات و تجربیات را تسهیل کنیم. در واقع با نگاهی که آقای سلطانیفر و دغدغههایی که آقای شیرکوند دارند و عزمی که در خود تشکلها میبینیم، میتوانیم عنوان کنیم که سال 1393 نقطه عطفی در فعالیت سازمانهای مردم نهاد است.