تاریخ خبر : 1393/4/21 – طبیعتگردی یکی از شاخههای گردشگری است که نسبت مستقیمی با محیطزیست و اقتصاد دارد؛ در این مدل گردشگر برای مشاهده جاذبههای طبیعی به یک منطقه سفر میکند که نتایج سفرش میتواند میان دو قطب تخریب یا ارتقای معیشت نواحی اطراف به همراه محافظت در نوسان باشد. در گفتوگو با گری لوییس نماینده مقیم سازمان ملل در ایران، این موضوع بررسی شده است. به اعتقاد این مقام ملل متحد نگاه کردن به صنعت گردشگری باید در داخل یک الگوی کلی توسعه و نه فقط بهعنوان فعالیتهایی بخشی صورت گیرد. تنها در این صورت است که میتوان از توان این صنعت در توسعه اقتصادی و حتی خروج از بحرانهای زیستمحیطی بهره گرفت.
نماینده مقیم برنامه توسعه ملل متحد در ایران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»
توریسم توان رقابت با نفت را دارد
گردشگری میتواند به توسعه پایدار در ایران کمک کند
گروه گردشگری، فاطمه باباخانی: طبیعتگردی یکی از شاخههای گردشگری است که نسبت مستقیمی با محیطزیست و اقتصاد دارد؛ در این مدل گردشگر برای مشاهده جاذبههای طبیعی به یک منطقه سفر میکند که نتایج سفرش میتواند میان دو قطب تخریب یا ارتقای معیشت نواحی اطراف به همراه محافظت در نوسان باشد؛ در جهان کشورهای متعددی هستند که از طبیعتگردی و گردشگری حیاتوحش هم در راستای منفعت اقتصادی و هم در جهت محافظت استفاده میکنند؛ بهترین نمونههای این امر کنیا، آفریقای جنوبی و به گفته گری لوییس نماینده مقیم سازمان ملل در ایران، بارابادوس است. بهزعم این مقام ملل متحد نگاه کردن به صنعت گردشگری در داخل یک الگوی کلی توسعه و نه فقط بهعنوان فعالیتهایی بخشی باید صورت گیرد. تنها در این صورت است که میتوان از توان این صنعت در توسعه اقتصادی و حتی خروج از بحرانهای زیستمحیطی بهره گرفت.
– ایران در شرایط کنونی در معرض علاقه شدید گردشگران اروپایی بوده است. آیا تصور میکنید میتوان از این فرصت برای توسعه نواحی روستایی نزدیک به نواحی حفاظت شده و طبیعی استفاده کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه؟
بله، اما این فقط در مورد نواحی روستایی نزدیک به نواحی حفاظت شده صدق نمیکند؛ بلکه حتی شامل داخل نواحی حفاظت شده نیز میشود. ایران قابلیت عظیمی در این زمینه دارد. این کشور منابع طبیعی و مناظر شگفتانگیز – نواحی حفاظت شده و تنوع زیستی غنی و سرشار- همچنین میراث اجتماعی و فرهنگی اصیل دارد. شیوههای فراوان زندگی و تاریخ غنی ایران برای ایجاد صنعت نیرومند گردشگری بسیار مناسب است. افزایش شدید تعداد گردشگران که شاهد آن هستیم، نشانه علاقه فراوانی است که جهان به ایران و میراث و تاریخ باستانی آن دارد.
اما خطرهایی نیز وجود دارد. من از کشوری کوچک (بارابادوس) میآیم که عموما از گردشگری سود برده است. اما زمانی بود –بهویژه در دهه 1970- که صنعت گردشگری خود را به درستی اداره نمیکردیم. اگر ایران میخواهد از گردشگری به عنوان یک مولد مهم و قابل توجه درآمد و شغل برخوردار شود باید به درستی و به خوبی برنامهریزی کند. برنامهریزی آن باید برخی موارد را تضمین کند؛ اولا هیچ عارضه نامطلوبی روی محیطزیست – بهویژه باتوجه به ظرفیت حمل کنونی – نداشته باشد و از الگوهای توسعه پایدار استفاده کند. ثانیا، لازم است اطمینان حاصل شود زیربنا و تسهیلات موردنیاز برای حمایت از زیربنای گردشگری وجود داشته باشد.
ثالثا لازم است تضمین کنیم درآمد تولید شده از گردشگری برای زیربنای اقتصادی محلی مفید واقع شود تا مردم مزایای حضور گردشگران خارجی را مشاهده و لمس کنند؛ مورد سوم کاری است که ما در بارابادوس آن را به درستی انجام ندادیم. به این ترتیب است که گردشگری میتواند به توسعه پایدار روستایی و شهری در ایران کمک کند.
اما در مورد آن قسمت از سوال شما درباره نواحی حفاظت شده، شواهد از بهترین تجربههای بینالمللی درزمینه گردشگری بینالمللی نشان میدهد گردشگری عملا میتواند یکی از بهترین تدابیر ممکن برای اداره و مدیریت نواحی حفاظت شده باشد؛ البته فقط در صورتی که به درستی برنامهریزی و اداره شود. یک روش تضمین برنامهریزی خوب و تولید درآمد مستمر و قابل اطمینان، شرکت دادن جوامع محلی در فرآیند تصمیمگیری است.
در واقع، در بعضی از طرحهای مشترک سازمان ملل متحد با دولت ایران، ما داریم از فعالیتهای ظرفیتسازی گردشگری زیستمحیطی صحیح برای شروع این فرآیند – حتی به عنوان بخشی از الگوی مدیریت نواحی حفاظت شده و محافظت حیات وحشحمایت میکنیم.
باید بگویم ایران داستانی بسیار مفصل درباره خود و آنچه در طول 5 هزار سال گذشته به آن دست یافته، دارد تا به جهانیان بگوید. گردشگری میتواند بهعنوان پلی برای تحقق این هدف خدمت کند.
– سازمان ملل تاکنون فعالیتهای قابل توجهی در حوزههایی مانند کاهش فقر، محیط زیست و بهداشت انجام داده است. با توجه به پیوند بین گردشگری و حفاظت محیط زیست با کاهش فقر، آیا هیچ طرح و برنامهای در این زمینه (گردشگری) در ایران تعریف کردهاید؟
خوانندگان شما ممکن است علاقه داشته باشند بدانند یکی از کارگزاریهای سازمان ملل که در ایران فعال است یعنی برنامه توسعه ملل متحد، بین سالهای 1999 و 2002 عملا در ترویج و حمایت از گردشگری در ایران شرکت داشت. این زمانی بود که ما از توسعه یک مجموعه چارچوب سیاست گردشگری ملی حمایت کردیم. بعدها ما برنامهای را آغاز کردیم به نام توسعه ناحیه- مدار که شامل اکوتوریسم محلی به عنوان ابزاری برای کاهش فقر بود. اما از آن زمان مستقیما در زمینه گردشگری هیچ کار دیگری انجام نشده است.
با این حال برنامه توسعه ملل متحد به فعالیت شدید برای کمک به کاهش فقر در ایران ادامه داده است. برای مثالکار ما در زمینه کاهش فقر با استفاده از روشهای بسیج اجتماعی و اعتبارهای خُرد متکی برجامعه انجام شد. این بخشی بزرگ از بسیاری از طرحهای دردست اجرای ما است. این روش چارچوبها – و زیرساختارهایی – توانمندساز – برای فعالیتهای از نوع اکوتوریسم- به وجود آورده است. آنچه در این طرحها رخ میدهد این است که جامعههای محلی توانمند میشوند تا از قبل برنامهریزی کنند و برای تولید درآمد خدمات ارائه دهند.
برنامه توسعه ملل متحد براین باور است که ابتکارهای متکی بر جامعه مشترک آن با دولت و جوامع محلی میتواند سیاست تجاری موثر از پیش تعیین شده برای به حداقل رساندن ریسکهای سرمایهگذاری و حذف احساسات از تصمیمهای تجاری برای اکوتوریسم فراهم سازد. این روش کم هزینه و قابل دوام خواهد بود. اما همچنین باید برای ایجاد ضوابط و معیارهای درست و چارچوب برنامهریزی اصولی برای گردشگری در سطح عالی فعالیت کنیم. این تنها راه برای حصول اطمینان از این امر است که اکوتوریسم روستایی را بتوان به روشی قابل دوام در سطح جامعه تحقق بخشید.
– ایران در سالهای اخیر با چند بحران زیستمحیطی مواجه بوده است. آیا تصور میکنید گردشگری میتواند راهی برای کاهش این بحرانها باشد؟
بحرانهای زیست محیطی که در ایران با آنها مواجهیم گوناگون است. درعین حال دلایل این بحرانها نیز بسیار متفاوتند. به این دلیل هیچ راه حلی به تنهایی قادر نخواهد بود ،همه این مشکلات را برطرف کند. در این میان گردشگری میتواند کمک کند اما به تنهایی نمیتواند حلال همه مشکلات باشد.
من طی سالهای گذشته بارها گفتهام علم هواشناسی آیندهای خشکتر و گرمتر برای ایران پیشبینی کرده است. من در میان تمامی چالشهای زیست محیطی که با آنها مواجهیم، بیش از همه درباره آب نگرانم. به این دلیل نمیتوانیم انتظار داشته باشیم گردشگری به تنهایی تمامی این مسائل بنیادی را حل کند. اما در عین حال نباید قابلیت صنعت گردشگری را برای کمک به خروج از بحران دست کم بگیریم. برای مثال، برنامهریزی بهمنظور افزایش گردشگری میتواند از الگوهای توسعهای استفاده کند که از آب کمتری استفاده میکند. آنچه ما باید انجام دهیم اجتناب از موقعیتی است که برای افزایش گردشگری برنامهریزی اندک داشته باشیم یا اصلا برنامهای نداشته باشیم و «توسعه» حاصل از آن باعث فشار بسیار زیاد به آب شود.
به تجربه در جزیره کوچک بارابادوس اشاره کردم که کنترل صنعت گردشگری را از دست داد و مدت زیادی طول کشید تا اشتباهات خود را برطرف کنیم. این امر در جاهای دیگر نیز رخ داده است. اما ایران مجبور نیست این اشتباهات را تکرار کند و برای اداره و برنامهریزی آنچه به سهولت میتواند مولدی مهم برای درآمد اقتصادی در آیندهای نه چندان دور شود، باید از آنچه در جاهای دیگر رخ داد بیاموزد.
لذا، بهطور خلاصه، درآمد حاصل از گردشگری میتواند از معاش دوستدار و متناسب با محیط زیست حمایت کند. همچنین بخشی از مزایای اقتصادی حاصل از گردشگری را میتوانیم برای برطرف کردن تهدیدهای زیست محیطی و احیای بعضی از نظامهای زیستی فرسودهمان باردیگر سرمایهگذاری کنیم.
آنچه از دولت توقع میرود نیز رویکردی است که براساس آن صنعت گردشگری به خوبی طراحی شده، دوستدار و متناسب با محیط زیست و پایدار را تثبیت کند؛ صنعتی که درسهای آموخته شده جهانی – چه خوب و چه بد – را از نزدیک پیگیری و مشاهده کند. لازمه این کار، نگاه کردن به صنعت گردشگری در داخل یک الگوی کلی توسعه و نه فقط بهعنوان فعالیتهایی بخشی است.
صنعت گردشگری، اگر به درستی برنامهریزی و مدیریت شود، میتواند با دیگر مولدهای مهم درآمد اقتصادی – حتی صنایعی با قدرت صنعت نفت – رقابت کند.
فراموش نکنیم گردشگری برخلاف نفت منبع اقتصادی تجدیدپذیر است.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد