تاریخ خبر: 1393/05/14 –
تعطیلات عید فطر و ترافیک محیر العقول جاده های شمالی زخم کهنه ای را باز کرده است که متاسفانه هیچ کس برای آن مرهمی نیافته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران(istta) به نقل از خبرآنلاین، در طی روزهایی که از تعطیلات گذشته است بسیاری اعم از مسئول و غیر مسئول و حتی مردم عادی خودشان و همشهریهایشان را به بی فرهنگی، بی فکری، عدم برنامه ریزی، متهم کرده اند.
عده ای تعداد زیاد اتومبیل پراید و خریداران آن یعنی قشر ضعیف تر جامعه را مقصر دانستند و بسیاری به خود و خانواده شان بد و بیراه گفتند که اصلا چرا تصمیم به سفر گرفته اند اما حقیقت این است که سفر رفتن و خوش بودن، دیدن دریا و کوه و جنگل حق مسلم آن کودکیست که همواره از پشت شیشه آپارتمانشان به تیر چراغ برق چشم دوخته است، حق مسلم آن خانمی است که از صبح تا ظهر در خط مونتاژ یک کارخانه و بعد از ظهر تا پاسی از شب در آشپزخانه بین داشتن و نداشتن تدبیر می کند و بالاخره حق مسلم مردی که……..
اما در این میان چه کسی مقصر است؟ مقصر مردمی هستند که به هزاران دلیل سعی می کنند نزدیک ترین و مقرون به صرفه ترین مقصد را برای تفریح خود و خانواده شان انتخاب کنند و یا اینکه مقصر سیستم اقتصادی- اجتماعی است که رفته رفته مردم را از حق مسلمشان دور کرده و سفر را نیز مانند دیگر تفریحات از سبد مردم خارج کرده است؟
در روزهایی این چنین چه شایسته بود برخورد یکی از مسئولان راهنمایی و رانندگی که از مسافران بابت شلوغی جاده ها عذر خواسته بود و چه ناشایسته برخورد مسئولانی که در برخورد با چنین مشکلاتی شانه ای بالا می زنند و می گویند: به من ربطی نداشت.
بسیار شنیده ایم که می گویند صنعت گردشگری صنعت هزاره سوم است چرا این ضرب المثل جهانی می شود؟ پاسخ در نیاز روز افزون مردم به تفریح است .در اکثر کشورهای پیشرفته جهان در قبال کار مردمی که چرخهای اقتصادی آن کشور را می گردانند خود را موظف به ارایه تفریحات مقرون به صرفه برای همه اقشار جامعه میدانند و در این بین گردشگری سهم به سزایی در این تفریحات دارد.
ما در کشور خود به هزار و یک دلیل از توسعه گردشگری خارجی اعم از ورودی و خروجی می ترسیم اما آیا توسعه گردشگری داخلی و مقرون به صرفه کردن آن برای همه طبقات جامعه اعم از طبقه محروم و متوسط نیز نیاز به این همه تردید دارد؟
ما همواره به داشتن اماکن فراوان گردشگری و جذابیت های طبیعی و چهار فصل بودن کشورمان افتخار کرده ایم اما تمام تلاشمان در حد همین افتخار کردن متوقف مانده است . به نحوی که رفتن و دیدن جذابیتهای کشورمان به صدها دلیل برای بسیاری از مردم مقرون به صرفه و جذاب نیست.
این در حالیست که توسعه راهها توسعه زیر ساختهای گردشگری مقرون به صرفه کردن فعالیت در این حوزه برای فعالان گردشگری و جذب سرمایه برای راه انداختن چرخ گردشگری داخلی و مفید بودن آن برای توسعه اقتصادی اصلا نیاز به تفکر ندارد.
مسئولان ما در سازمان گردشگری از دیرباز اسیر کشاکش سیاسی بوده اند و مسئولان اقتصادی هنوز در فکر فرمولی برای کم کردن بار یارانه های نقدی و مخاطرات اقتصادی به ارث رسیده از تصمیمات غلط وشتابزده اقتصادی دولت قبل.
در این میان حقوق اساسی مردم از جمله حق تفریح کردن در زیر چرخ بی رحم مناسبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی له شده است و در اتفاقاتی این چنین همواره مردم با سطح فرهنگشان و در آمدشان و چادر زدن ناگزیرش در کنار جوی و پارک مورد استهزا و اتهام افکار ناآگاه عمومی قرار می گیرند در صورتی که آنها دارند از حق مسلمشان با چنگ و دندان دفاع می کنند .
مسئولان محترم کشور باید این حق را به رسمیت بشناسند و برای تسهیل سفر و هر نوع تفریح معقولی که حق مردم است برنامه ریزی بلند مدت داشته باشند.
مردمی که بیش از 80 در صدشان از صبح تا شب برای به هم رساندن اول برج به آخر برج با هزاران دغدغه و استرس رو به رو هستند حداقل باید بتوانند در اعیاد بزرگی مانند نوروز و عید فطر و امثالهم خوش بگذرانند و نباید با بی برنامگی و سردرگمی آنان را از حقشان محروم و مقصر جلوه شان داد.