تاریخ خبر: 1393/06/26 – گروه گردشگری، عاطفه نبوی: «از اجاره سیاهچادر به توریستها در 5 سال آینده درآمدی معادل نفت خواهیم داشت» این عنوان خبری بود که در روزهای اخیر برخی سایتهای خبری برای توصیف درآمد یک فعال گردشگری محلی در یکی از روستاهای استان فارس بهکار گرفتهاند. عباس برزگر، زاده و ساکن یک روستای بسیار کوچک به نام «بزم» در شهرستان بوانات استان فارس است که توانست با پذیرایی از گردشگران خارجی در خانه و بعد در روستای خود و برقراری رابطه خوب و دوستانه با گردشگران، روستای خود را در کتاب راهنمای گردشگری لونلی پلانت، به ثبت برساند.
کارآفرینی این جوان مبتکر روستایی از سوی برخی کارشناسان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و از قول آنان در خبرها آمده است که درحال حاضر هزینه هر شب اقامت در دهکده گردشگری او چیزی حدود ٣میلیون تومان است. اگر هزینه اقامت در دهکده عباس برزگر نصف قیمت گرانترین هتل خاورمیانه و حتی کمتر باشد، میتواند معادل کل صادرات نفت کشور درآمد داشتهباشد. با این حساب اگر برزگر به ازای هر شب اقامت در ١٥هزار سیاه چادر که برای 5 سال آینده برنامهریزی کرده، حدود ١٠هزار دلار دریافت کند تنها در یک روز سال حدود ١٥٠میلیون دلار درآمد خواهد داشت. این درآمد در یکسال به حدود ٥٤میلیارد دلار میرسد که معادل درآمد نفتی ایران است. در ادامه خبر آمده است که با کار این فعال گردشگری برای 25 هزار نفر ایجاد شغل شده و به 100 نفر از جوانان روستا آموزش زبان انگلیسی داده شده تا به راهنمایی گردشگران بپردازند.
گردشگری پایدار در خطر 15هزار سیاه چادر
آمار و ارقامی که در این خبر ازسوی کارشناسان ارائه شده به خودی خود جذاب و برانگیزاننده حس کنجکاوی است؛ اینکه چطور یک نفر در یک روستای کوچک و دورافتاده میتواند به تنهایی هدفی را محقق کند که مجموعه یک سازمان عریض و طویل در کشور سالها است برای آن برنامهریزی و چانهزنی میکند، از سایر بخشها کمک میگیرد، سعی در بستن معاهدات بینالمللی میکند و در نهایت هم دیگر کارشناسان این حوزه در خوشبینانهترین حالت، تحقق نیمی از آن را هم با فرض تکمیل زیرساختها، تخصیص بودجههای لازم، ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی و بازاریابی موفق در سطح جهانی، موفقیت بزرگی میدانند.
رونق اقامتگاههای بومگردی و استفاده از این ظرفیت ایران برای جذب گردشگران خارجی چندی است که به درستی مورد توجه سازمان میراث فرهنگی و فعالان حوزه گردشگری قرار گرفته است. این اقامتگاهها با ظرفیتهای پذیرایی محدود اما منحصربهفرد خود یکی از مراکز اصلی رونق گردشگری پایدار هستند که با استقبال خوبی از طرف گردشگران خارجی نیز مواجه شدهاند؛ اما این استقبال خوب به معنی آمار نجومی ورود گردشگران به این بخش نیست، بلکه همچنان تعداد گردشگران و در نتیجه درآمد حاصل از این مقوله محدود است. حتی به فرض درستی این ادعاها و برپایی 15 هزار سیاه چادر برای پذیرایی از اسپانیاییها، اتریشیها و لهستانیها و… اصل گردشگری پایدار را که حفظ محیط طبیعی و جامعه محلی در آن تصریح میشود، به خطر خواهد انداخت.
آمار ارائه شده مورد تایید نیست
مدیر روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی استان فارس درگفتوگویی با «دنیای اقتصاد» درباره چند و چون این ادعاها میگوید: آماری که در خبرگزاریها ارائهشده به هیچ عنوان موردتایید سازمان میراث فرهنگی فارس نیست. مطمئنا عباس برزگر یکی از کارآفرینان موفق استان است و در حوزه گردشگری فعالیتهای ارزشمندی در این روستای کوچک انجام داده است، اما آمار ارائه شده به هیچ عنوان به سازمان ارجاع داده نشده و از زیر دست کارشناسان گردشگری ما عبور نکرده و تایید نشده است.
بهادری تاکید میکند: ایشان قبل از هر اقدامی باید ضوابط و مراحل قانونی کار را از طریق سازمان میراث طی کرده و در صورت تطبیق با قوانین و رعایت اصول، از حفظ اقلیم منطقه گرفته تا همه محدودیتهای موجود دیگر وارد مراحل بعدی کار شوند. بعد از آن اگر دیدند که توانایی انجام این کار و گسترش فعالیت خود را دارند، ما با کمال میل با ایشان همراهی کرده و به جذب سرمایهگذار برای ادامه این فعالیتها نیز میپردازیم.
وی در ادامه خاطر نشان میکند که سازمان میراث در جریان فعالیتهای ایشان طی سالهای اخیر بوده است و میافزاید: فعالیتهایی که تابهحال انجام شد محدود به همین منطقه و با درآمدی معقول و منطقی بودهاست و تناسب زیادی با ارقام اعلام شده ندارد و سازمان در صورت ادامه این روند به بررسی کارشناسی این موارد خواهد پرداخت.
این طناب از سنگینی خود پاره میشود
مازیار آل داوود صاحب اقامتگاهی در روستای گرمه استان اصفهان به «دنیای اقتصاد» درباره حداکثر تعداد میهمانانشان در فصول مناسب گردشگری میگوید: ما در فصل پیک سفر مناطق کویری و در بهترین حالت، روزی 15-10 مسافر خارجی خواهیم داشت که البته این تعداد در بعضی از ماههای سال خیلی کمتر از این خواهد بود. آنها متناسب با نوع سرویسی که دریافت میکنند بهطور متوسط 40 تا 45دلار برای اقامت و غذا در یک شبانه روز پرداخت میکنند. البته برای بعضی از تورهای خاص که شاید سالی یکی دوبار اتفاق بیفتد و نیاز به تهیه امکانات کمپینگ در صحرا باشد که تا سقف 200 دلار برای گردشگر هزینه دربرخواهد داشت. در مقابل آن بعضی از گردشگران نیز خدمات بسیارمحدودی میخواهند که شاید درآمد حاصل از یک گردشگر را تا 10 تا 15 دلار نیز تقلیل دهد. وی که از مبتکران اولیه ایجاد اقامتگاههای بومگردی در ایران است، تاکید میکند: با توجه به ورود تعداد اندک گردشگر به ایران که مطمئنا همه آنها هم طبیعتگرد نیستند، درآمد حاصل ازاین نوع توریسم حداقل در حال حاضر بسیار محدود است. آل داوود یادآور میشود: ما با توجه به اقلیم منطقه و سایر مسائل موجود در واقع حدود 7 ماه کاری مفید داریم که اگر در این 7ماه بهطور متوسط هر روز از 10 گردشگر پذیرایی کنیم، با در نظر گرفتن قیمت پایه 45 دلار درآمد سالانه ما چیزی حدود 95 هزار دلار میشود.
این فعال توریسم دلیل جذابیت این نوع از گردشگری برای توریستهای خارجی را تجربه زندگی بکر و معیشت روستایی میداند و تاکید میکند: شاید در حال حاضر برای من یا بسیاری از فعالانی که در این حوزه مشغول به کارند با تزریق بودجهای امکان گسترش این نوع کسب و کار و افزودن به اقامتگاههایمان وجود داشته باشد، اما با اطمینان میتوانم بگویم که این کار از کیفیت ارائه خدمات به عنوان یک کلبه بومگردی خواهد کاست؛ چرا که کسی که کویر یا سیاهچادر را برای گذراندن تعطیلات انتخاب میکند، تمایل فراوانی به تجربه زندگی و گذران شکل واقعی و بکر زندگی محلی و روستایی را دارد و نمیخواهد مثلا در یک شهرک سیاهچادرها که اساسا سیستم آن با شرایط اولیه بهطور کلی متفاوت خواهد بود، ساکن شود. او در پایان خاطرنشان میکند: گردشگران اینجا را دوست دارند چون ما با آنها، زندگی و معاشرت میکنیم، زمان میگذرانیم و ساختار زندگی محلی را حفظ میکنیم. به لحاظ نظری و روی کاغذ شاید بتوان این کسب و کار را گسترش داد و بر ضخامت این طناب افزود: اما در عمل طناب از سنگینی خود پاره میشود.
بیتردید گردشگری از حوزههایی است که با اتکا به ویژگیهای خود میتواند رشد و رونق را نه لزوما از بالا و به صورت دستوری و با تزریق بودجه که از بدنه و با ابتکارات فعالان خود تجربه کند؛ شاهد این مدعا هم عباس برزگر و مواردی مشابه در ایران و جهان است که توانستهاند معیشت یک روستا یا حتی منطقهای بزرگتر را با موقعیتشناسی خود تحت تاثیر قرار داده و بهبود بخشند. اما این به این معنی نیست که در صورت وقوع چنین وضعیتی بتوان بدون در نظر گرفتن همه موانع و محدودیتها در سطح وسیعتر، ادعای نابجایی در این زمینه کرد. ارائه آمارهای نادرست و برداشتن سنگهای بزرگ، موجب مخدوش شدن فضا و به وجود آمدن تصورات مبهم و نادرست در حوزهای میشود که در سالهای اخیر ضربات فراوان و گاه جبرانناپذیری از این ندانمکاریها خوردهاست. به نظر میآید گردشگری ما در حال حاضر برای توسعه پایدار خود بیشتر به گامهای کوچک و مطمئن و کارشناسی شده که نزدیک به واقعیت باشد نیازمند است، تا ادعاهای بزرگ و ارقام نجومی که از دل معجزه برمیآیند.