در گذشته مدارس و دانشگاههایی که برای تحصیل در آن باید شهریه پرداخت میشد، بهاندازهٔ امروز فراگیر نبود. بسیاری از والدین امروز، بدون پرداخت مبلغ قابلتوجهی پول به مدرسه و یا دانشگاه میرفتند و فارغالتحصیل میشدند؛ اما این روزها با گسترش مدارس و دانشگاههای غیردولتی، درسخواندن بچهها به علت شهریهٔ مدارس و سایر هزینههای جانبی و رنگارنگ تحصیل، بار مالی قابلتوجهی برای والدین دارد. گاهی همین بار مالی والدین را به بدرفتاریهای اشتباهی با فرزندان میکشد. مخصوصاً اگر فرزندان آنها بهاندازهای که والدین میخواهند، به درس خودشان اهمیت ندهند. اگر شما یکی از والدینی هستید که برای تحصیل فرزند خود شهریه میپردازید، خواندن این مطلب را به شما توصیه میکنم.
یک جعبه مداد رنگی حس نسبت به فرزند
برخلاف تصویر کلیشهای که از والدین داریم و آنها را صرفاً عاشق فرزندان خود میدانیم، باید گفت احساسات والدین نسبت به فرزندان پیچیده، چندبعدی و متضاد است. بهبیاندیگر والدین، احساسات مختلفی نسبت به فرزندان خود تجربه میکنند که گاهی حتی نسبت به آن آگاه نیستند. موضوعی مثل پرداخت شهریه برای تحصیل فرزند، ممکن است، احساسات مختلفی در والدین ایجاد کند که در ادامه به آن میپردازیم.
گاهی والدین بیآنکه بدانند، ناخودآگاه از فرزندشان عصبانی هستند! پولی که برای شهریهٔ تحصیل فرزند پرداخته میشود، با زحمت و تلاش فراوان و به قیمتِ باهمنبودن والدین و گذشتن از یک سری لذتها، بهدستآمده است. این پول میتوانست صرف برآورده کردن نیازهای خود والدین شود؛ اما صرف شهریهٔ تحصیلی فرزند میشود، بیآنکه لذتی نصیب والدین شود! بنابراین طبیعی است که والدین ناخودآگاه عصبانی باشند.
حس دیگری که ممکن است والدین بهصورت ناخودآگاه و یا حتی خودآگاه نسبت به فرزندان خود داشته باشند، حسادت است. گاهی والدین به امکاناتی که برای تحصیل فرزندشان فراهم میکنند و فرزند قدر آنها را نمیداند، حسادت میکنند؛ درحالیکه چنین شرایطی برای خود آنها فراهم نبوده است. چنین والدینی احساس میکنند برای فرزندشان، پدر یا مادر بهتری ازآنچه خود داشتهاند، بوده و هستند. آنها به رفاهی که فرزندشان در آن غوطهور است و خود از آن محروم بودهاند و یا به پیشرفتها و تحسینهایی که فرزندشان به دست میآورد و آنها به دلیل عدمبرخورداری از امکانات، از آن محروم بودهاند، حسادت میکنند.
گاهی نیز پای نیازهای برآورده نشدهٔ یکی از والدین وسط است! بهعنوانمثال مادری احساس میکند، شوهرش با نادیدهگرفتن نیازهای وی و فرستادن فرزند به مدرسهای که مستلزم پرداخت شهریه است، در واقع میخواهد بگوید به فرزندشان بیشتر از وی اهمیت میدهد و فرزند را بیشتر از مادر دوست دارد. رقابتهایی که بین والدین و فرزند و یا بین فرزندان باهم وجود دارد، نیز گاهی باعث میشود، والدین احساس خوشایندی نسبت به امکاناتی که در اختیار یکی از فرزندان قرار میگیرد، نداشته باشند. ضمن اینکه وقتی منابع و امکانات خانواده محدود است و تنها برخی از اعضای خانواده میتوانند از منابع استفاده کرده و سایر اعضا محروم میمانند، والدین به خاطر ادراک احساس تبعیضی که بین بچهها میگذارند، احساس گناه میکنند. گاهی نیز والدینی که هزینههای مالی را پرداخت میکنند، فکر میکند حالا که آنها پول درمیآورند، باید تصمیمگیرنده نیز باشد و هر چه میگویند باید توسط دیگران، انجام شود!
جملههای اشتباه اما رایج
احساسات مختلفی که والدین نسبت به پرداخت شهریهٔ تحصیلی فرزندشان دارند، ممکن است این تصور را در آنها ایجاد کند که فرزندشان باید علاوه بر قدرشناسی، در ازای آن کاری کند. به همین دلیل سعی میکنند با ایجاد احساس گناه، فرزند را به انجام آن کار وادار کنند. به عنوان مثال والدین ممکن است یکی از جملات زیر را به فرزندشان بگویند:
ما شهریه میدهیم، تو باید درس بخوانی
جملهٔ «ما شهریه میدهیم، آنوقت تو درس نمیخوانی»، یا «تو که درس نمیخوانی حداقل پول حروم نکن»، را بسیاری از والدین به فرزندان خود میگویند. توجه داشته باشید وقتی به فرزند خود میگویید که چون شما شهریه میپردازید، او باید درس بخواند، میتوان انتظار داشت که فرزند شما برای مقابله با احساس گناه و اضطرابی که به او میدهید، یا راه و رسم لجبازی در پیش گیرد و درس نخواند یا با چاشنی احساس گناه و اضطراب درس بخواند؛ درس خواندنی که در نهایت به خستگی روانی، احساس افسردگی و بیزاری از مدرسه در وی منجر میشود. بهبیاندیگر فرزند شما جایی از این مدل درس خواندن دلزده میشود.
ما شهریه میدهیم، تو باید در کارهای خانه کمک کنی
گاهی والدین در ازای پرداخت هزینهٔ تحصیلات فرزندانشان از او توقعاتی دارند؛ بهعنوانمثال میگویند: «چون ما شهریه تو را میدهیم؛ تو هم باید در کارهای خانه کمک کنی و یا کار دیگری برای من انجام دهی». توجه داشته باشید که فرزند شما باید در اوقات فراغت خود به شما در انجام کارهای خانه کمک کند، حتی اگر شما هزینهٔ تحصیل او را ندهید؛ اما وقتی شما چنین توقعاتی را مطرح میکنید، در واقع با فرزند خود وارد معامله میشوید.
احساس گناهی که این حرف در فرزند شما ایجاد میکند، ممکن است وی را متعهد کند، درس را کنار بگذارد و بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای خانه و یا سایر تقاضاهای شما کند. عقب افتادن از درس و پیشرفت کمترین هزینهای است که فرزند شما برای این معامله میپردازد؛ هزینهای که در درازمدت ممکن است، منجر به شکلگیری احساس خشم و نفرت فرزندتان نسبت به شما شود.
ما شهریه میدهیم تو باید دختر/پسر خوبی برایمان باشی
وقتی از فرزند خود توقع دارید در ازای پرداخت هزینهٔ تحصیلش برای شما فرزند خوبی باشد، در واقع خوببودن فرزند خود را وابسته به اعمال خود میکنید و بهصورت تلویحی این پیام را به او میدهید که قرار است تو در ازای لطف من خوب باشی؛ نه همیشه! برخلاف تصور شما، این جمله نیز از فرزند شما، آدم بهتری نمیسازد. او نهتنها با شنیدن چنین جملاتی، مسئولیتپذیرتر نمیشود، بلکه بهمرور از شما خسته و طلبکار هم میشود. به خاطر داشته باشید که نفرستادن فرزند به مدرسه، خیلی بهتر از مدرسهفرستادن با ایجاد احساس گناه است. برای پیشگیری از بروز چنین احساساتی در فرزندانتان باید نکات زیر را موردتوجه قرار دهید:
چهکار کنیم؟
حالا که هم شهریه میدهیم، هم احساسات منفی داریم، چهکار میتوانیم بکنیم؟
1. احساسات خود را بشناسید و آنها را بپذیرید
حسهای شما نسبت به فرزندتان بهاندازهٔ یک جعبهٔ مدادرنگی متنوع است. در عین حال که فرزند خود را دوست دارید، میتوانید از او عصبانی باشید. در حالی که میخواهید شاهد پیشرفت روزافزون فرزند خود باشید، ممکن است به موفقیتهایش حسادت کنید. شناخت این احساسات و پذیرش آنها به شما کمک میکند، بر حسهایتان کنترل داشته باشید؛ اما وقتی شما این حسها را نشناسید و یا آنقدر برایتان ناپذیرفتنی باشد که آنها را به آگاهی خود راه ندهید، میتوان انتظار داشت این احساسات را بهگونهای دیگر مثل ایجاد احساس گناه در فرزند، نشان دهید.
2. یادتان باشد، شما در برابر فرزندانتان مسئولید
نکتهٔ دیگری که نباید از یاد ببرید این است که شما در برابر فرزندانی که علت به دنیاآمدنشان هستید، مسئول هستید و قرار است تا آنجا که در توان دارید و نه بیشتر از توانتان، به شکوفایی استعدادها و ظرفیتهایشان، کمک کنید. هرچند قرار است فرزندانتان در برابر شما قدرشناس باشند، قدرشناسی به معنای برآوردهکردن همهٔ توقعاتی که از آنها دارید، نیست.
3. فرزندتان فردی مستقل از شماست
فرزند شما فردی مستقل از شماست. ممکن است استعدادها، تواناییها، آرزوها و نیازهای وی با آنچه شما برایش میخواهید و آرزو دارید یکسان نباشد. توجه داشته باشید که بچهها برای برآوردهکردن نیازها و آرزوهای والدین به دنیا نمیآیند؛ بنابراین آنها را همانطور که هستند، بپذیرید و کمک کنید متناسب با تواناییها و استعدادهایشان، بهترین انتخاب را داشته باشند.