این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره تبِ نوشتن و نویسنده شدن گفت: نوشتن یک امر ضروری است و برخی افراد احساس میکنند حرفهای گفتنی و درونیاتی دارند که نیاز است آنها را در قالب کلمات بیان کنند.
او با بیان اینکه نوشتن در فضای مجازی بیشتر از روی علاقه است، اظهار کرد: معمولا فرد میخواهد با نوشتن خودآزمایی کند تا از خودش مطمئن شود. از طرف دیگر به دنبال این است که دیگران را در تواناییهای خود سهیم کند. این نوع نوشتن در فضای مجازی اشکالی ندارد.
والایی در ادامه افزود: اگر فردی بخواهد نوشتههایش را که در فضای مجازی منتشر کرده است به کتاب تبدیل کند، باید از صافیهایی بگذرد و کارشناسان و منتقدان آن را بررسی و تأیید کنند. البته با توجه به اینکه برخی با هزینه شخصی خود در نشر درجه سوم کتاب چاپ میکنند، هیچگاه این تأیید صورت نمیگیرد.
او با بیان اینکه صافیای برای چاپ کتابهایی که کیفیت لازم و محتوای قوی ندارند، از طرف وزارت ارشاد وجود ندارد، اظهار کرد: وزارت ارشاد فقط کتابها را از این جهت بررسی میکند که منافاتی با برخی از موضوعات اخلاقی و ارزشی نداشته باشند، همین برایشان کفایت میکند و برایشان مهم نیست که کتابها کیفیت و محتوای قوی داشته باشند.
این نویسنده خاطرنشان کرد: به دلیل نبود توجه به چاپ کتابهای باکیفیت، کتابهای خوب که انگشتشمارند در هجوم آثار کمبها گم میشوند. باید برای اینها چارهای اندیشید و اجازه نداد نوشتههایی که در فضای مجازی منتشر میشوند به کتاب تبدیل شوند تا ارزش و منزلت کتاب زیر سوال نرود و بازار کتاب با کتابهای سطح پایین، نازل و غیراصولی اشباع نشود.
او یادآور شد: هیچیک از مسئولان و متولیان امور فرهنگی و کتاب هیچ فکری برای این موضوع نکردهاند.
والایی درباره اینکه چگونه میتوان نویسندگانی را که در کتاب اول متوقف شدهاند در مسیر درست قرار داد، بیان کرد: کسانی که میخواهند نویسنده شوند فقط و فقط با مطالعه بیشتر آثار درجه یک که ارزشمند هستند و محتوای غنی دارند، میتوانند خود را ارتقا بدهند تا اولیهای توانمندی باشند. همچنین نوشتن روزانه دریافتهای ذهنی و بیرونی خود میتواند به آنها کمک کند. داستان کوتاه نیز بستر خوبیاست تا بر روی نوشتن تمرکز کنند.
او همچنین درباره تأثیر کارگاههای نویسندگی در افزایش رغبت به نوشتن گفت: وجود کارگاهها خوب است و میتواند افراد مستعد و علاقهمندان واقعی را توانمند کند اما متأسفانه این کارگاهها با تبلیغات فراگیری که دارند این تصور را در دیگران به وجود میآورند که با کمترین زحمت و گذراندن یک دوره کوتاه میتوان نویسنده شد.
این نویسنده با بیان اینکه صِرف علاقه و خواست اولیه نمیتواند کسی را نویسنده کند، گفت: کسانی که نویسنده شدن در خمیرمایه وجودیشان نیست معمولا در کارگاه داستاننویسی شرکت میکنند و باعث میشوند بازار کارگاه و کلاس داستاننویسی داغ شود.
او افزود: انگیزه بیشتر برگزارکنندگان کارگاههای داستاننویسی نیز تأمین مالی برای امورات دیگرشان است، که این انگیزههای غیرفنی و شاید غیراخلاقی بازار آنها را گرم نگه میدارد.
علیاکبر والایی با بیان اینکه لزومی ندارد بازار کارگاههای داستاننویسی و نوشتن گرم شود گفت: باید فکری به حال کتابخوانی کرد. اگر نیرو و توانی که صرف کلاس داستاننویسی میشود، صرف علاقهمند کردن مردم به کتابخوانی شود، کمک بسیاری به بازار کتاب خواهد کرد و باعث میشود وضعیت رکود نشر و وضعیت وخیم اهل قلم بهبود یابد.
او درباره اینکه چگونه میتوان نارضایتی از میزان کتابخوانی در جامعه و رغبت زیاد به نوشتن را کنار هم قرار داد، اظهار کرد: متأسفانه نویسندهپروری بهویژه نویسندههای جوانی که تب به جا گذاشتن نامی از خودشان در وادی ادبیات را دارند، باعث میشود سطح ادبیات و نوشتههای ادبی پایین بیاید، ناشران نیز با دیدن این وضعیت راغب میشوند پولهای سرگردانی را که برای نشر کتاباولیها هزینه میشود جذب کنند و فرصتی نمیماند تا با نویسنده حرفهای که قابلیت و شایستگی دارد تماس بگیرند. این موضوع لطمه فراوانی به بازار حرفهای میزند.
این نویسنده در ادامه اضافه کرد: از طرف دیگر این موضوع بر مردم کتابخوان نیز تأثیر منفی میگذارد. آنها با دیدن سطح نازل آثار مکتوب منتشرشده قضاوت بدبینانهای خواهند داشت که اگر وضعیت نشر ما اینچنین است، چرا باید مطالعه کنیم؟ نویسندههای اینچنینی بازار نشر را اشباع کردهاند و نارضایتی مخاطبان از دسترسی نداشتن به آثار خوب دلیلی برای توجیه مطالعه نکردن آنهاست.