موفقیت زنان را اغلب به شانس نسبت میدهند، اما درواقع سختکوشی و پشتکار زنان است که آنها را سرآمد حرفهی خود میکند: چه هنرمند یا کارآفرین باشند و چه دانشمند یا استاد دانشگاه. حد وسط، هیچوقت برای زنهای موفق معنی ندارد. آنها دائما در تلاش و تکاپو هستند و میدانند موفقیت واقعی تنها با عبور از محدودیتهای نادرست زمانی، فرهنگی و موانع بازدارنده تحقق پیدا میکند. پنج عامل جهانی وجود دارد که زنان جوان را، فارغ از ریشه و فرهنگ و مرزوبوم، برای رسیدن به موفقیت تقویت میکند. با ما باشید تا در این نوشته با عوامل موفقیت زنان در زندگی آشنا شوید.
این عوامل، که به شکلگیری نسل بعدی زنان راهبر کمک میکند، از تجربههای زنان موفقِ نسلهای پیشین گرفته شدهاند. موفقترین زنان جهان از هر فرصتی که برایشان پیش آمده، بهخوبی استفاده کردهاند و گاهی هم، خودشان برای خودشان فرصت خلق کردهاند. ترسها و تردیدهای این زنان، بهجای اینکه جلوی پایشان سنگ بیندازد، پلهای برای بالارفتن آنها شده است.
بعضی ویژگیهای افراد موفق مانند انگیزه، کنجکاوی ذاتی، شجاعت، مدیریت خود، لذتبردن از بهچالش کشیدهشدن، اراده[ی قوی]، پایداری، اشتیاق و انعطافپذیری، شاید ذاتی باشند، اما بدون شک این ویژگیها را هم باید پرورش داد و تقویت کرد.
در ادامه پنج عامل مهم برای شکلگیری زنان راهبر را بررسی میکنیم، عواملی که اثرگذاریشان ثابت شده است.
1. مهارتهای اساسی
مهارتهای اساسی و ویژهای وجود دارند که هرکس باید ورای آموزش استاندارد، به آنها دسترسی پیدا کند. ما باید مطمئن شویم که زنان جوان به این مهارتها دسترسی دارند، مهارتهایی که به آنها کمک میکند بهسمت دستیابی به موفقیت در اوایل دوران حرفهای خود حرکت کنند. این مهارتها عبارتاند از: سخنوری، نوشتن، مذاکره و ارتباطات شبکهای مؤثر. خیلیها ممکن است بعضی از این مهارتها را بهصورت ذاتی داشته باشند. در غیر این صورت، برای تمرین این مهارتها باید از دورههای آموزشی مختلف بهره برد. بهعلاوه، بعضی کارفرمایان بهواسطهی توسعهی فرصتهای شغلی، امکان دسترسی به بعضی دورههای آموزشی در این حوزهها را برای زنان فراهم میکنند، اما این فرصتها اغلب در اواسط دورهی شغلی زنان ارائه میشود. این در حالی است که اگر از ابتدا فراهم شوند، تأثیرگذارتر خواهند بود. بااینحال حتی اگر این فرصتها از طریق کارفرما هم فراهم نشد، خود زنان باید بهدنبال این باشند که بهطریقی این مهارتها را فرابگیرند.
2. کسب تجربه در فضای بینالملل
سفرکردن، انسان را با سایر فرهنگها و طرز تفکرها آشنا میکند. این امر برای پیشرفت در هر حرفهای، حتی حرفهها و صنایع محلی، ضروری است. اهمیت این موضوع از این جهت است که جهان روزبهروز بهسمت جهانیترشدن و وابستگی متقابل و روزافزون ملتها به یکدیگر پیش میرود. اقداماتی که در دو مکانِ کاملا دور از هم اتفاق میافتند، امروزه بهطور اجتنابناپذیری، مستقیم یا غیرمستقیم، بر همه اثر میگذارند. تجارب بینالمللی، تفکر انسان را بهچالش میکشد و این موضوع قطعا بسیار مهم است. مهارتهایی که افراد از زندگی و کارکردن در محیطهای ناآشنا فرامیگیرند و همچنین تجربههایی که از مشاهدهی نحوهی برخورد فرهنگهای دیگر با مسائل کسب میکنند، بهخودیخود ارزشمندند. این مهارتها و تجربهها افراد را مجبور میکنند خارج از چهارچوبهای متداول فکر کنند و آنها را برای پیداکردن و بهکارگرفتن راهحلهایی که بیرون از منطقهی امنشان است، بهچالش میکشند.
3. آموزش
آموزش نقش مهمی در توسعهی هر حرفه ایفا میکند. بااینحال باید مشخص شود کدام اقدامات، در مراحل مختلف توسعهی حرفهای نقش مهمتری دارند. هر فرد، در مراحل مختلف زندگی حرفهای خود، به انواع مختلف آموزش نیاز دارد. نیاز به آموزش، در مراحل مختلف، از سالهای دانشجویی گرفته تا اواسط دورهی شغلی و بالاترین مدارج حرفهای متفاوت است.
سالهای دانشجویی
در طول سالهای تحصیل، بودن در جلسات، دنبالهروی و صحبت با دانشجوهای سالبالایی و فارغالتحصیلان رشتههای تحصیلی مختلف، به زنان جوان انگیزه میدهد که بهدنبال بهترینها باشند. این کار به آنها کمک میکند ببینند موفقیت در هر حوزهای به چه شکل است و رسیدن به دستاوردها چه حسی دارد. دیدن ثمرهی سختکوشی و گوشدادن به داستانهای شغلی، میتواند برای زنان جوان الهامبخش باشد. آنها هرچه با افراد بیشتری درمورد زمینههای بیشتری صحبت کنند، چشمانداز وسیعتری از فرصتهای در دسترس، جلوِ چشمهایشان پدیدار میشود. بهاینترتیب، قوهی تخیلشان درمورد مقصدهای احتمالیِ این مسیرها تقویت میشود. نشستن پای صحبت فارغالتحصیلانی که از تجربههایشان میگویند، میتواند راه دستیابی به موفقیت را هموارتر کند.
شغلهای ابتدایی
دورهی اولیهی زندگی حرفهای هر فرد درواقع زمان کشف، یادگیری بیشتر و شناخت موقعیتهای شغلی، اولویتها و علایق است. زنان جوان در طول این دوره باید در میان افرادی قرار بگیرند که در حرفهی موردنظر فعالیت میکنند تا از توصیهها و ایدههای آنها استفاده کنند و ایدههای خودشان را در مسیر شغلیشان اجرا کنند. هرکسی میتواند زنان جوان را در مسیر موفقیت شغلی حمایت کند: از سخنوران الهامبخش گرفته تا افرادی حرفهای که آنها را تحسین میکنند، و همکاران و مدیران.
نیمهی راه
داشتن شبکههای ارتباطی گسترده برای ملاقات با افراد در حوزههای کاری و حرفهای و آشناشدن با افراد همفکر و هممهارت، برای پیشرفت در این مرحله بسیار مفید است. داشتن زنجیرهی ارتباطات قوی، هم در توسعهی فردی و هم در توسعهی حرفهای نقش دارد، چراکه افرادی که شخص را بهخوبی میشناسند، میتوانند بهطور مستقیم و مشخصا دربارهی انواع موقعیتها، گزینهها و جهتهای مشخصِ دستیابی به اهداف، به او کمک کنند. بنابراین، ارتباطات، ابزاری بسیار مؤثر برای ایجاد مسیرهای روشن در توسعهی حرفهای است.
موفقیت شغلی
سالهایی که زنان در اوج زمینهی حرفهای خود هستند، زمان تحکیم، تثبیت و تحققبخشیدن [به تواناییهای خود] است. این زمانی است که زنان میتوانند فرصتهای خود را گسترش دهند یا در زمینههای موردعلاقهشان عمق بیشتری ایجاد کنند، مثلا رسیدن به مقام مدیریت در حرفهی کسبوکار، یا مقامهای ارشد و مؤثر در سیاستگذاریها در حرفهی سیاست. در این دوره، آموزش یکدیگر و کمک به هم و حمایت از هم از طریق روابط و شبکههای همکاری، بسیار مؤثر و رضایتبخش خواهد بود. داشتن گروهی از دوستان نزدیک و همکاران قابلاعتماد که برای موفقیت یکدیگر صریح، سخاوتمندانه و بنیادین عمل میکنند، میتواند اهدافی را قابلدستیابی کند که رسیدن به آنها درحالحاضر غیرممکن بهنظر میرسد.
4. الگوبرداری
الگوبرداری یکی از روشهای بسیار اثرگذار برای الهامبخشی به زنان در دنبالکردن ایدههای بزرگ است. هرکسی ممکن است الگوی زنان باشد: از اطرافیان نزدیک خود او گرفته تا دیگر افراد جامعه، حتی کسانی که فقط اسمشان را در اخبار شنیدهاند.
در این زمینه دو نوع الگو وجود دارد: اول، زنان یا مردانی که با ویژگیهایی ازقبیل مهربانی، پایداری، شجاعت، دلاوری، درستی و سایر ویژگیهای تحسینبرانگیزِ دیگر در زندگی و کار خود، به ما کمک میکنند تبدیل به کسی شویم که میخواهیم؛ دوم، کسانی که به ما کمک میکنند رسیدن به موقعیتها و نقشهایی را تصور کنیم که ممکن است قبلا حتی درموردشان فکر هم نکرده باشیم، موقعیتها و نقشهایی مثل سران دولتی، رؤسای شرکتهای چندملیتی، رهبران جنبشهای سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی و… . دیدن موفقیت این زنان در این موقعیتها و نقشها در هر نقطه از جهان، الهامبخش زنانِ جوان میشود تا انتظاراتشان را درمورد احتمال و امکان هرچیزی بالا ببرند.
بسیار مهم است که کارهایی که زنان راهبر در سراسر جهان انجام میدهند، بهصورت علنی و عمومی پذیرفته و تجلیل شود. نقش حیاتی زنان در توسعهی جوامع و اقتصاد باید بهرسمیت شناخته شود. با برجستهکردن این موضوع، کشورها، جوامع و شرکتهای دیگر هم متوجه میشوند که حضور زنان در موقعیتها و نقشهای بهاصطلاح مردانه، نهتنها غیرمعمول نیست، بلکه باید تبدیل به مسئلهای عادی شود. همچنین باعث میشود تمام مشقتهایی که زنان در راه رسیدن به موقعیت فعلی خود و هموارکردن مسیر برای آیندگان کشیدهاند نیز دیده شود.
5. شروع زودهنگام
آموزش باید تا جای ممکن از سنین ابتدایی دختران شروع شود تا مطمئن شویم آنها میدانند که میتوانند بهاوج برسند. میتوان آموزش را با تشویق و الهامبخشی در ابتدای تحصیل شروع کرد. آموزش پسران و مردهای جوان هم برای درک این پیام، از طریق مثالزدن از زنان موفق، به همان اندازه مهم است. اگر از همین الان شروع به تغییر ساختار فکری دختران و پسران کنیم، حتی در جوامع و فرهنگهای بسته هم امکان تغییر در نسلهای آینده وجود دارد.
ایجاد محیطی برای موفقیت زنان بسیار حیاتی است: سیاستهایی عمومی که زنان را تشویق به موفقیت میکنند، محیطهایی کاری که به زنانِ موفق پاداش میدهند، نظامهایی آموزشی که زنان را تا بالاترین استانداردها آموزش میدهند و…؛ اینها فقط برخی از مواردی هستند که بهمنظور ایجاد محیطی برای آمادهسازی و تشویق زنان در رسیدن به راهبری نیاز است.
از ویژگیهای همهی زنان و البته مردان موفق جهان این است که هرگز تسلیم نمیشوند، همیشه انگیزه دارند و همیشه بهدنبال تجربههای جدیدند. همهی ما باید در رساندن آنها به موفقیت کمک کنیم، چراکه کشورها، جوامع و آیندهی ما به موفقیت آنها نیز بستگی دارد.
برگرفتهاز: huffingtonpost