ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
«هوشنگ ابتهاج»
شاید در طول تاریخ، موضوعی شورانگیزتر از عشق در زندگی انسانها رقم نخوردهباشد. قصهای است که از هر زبانی نامکرر است؛ ولی اگر مکرر هم باشد، تکرارش ملیح است و به دل مینشیند.
از همین روست که همه آنانی که در پی خلق آثار ماندگار هستند. از عشق مدد میگیرند و باور دارند که چرخ گردون از موج او به حرکت در میآید.
عاشق از خدمت به معشوق لذت میبرد و منتی بر سر او ندارد. داستان «سپیده دانایی» هم اینگونه است. از ابتدا بنای آن با عشق نهاده شد و اینک که نزدیک به یک دهه از آن شروع میگذرد، گشودن گرهای از مشکلات جامعه و مردم را مهمترین آرمان خود قرار دادهایم. حال که مقابل نام «سپیده دانایی» عدد «صد» قرار گرفته، باور داریم که در تمام روزهای سپریشده، نگاه پرمهر حضرت دوست یاریرسان و انگیزهبخش ما بودهاست.
رسم ادب حکم میکند که از همراهان این صد منزل قدردانی کنیم. از چهرههای بزرگواری که با محبت پذیرایمان بودند و اینک از این دیار خاکی رخت بربستند. از شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی متعددی که مشوق ما بودند، تا اساتید، روانشناسان، مشاوران و روانپزشکان محترمی که به این راه اعتماد کردند و در این مسیر راهنما و یاورمان بودند.
از همه نویسندگان، روزنامهنگاران، طراحان، عکاسان و همکاران بخشهای پشتیبانی که در تمام این سالها همدلانه کنارمان بودند و در این راه سخت به ما قوت قلب دادند تشکر میکنیم.
برای خانواده «سپیده دانایی» انتشار شماره «صد» شورانگیز است و باور داریم که با یاری چنین همراهان همدلی میتوانیم به روزهای روشن امید داشته باشیم.
دعای امروزمان همان است که از روز نخست بود:
«مدد از خاطر رندان طلب ای دل ورنه
کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم»
«حافظ»
یا علی مدد
محمد گلزاری- سردبیر سپیده دانایی
دیماه 1395