ورتا چمانی
عازم سفر پرماجرا
در میان بازیگرانی که این سالها در سینما و تلویزیون کوشیدهاند ایفای کاراکترهای ملموس دهه هفتادی را برعهده داشته باشند الهه حصاری جایگاه ویژهای دارد.
این بازیگر هرچند خودش متولد آخرین سال از دهه شصت است اما هم چهره کمابیش نوجوانانهاش و هم عادات رفتاریش در بازیگری و بخصوص نوع نگاهش موجب شده همواره به عنوان یکی از بهترین بازیگران ایفای نقش جوانان دهه هفتاد موردتوجه قرار گیرد.
الهه حصاری که یک فیلم معناگرایانه با نام «سوفی و دیوانه» را آماده اکران دارد به تازگی درگیر بازی در فیلمی با نام«بالن» شده است.
«بالن» یک فیلم کاملا جوانانه است که کارگردانی به نام مسعود تکاور آن را میسازد؛ کارگردانی که هرچند نزدیک به دو دهه قبل اولین فیلم بلند خود با نام «پروانه های پشت دیوار» را برای سینما ساخت اما در سالهای اخیر بیشتر در تلویزیون و شبکه خانگی فعالیت داشته و سریالهایی مانند «رهایی» و آثاری ویدیویی نظیر «بچرخ تا بچرخیم» را کارگردانی کرده است.
«بالن» داستان تعدادی جوان را می گوید که عازم سفری پرماجرا میشوند و میروند که به خیال خود یک شبه ره صدساله را بپیمایند اما طبیعی است که این سفر برایشان اتفاقات و ماجراهای مختلفی را رقم خواهد زد...
الهه حصاری ایفاگر یکی از جوانانی است که در «بالن» به سفری پرماجرا میرود! سفری که هر لحظهاش برای وی و همراهان با اتفاقی خاص همراه است.
کوروش تهامی، رامین پرچمی، رضا یزدانی و اندیشه فولادوند از جمله همبازیان الهه حصاری در «بالن» هستند؛ بازیگرانی که هر کدام یادآور استایل هنری متفاوتی هستند.
یکی مثل یزدانی خوانندهایست که اخیرا در «تیک آف» تصویری تازه از قدرت بازیگری خود نشان داد، دیگری کورش تهامی که با «رگ خواب» کولاک کرد. یکی رامین پرچمی که سالها از بازیگری سینما دور افتاده و اخیرا در کمدی «فیلسوفهای احمق» بازی داشت و اندیشه فولادوند هم که آخرین بار با آثاری همچون «دو ساعت بعد مهرآباد» و «گاهی» مهمان سینماها بود.
آغاز با نقشهای کوتاه
الهه حصاری به مانند بسیاری دیگر از بازیگران تحصیلات دانشگاهی بازیگری ندارد. او لیسانس زبان انگلیسی و فوق دیپلم تربیت بدنی است اما از نوجوانی علاقه به بازیگری داشت و برای همین در دوران دبیرستان در گروههای تئاتر دبیرستان شرکت داشته و رفته رفته جذب گروههای تئاتر مدارس کشور شده و به موازات آن نیز کوشید آموزههای بازیگری را در یک آموزشگاه آزاد بازیگری پشت سر بگذارد.
حصاری در کلاسهای بازیگری مؤسسه فرهنگی هنری «چهرههای ماندگار» ثبت نام کرد و کوشید با حضور در این مدرسه دانش آکادمیک خود در بازیگری را افزایش دهد.
میانه دهه هشتاد بود که الهه حصاری با بازی در فیلم «نطفه شوم» وارد بازیگری حرفهای شد.
«نطفه شوم» فیلمی با نقد خرافات و آلودگی برخی جوانان به آن بود. فیلم البته آن قدر باکیفیت نبود که مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و برای همین حصاری هم به واسطهاش چنان که باید دیده نشد اما حصاری آن قدر تجربهگرا بود که حضور در چنین آثاری را امتداد دهد برای افزون کردن دامنه تجربیات.
چنین بود که این بازیگر بعد از «نطفه شوم» در یک کمدی با نام «تاکسی نارنجی» ایفای نقش کرد؛ فیلمی به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده که البته در زمره کمدیهای روتین زمان خود بود.
حصاری در فیلم بعدی وحیدزاده با نام «عروسک» هم ایفای نقش کرد و این دو فیلم کنار یکدیگر اسباب همکاری او با چهره هایی همچون بهاره رهنما، آزیتا حاجیان، حسن پورشیرازی و ماهایا پطروسیان را فراهم کرد.
حصاری در این آثار نقشهای کوتاهی داشت اما شناخت درست از نقش و درک جایگاه در فیلمنامه باعث میشد نقشهایش اسباب آزردگی خاطر مخاطب را موجب نشود.
ادامه با سینمای تجاری و سپس...
«زنها شگفت انگیزند» و «زنان ونوسی مردان مریخی» دو فیلم تجاری حصاری بود که در هر دوی آنها ایفاگر دخترانی جوان که اغفال شدهاند را ایفا میکرد.
ایفای تیپ زن اغفال شده هرچند سالهاست در سینمای ایران جریان دارد و از زمان فیلمفارسیها به روزگار معاصر و سینمای بدنه و حتی برخی سریالهای تلویزیونی آمده اما ایفای نمکین این نقشها که اسباب پیشبرد درام میشود موضوعی است که کمتر بازیگری بتواند از پسش برآید ولی حصاری شاید ناخواسته به واسطه حالات چهرهاش از پس آن برآمد.
بعد از ایفای نقش در این دو فیلم تجاری فرصتی برای حصاری پیش آمد بلکه بتواند در آثاری متفاوتتر ایفای نقش کند. «آزادراه» فیلمی با مضمون تعارضات پیش آمده برای یک طلبه و همچنین «بیتابی بیتا» که روایتی داشت از زندگی دختران تنها در کلانشهرها از جمله آثار متفاوت بعدی بودند.
در این میان «بیتابی بیتا» از این حیث که موجب شد الهه حصاری بعد از مدتها نقش اول زن یک فیلم را ایفا کند میتواند جایگاهی ویژه در کارنامه وی داشته باشد.
در «بیتابی...» حصاری در نقش دختری جوان ظاهر شده بود که فعالیتش در یک دندانپزشکی اسباب تهمتهایی ناروا میشود و پسری که به او دل بسته به دنبال نجات او از وضعیت پیش آمده است اما مشکل آنجاست که این دلبستگی هم سودی به حال دخترک ندارد و دختر جوان در بلبشوی مناسبات غلط کلانشهری همچون تهران ذره ذره دچار دگرگونی میشود.
حصاری سعی زیادی کرد که در «بیتابی...» تصویر قانع کنندهای از دختری در حال دگرگونی ارائه دهد ولی مشکل آنجا بود که فیلم به دلایل مختلف که اصلیترین آن کیفیت پایین اش در اجرا بود آن قدر دیده نشد که بتواند اسباب دیده شدن حصاری را هم فراهم کند.
تجربه فضاهای متفاوت
«انتهای خیابان هشتم» امتداد منطقی مسیری بود که حصاری بعد از «آزادراده» و «بیتابی...» برای تجربه فضاهای متفاوت درپیش گرفته بود.
فیلم آن قدر تلخ بود که مدتها طول بکشد تا بتواند روانه اکران شود اما اثرگذاری درام آن قدر بود که بتواند موردتوجه مخاطبان قرار گیرد.
«قاعده تصادف» نقطه عطفی در کارنامه الهه حصاری است. فیلمی که با حضور تعدادی از بازیگران جوان سینمای ایران و با روایت داستانی مینی مال درباره تأثیرپذیری اهداف و آرای آدمیان از اتفاقات کوچک پیرامونی پیش میرود.
حصاری در این فیلم جزیی از کل بود چون فیلم از آن درامهایی بود که اصلا شخصیت محوری نداشت و کاراکترهایش به موازات هم روایت شده بود ولی به هر حال در کارنامه حصاری «قاعده تصادف» جایگاهی مناسب پیدا کرد.
فیلمهای میانه
«نقش نگار» که به واسطه بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما مورد توجه قرار گرفت فیلم بعدی حصاری بود.
در این فیلم حصاری در نقش خواهر نانتی دختری پرورشگاهی ظاهر شده بود که در آستانه ازدواج به سراغ والدین ناتنی خود میآید. حصاری همان شوخ و شنگی سالهای پیش را به این نقش خود هم منتقل کرده بود.
همان خندههای تین ایجری و همان سربه هوا بودن ها و همه اینها بود که باعث شد نقشش در «نقش نگار» چندان دیده نشود.
البته خود فیلم هم به دلایل مدتها پشت خط اکران ماندن و بعدتر اکران در یکی از بدترین زمانها نتوانست چندان پرمخاطب باشد.
«داره صبح میشه» فیلم مینی مال و به شدت خنثایی که در زمره آثار هنروتجربهای جای گرفته و «پی22» دیگر آثار سالهای اخیر الهه حصاری بوده اند. «داره صبح میشه» به دلیل بکر نبودن ساختار و خط داستانی چنان که باید مورد توجه قرار نگرفت و «پی22» هم که روایتی ارائه میداد از دلاوریهای نیروی دریایی ایران هم بیشتری فیلمی مردانه بود تا زنانه.
در کنار اینها حصاری در آثاری تلویزیونی مانند «هشت و نیم دقیقه» و محصولات نمایش خانگی مانند «در حاشیه» و «شوخی کردم» و «قلب یخی3» هم ظاهر شده است که در این میان بیش از بقیه همان «هشت و نیم دقیقه بود» که مورد توجه قرار گرفت.
از «بالن» تا «هایلایت»
الهه حصاری که این روزها درگیر بازی در «بالن» شده یک فیلم سیاسی با نام «ماه گرفتگی» با محوریت حوادث 88 را هم آماده اکران دارد ضمن اینکه به جز «بالن» در فیلمی با نام «هایلایت» هم ایفای نقش داشته است.
هم «بالن» و هم «هایلایت» اگر بتوانند در جشنواره فجر امسال حضور خواهند داشت. باید منتظر ماند و دید ارائه این آثار در جشنواره اسباب توجه بیشتر به حصاری را موجب خواهد شد؟؟؟
آیا این بازیگر خواهد توانست نخستین جایزه بازیگری خود را از جشنواره فجر بگیرد؟