بازشناسی راه های در امان ماندن از گزند مدعیان دروغین
طلیعه سخن
شناخت راه های مواجهه با مدعیان دروغین مهدویت از طریق آشنایی با روش ها و ویژگی های خاص آنها، برای مصون ماندن از خطرات و انحرافات آنان امری ضروری است. گستردگی و پراکندگی این گونه ادعاها در طول تاریخ، دلیل روشنی بر اصالت اسلامی و رسوخ اندیشه مهدویت در میان مسلمانان است. راستی ها زمانی رخ می نماید که به شناسایی دقیق تاریخ و کشف حقایق زندگی مدعیان دروغین بپردازیم. بررسی کامل گونه های مواجهه با مدعیان دروغین، مسئولیتی است که بر این قلم ناتوان سنگینی می کند. نگارنده در این سطور می کوشد تا زمینه ساز مطالعات بیشتر در این عرصه باشد.
مدعیان دروغین و عصر ارتباطات
انتظار سبز شیعیان برای تحقق حکومت مهدوی، از مؤلفه های اصلی حیات و پویایی تشیع در سراسر تاریخ اسلام بوده و بدیهی است که دشمن در میدان پیکار با تفکر شیعی، این پایه اساسی را در تیررس مستقیم مبارزه خود قرار دهد. در سال های اخیر، پدیده اوهام و خرافه، طریقت های منهای شریعت و بازار مکر مدعیان دروغین، رشد فزاینده و البته نگران کننده ای یافته است. روزی نیست که حرف های دروغین یک مدعی به گوش نرسد که از سوی امام زمان (عج) مأمور به کاری شده است!
آری؛ نسل امروز، تشنه معنویت است و عده ای برای رفع عطش مردم، صدای گوساله سامری سر می دهند.
در اینجا ضروری است که چند نکته یا در واقع چند هشدار گوشزد شود:
1. خطر قرار گرفتن در دام مدعیان دروغین برای تمامی اقشار جامعه وجود دارد؛ اما اقشار مذهبی به خاطر باورهای اعتقادی، بیشتر در معرض خطر قرار دارند. امروزه دشمنان دین و افکار اصیل اسلامی فهمیده اند که بهره گیری از زور و ابزارهای سخت و خشن در تغییر نگرش های اصیل جامعه نتیجه ای ندارد و از این رو به بهره گیری از روش های نرم و خزنده و نفوذ از روزنه ایجاد شبهه در اعتقادات و گسترش تفکرات انحرافی با پوشش دینی و مذهبی روی آورده اند. برای مثال، این جریانات انحرافی، ادعای ارتباط با امام زمان (عج) مکاتبه با آن حضرت، ابلاغ رهنمودهایی از سوی آن حضرت، اطلاع از وقت ظهور و مواردی از این قبیل را دارند.
دشمن دریافته است که به جای جبهه گیری علنی و رویارویی با بنیان های اسلام و تشیع، باید چون موریانه در آن رخنه کند و با سلاح شبهه سازی به جنگ مهدویت برود. مسخ محتوای آموزه مهدویت و بی اثر کردن اعتقادات مهدوی، هدف عمده این تهاجم بوده است.
2. جالب آن است که بسیاری از این انحرافات اعتقادی، سیاسی و رفتاری در حوزه مطالعات مهدوی، در آغاز پیدایی، کمتر از زمان حال بوده اند. آنچه اکنون به گسترش و نفوذ این گونه ادعاها در جوامع کمک می کند، ابزارهای رسانه ای جدیدی است که حامیان این جریان های منحرف، به استخدام خود در آورده اند و مطابق اسناد و مدارک، مورد حمایت جریان های فاسد سرمایه داری جهانی هم هستند. رسانه ها و ابزارهای جدید، این امکان را برای جریان های انحرافی فراهم کرده است که به ترویج عقاید خود بپردازند. این وضعیت، در ایران اسلامی خطرناک تر است ؛ چرا که بعضی از دولت های مخالف انقلاب اسلامی، تلاش مضاعفی را برای منحرف کردن نسل جوان در ایران انجام می دهند.
3. آنچه مدعیان دروغین مهدویت را در عصر ارتباطات از مدعیان دوران های پیشین متمایز می سازد عبارت است از : برخورداری از انسجام تشکیلاتی، رعایت اصول حفاظتی و رازداری در اجرای برنامه ها و برخورد با افراد غیر گروه، وجود رابطه شدید «مرید و مرادی » بین اعضا و مدعیان دروغین، برخورداری آنان از حمایت بیگانگان و برخی محافل مشکوک، سوء استفاده از احساسات و تعصبات مذهبی و استفاده از ابزار ارتباط جمعی برای نفوذ هر چه بیشتر در جامعه.
راه های در امان ماندن از گزند مدعیان.
1. ثبات قدم در دین داری
عصر غیبت و دوران آخر الزمان، آکنده از انواع فتنه ها، شرارت ها و ضلالت ها و مفاسد است. آن گاه که واپسین حجت خدا، رخ در پس پرده غیبت نهان کرد، بدعت ها، هوا پرستی ها، فتنه انگیزی ها و عداوت ها اوج گرفت، باطل پیشه گان گردن کش بر مسند قدرت نشستند و خداجویان و حق طلبان، اقلیتی ناچیز را تشکیل دادند.
طبعاً در این زمان، پافشردن بر شاخص های حیات طیبه دینی و اجرای حدود الاهی، حق مدار ماندن، تقوا داشتن، دست به چرب و شیرین دنیا نیالودن؛ از پرتگاه فتنه ها جستن و به دام بدعت ها گرفتار نیامدن، امری شگرف است که جز با برخورداری از اراده پولادین و دین شناسی بنیادین و توفیق الاهی، حاصل نمی شود.
از این رو، امیرالمؤمنین (ع) درباره ثبات در دین داری و اهمیت آن در دوران غیبت، می فرماید:
«حبیبم، رسول خدا(ص) فرمود: سوگند به آن که مرا برانگیخت، فرزند من غایب خواهد شد. پس هر که زمانه غیبت وی را درک کرد، بر ریسمان محکم دین خدا چنگ زند و بر ابلیس خبیث راهی نگشاید که با افسون شک و تردید، او را از آیین من، دور، و از دین من برون سازد.» (1)
2. زدودن دروغ و خرافه پردازی از آموزه های مهدویت
بدون شک، نمی توان برای تبیین آموزه مهدویت به هر روش ناصواب تمسک جست. حتی اگر از رهگذر استفاده از این روش ها، مخاطبان برای مدتی، رفتارهایی دینی از خود بروز دهند، این امر هیچ گاه دوام نخواهد داشت. پیامد شوم دروغ و خرافه پردازی، بسیار بیشتر از آثار کوتاه و به ظاهر مثبت آن خواهد بود؛ زیرا افزون بر این که این امر، محتوای دین را دستخوش آسیب و تحریف می کند و حقایق را با خرافات می آمیزد. به هنگام آشکار شدن حقایق، تنفر و بی اعتمادی مخاطبان را به آموزه مهدویت برخواهد انگیخت.
3. بازخوانی دوباره آموزه های مهدویت
مفاهیم و آموزه هایی مانند غیبت، انتظار، ارتباط و ملاقات، علایم و شرایط ظهور و... هم چون دیگر آموزه های دینی، به تبیین و تفسیر صحیح و مستند کارشناسان نیازمندند؛ زیرا ممکن است بدفهمی آنها، بدعت ها، فرقه ها و نحله های منحرف بسیاری را پدید آورد. از این رو، فهم و تفسیر صحیح مسائل مهدویت، از مهم ترین بایسته های مهدویت پژوهی و رسالت مهم کارشناسان و مراکز علمی - فرهنگی است.
البته این بدان معنا نیست که مفاهیم را از آن چه جوهره آن است تهی سازیم؛ بلکه مفاهیم باید به گونه ای تحلیل شوند که در آن، عقلانیت با معنویت، قدرت با اخلاق، دانش با ارزش و عمل با علم، جمع شود. یکی از مهم ترین نقاط آسیب پذیر اندیشه مهدویت، آن است که مفاهیم و آموزه های آن، از تعریف جامع و نظام مند تهی شده، مورد تجزیه قرار گرفته و با آن برخورد گزینشی شود. آموزه های مهدویت در گذشته، متأسفانه با دید جامع، تحلیل و بررسی نشده است. از این رو، پاره ای از مفاهیمی که اسلام روی آن ها تأکید کمتری داشته، برجسته شده و برخی دیگر که اسلام به آن توجه بیشتری کرده است، فراموش شده اند و این خود سبب می شود که اندیشه مهدویت، نامفهوم جلوه کند.
4. تبیین نقش، جایگاه و مسئولیت علما و خواص در احیاء و نشر فرهنگ مهدویت
عصر غیبت با چالش های «فترت»، «حیرت»، «فتنه» و «یأس» همراه است. از همین رو است که سکان رهبری مردم را به فقها سپرده اند تا با اصول راهبردی، به مقابله با این چالش ها برخیزند.
بلوغ اجتماعی پایه ای ترین مسأله عصر غیبت است؛ زیرا که از ناحیه فاعل، هیچ مشکلی وجود ندارد و هر چه هست در عدم قابلیت قابل است. از این رو در عصر غیبت، علما، وظیفه سنگینی به عهده دارند و آن، این که باید در جهت پیرایش فرهنگ مهدوی بکوشند و آن را بازخوانی کنند تا پاک بودن ساحت آن از بدعت ها و نیز توانمندی آن در حماسه سازی مغفول نماند. حضور عالمان مسئولیت پذیر راه را برای تفکرات عوامانه، مطالب ضعیف، دروغ و ویرانگر می بندد.
بصیرت، هوشیاری و بیداری بایستی مبنای کار خواص قرار گیرد تا از یک طرف، اندیشه مهدویت مهجور نشود و از دیگر سو، به بهانه ترویج آموزه مهدویت، دروغ گفتن، صواب تلقی نگردد، که چنین اندیشه ای بسیار خطرناک و زمینه ساز تحریف و بدعت های فراوان خواهد شد پس عالمان دینی - که پاسداران حریم حوزه معرفت دینی و معنویت اسلامی هستند - رسالتی بس بزرگ دارند و پیامبر اکرم (ص) نیز در این باره فرموده است : «اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه، فمن لم یفعل فعلیه لعنه الله؛ (2) هنگامی که بدعت ها در امت من ظاهر شد، عالم باید علم خودش را آشکار کند. پس هر کس چنین نکرد، لعنت خدا بر او باد.
5. جلوگیری از سیطره نا اهلان بر اندیشه مهدویت
تدریس، تألیف و پژوهش در حوزه مطالعات مهدوی از عهده هر فردی ساخته نیست؛ تنها کسانی می توانند عهده دار هدایت دیگران شوند که خود در مسیر هدایت گام نهاده و به هدایت رسیده باشند. در غیر این صورت، فرجامی جز گمراهی متصور نخواهد بود. اندیشه مهدویت، زمانی به سر منزل مقصود می رسد که کسانی عهده دار آن شوند که هدایت الهی را درک کرده، از دین و دانش، بهره کافی برده و در عمل به آن ملتزم باشند. از این رو است که نه عالمان بی عمل و نه جاهلان بی خبر از شیوه صحیح دعوت افراد به آموزه مهدویت، نمی توانند به ترویج این آموزه بپردازند.
حضور و ظهور افراد غیر متخصص در عرصه بیان و بلاغ آموزه مهدویت، زمینه ساز تحریف های لفظی و معنوی در اندیشه مهدویت می باشد. اگر عوام جای عالمان بنشینند آرام آرام، زیادت و نقصان معارف از سویی، و از سوی دیگر، تحلیل و تفسیر به رأی های خطرناک در حوزه مطالعات مهدوی پدید می آید.
پینوشتها:
*. دانش آموخته مرکز تخصصی مهدویت.
1. محمد بن حسن الحرالعاملی، اثبات الهداه،ج 3، ص 459.
2. کلینی (رحمه الله)، اصول کافی، ج 1، ص 70.
منبع:نشریه امان، شماره 36.