گرم شدن بحث بازرسی از مراکز نظامی ایران و سفیر نیکی هیلی به وین بهانهای شد تا با حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید محمود نبویان گفت و گوی کوتاهی داشته باشیم. دبیر سابق کمیسیون ویژه برجام در این گفت و گو اطلاعات تاریخیِ جالبی درباره پذیرش پروتکل الحاقی در سالهای 82 تا 84 و عقب نشینیهای حسن روحانی درباره خواستههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه میدهد. متن کامل این گفت و گو به شرح زیر میباشد:
محور بحث ما دسترسی به اماکن نظامی است که امریکا ادعا کرده و متأسفانه آقای آمانو هم گفته در برجام وجود دارد، منتهی الان نمیخواهیم، ولی اگر هروقت خواستیم طبق برجام میتوانیم مراکز نظامی ایران را بازدید کنیم، آیا این موضوع که در برجام بهانهای مبنی بر این موضوع وجود دارد یا خیر به مسائلی اشاره میکنم.
متأسفانه از وقتیکه پرونده هستهای ایران دست آقای روحانی و آقای ظریف میافتد، چند ویژگی دارد. یکی از ویژگیها این است که عقبنشینیها از منافع ملی ایران بسیار گسترده است. آقای روحانی و ظریف دو بار مسئول پرونده هستهای ایران شدند. یکبار از سال 82 تا 84 که عقبنشینیها را میبینیم و یکبار هم الان که بحث برجام پیش آمده است. در ابتدا اشاره خواهم کرد در سالهای 82 تا 84 همین بلا، یعنی بازدید از مراکز نظامی ما سر ما آمد واین عقبنشینی را آقایان روحانی و ظریف انجام دادند. این را با سند مطرح میکنم، سند بنده هم کتاب شخص آقای روحانی است. کارهایی که آقای روحانی از سال 82 تا 84 انجام داده را در کتابی بنام امنیت ملی و دیپلماسی نوشته است که چاپ پنجم این کتاب را دارم. آدرسهایی که میدهم از زبان خودش است.
پادمان و پروتکل الحاقی دو سند برای بازرسی آژانس
بازرسیهایی که آژانس نسبت به کشورهای هستهای دارد، چند نوع است که من دو نوع از آن را مطرح میکنم؛ یکی پادمان که از ریشه پایش است. در پادمان یک کشور هستهای مثل ایران یا هر کشور دیگر است که میخواهد با آژانس بینالمللی همکاری داشته باشد و نمیخواهد در کارهای هستهای خود مانند اکثریت کشورهای دنیا مخفیکاری کند، با آژانس یک قرارداد میبندند و توافقی که آژانس با کشوری مثل ایران انجام میدهد، نسبت به مواد و فعالیتهای اعلامشده آژانس بازرسی میکند. معنای آن این است که ایران هستهای دارد، یک سایت بنام نطنز دارد که به آژانس بینالمللی اعلام میکند که مثلاً 10 هزار سانتریفیوژ در آنجا دارم و پنج تن موارد غنیشده تا 3.5 درصد آنجا نگهداری میکنم. آژانس نیروی خود را میفرستد که آن مواد و فعالیتی که اعلام شده درست است یا خیر، یعنی وقتی گفته میشود 10هزار سانتریفیوژ وجود دارد واقعاً درست است یا کمتر و بیشتر از آن حد است؟ این میشود مواد و فعالیتهای اعلامشده آژانس.
اما کمکم آژانس به این نکته رسیده که کشورهای هستهای یکسری فعالیتهای هستهای مخفیانه انجام میدهند و اعلام نمیکنند، طبیعتاً یکی از این کارهای مخفیانه تولید بمب اتم میشود، یعنی به سراغ انحراف در موارد هستهای میروند. کشوری که میخواهد بمب اتم بسازد هیچوقت به آژانس اعلام نمیکند. آژانس این کشورها را چگونه اداره میکند؟ اینها میشود مواد و فعالیتهای اعلامنشده. بهخاطر این مورد غیر از پادمان، نوع دوم نظارت یعنی پروتکل الحاقی را در نظر گرفتند.
اصلاً پروتکل الحاقی برای این پدید آمده است که روی مواد و فعالیتهای اعلامنشده نظارت کنند. مواد و فعالیتهای اعلامنشده کجای ایران است و چرا اعلام نشده است؟ ما در ایران چه چیزی را اعلام نکردیم؟ یکی از ادعای اینها این است که آیا کار نظامی میکنید یا خیر. اعلامنشده شامل تکتک نقاط ایران میشود.
جالب است برای همین اینها میگویند بعد از پروتکل الحاقی ما هر مکانی را که گفتیم میتوانیم بازرسی کنیم، این «هر» اطلاق است. هر مکان شامل سایتهای هستهای و سایتها و مراکز نظامی میشود. اگر کسی ادعا کند زیر حرم و بارگاه امام رضا(ع) فعالیت نظامی و هستهای میشود و بخواهند بازرسی کنند، باید به آنها اجازه بدهیم. یا فلان دانشگاه، فلان مدرسه، بیوت مراجع، مجلس و ... . لذا در پروتکل الحاقی نظارتها هر مکان و هر زمان است. مثلاً امروز عاشوراست و نیروهای ما نیستند و امکان بازرسی وجود ندارد، میگویند قابل قبول نیست، هر زمانی که گفتیم باید امکان بازرسی وجود داشته باشد. متأسفانه هم در آن دوره آقایان ظریف و روحانی پروتکل الحاقی را پذیرفتند و هم در این زمان یعنی از سالهای 92 تا 96 این پروتکل را پذیرفتند. آقای دکتر جلالی قبل از آن این پروتکل را امضا نکرد، چون میدانست قضایا از چه قرار است.
کتاب حسن روحانی شاهدی بر عقب نشینیهای گسترده!
اتفاقات سال 82 تا 84 را از روی کتاب آقای روحانی قرائت میکنم. متأسفانه عقبنشینیهای گستردهای که میکنند بهجای اینکه آنها تعهدات خود را به کشورهای اروپایی در سال 82 و 83 انجام دهند، تندتند خواستههای خود را اضافه میکنند، شورای حکام هم قطعنامه میدهد و از ایران امضا و اجرای کامل پروتکل الحاقی را میخواهد. سه روز بعد از این آقای روحانی قول امضای پروتکل الحاقی را میدهد. 22 روز بعد آقای دکتر صالحی که الان رئیس سازمان انرژی اتمی است و نماینده وقت ایران در سازمان بینالمللی انرژی اتمی، دقیقاً در 18 دسامبر 2003 مصادف با 27 آذر 1382 پروتکل را امضا میکند. آقای روحانی در کتاب خود اینطور مینویسد: در 18 دسامبر 2003 نماینده ایران در آژانس (آقای دکتر صالحی) پروتکل را امضا کرد. این موضوع در همین کتاب صفحه 214 و همچنین 294 آمده است.
امضای پروتکل الحاقی در آن زمان چه آسیبهایی برای ما داشت؟ اولین نکته افشای وسیع اطلاعات گسترده محرمانه ما بود. آنها از ما خواستند براساس پروتکل الحاقی دامنه اختیار بازرسان آژانس برای بازدید از اماکن هستهای یا غیر هستهای بهعنوان راستیآزمایی افزایش پیدا میکند و بسیار گسترده میشود. برخی از مواردی را که از ما گرفتند را میخوانم؛
دسترسی نامحدود به هر مکان، یعنی هرگونه آنها دوست دارند
در قطعنامه شورای حکام در تاریخ پنجم آذر 82 مصادف با 26 نوامبر 2003 اینگونه آمده است: «از ایران میخواهد آخرین اقدامات اصلاحی را بهصورت فوری و بهمنظور همکاری کامل با آژانس در اجرای تعهد ایران و افشای کامل و اعطای اساسی نامحدود اتخاذ نماید». این در صفحات 872 و 873 کتاب آقای روحانی آمده است. آیا ایران حرف آنها را گوش داد، یعنی دسترسی نامحدود به کشورهای مثل امریکا داد؟ مدیرکل آژانس در نوزدهم آبان 83 مصادف با 10 نوامبر 2003 گزارش میدهد؛ «دولت ایران مدیرکل را مطلع ساخت که این کشور اکنون سیاست آشکارسازی کامل را پیش گرفته است و تصمیم دارد تصویر کاملی از کلیه فعالیتهای هستهای خویش را به آژانس ارائه کند از آنزمان تاکنون ایران از خود همکاری فعالانه و آشکاری نشان داده است، این امر بهویژه با توجه به اعطای دسترسی نامحدود به آژانس از جانب ایران به تمام محلهای مورد درخواست آژانس»، یعنی هر مکانی که آنها خواستند و اینگونه نبود که مکان نظامی در اختیار آنها قرار ندهیم. این هم در صفحه 893 کتاب آقای روحانی آمده است.
حالا اگر هر مکانی را خواستند بگردند، جالب است خود آقای روحانی درصفحه 652 همین کتاب میگوید: «چون پروتکل را امضا کردیم، نگران بودیم. ایران نگرانی وجود داشت که بازرسان آژانس بخواهند از اماکن دولتی مانند مجلس شورای اسلامی و یا مقر ریاستجمهوری بازدید کنند، همانگونه که بازرسان سازمان ملل از کاخ صدام بازرسی کردند».
اجازه دسترسی جاسوسها به اماکن نظامی ایران!
در برجام هم آقای ظریف و آقای روحانی دو باره پروتکل الحاقی را قبول کردند. جالب است مأموران آژانس که بازرسی میکنند، چه کسانی هستند؟ آقای روحانی در کتاب خودش میگوید اینها جاسوس هستند. در صفحه 211 این کتاب مینویسد: «مکانهایی که آژانس از ما درخواست کردند، این مکانها را سرویسهای اطلاعاتی غرب برای آنها مشخص کردند». سرویسهای اطلاعاتی غرب به سازمان CIAو MI6 و موساد میگویند.
در این صفحه آمده است «براساس قطعنامه سپتامبر 2003، آژانس هم بازرسی از مراکز مختلف را درخواست نموده بود که قاعدتاً سرویسهای غرب موارد را برای آژانس مشخص کرده بودند»، در ادامه هم میگوید: «شفافسازی یعنی هر موضوعی که مورد شبهه و اقدام آژانس است باید روشن شود، بنابراین از ما خواستند چندین نقطه را که آدرس آنها را قاعدتاً دستگاههای اطلاعاتی غرب به آنها داده بودند مورد بازرسی قرار دهند»، یعنی آقایان ظریف و روحانی براساس پروتکل الحاقی دسترسی به اماکن نظامی و غیرنظامی را به بازرسان آژانس یعنی کسانی که آقای روحانی اذعان میکند اینها جاسوس هستند دادهاند.
آقای روحانی در ابتدا میگوید مراکز نظامی را بههیچ وجه اجازه نمیدهیم. الان هم دارند اعلام میکنند اجازه نمیدهیم، چون پروتکل الحاقی شامل مراکز نظامی میشود، متوجه بود که اگر آن را امضا کرد باید مراکز نظامی را در اختیار آنها قرار دهد. در برجام هم متأسفانه پروتکل الحاقی امضا شده بود. در صفحه 651 این کتاب آمده است: «در زمینه بازرسی آژانس، نخستین مسئله حفظ اسرار کشور، بهویژه حفظ اسرار نظامی بود. نگرانی این بود که به بهانه شفافیت، بررسی موارد مشکوک و حل و فصل باقیمانده، آژانس در پی کشف امکانات و اسرار نظامی کشور باشد».
خود آقای روحانی احساس نگرانی میکند، «یکی از پرسشهای آنها و حتی برخی از درخواستهای بازرسی آنها شکبرانگیز بود، مثلاً میخواستند از داخل مجموعه پارچین (یکی از مراکز نظامی) نمونهبرداری کنند، موجب تردید و نگرانی مسئولان کشور شده بود». آقای روحانی میگوید نگران شده بودیم، برای همین اجازه ندادیم. لذا میگوید اگر اینها بخواهند از مراکز نظامی ما بازدید داشته باشند، من اعلام میکنم که ما از پروتکل خارج میشویم. این موضوع را در صفحه 179 این کتاب آورده است: «در بخش پروتکل الحاقی هم توضیح دادم که اگر ما احساس کنیم با اجرای پروتکل امنیت ملی یا حیثیت ملی ما خدشهدار شود و یا امکان نظامی و محرمانه ما مورد بازرسی قرار گیرد، قطعاً پروتکل را نمیپذیریم». پس ایشان گفته است مطلقاً نباید بازدید شود. آیا به حرف خود عمل کردند؟ نه! بلافاصله عقبنشینی کردند و گفتند ببینید! متأسفانه هروقت پرونده هستهای دست آقای روحانی بود اینگونه از منافع ملت عقبنشینی میشود. در گزارش مدیر کل در تاریخ 12 خرداد 83، مطابق با اولین ژوئن 2004، آقای روحانی در صفحه 924 کتاب مزبور اینگونه نقل میکند: «آژانس در بند 43، ایران بر ارائه دسترسی به مکانها شامل کارگاههای واقع در سایتهای نظامی در پاسخ به درخواستهای آژانس همکاری نموده است». اینکه آقای روحانی گفته بود اجازه نمیدهیم، میبینیم که بلافاصله اجازه داده است.
آقای روحانی در مصاحبه مطبوعاتی بهتاریخ 13 خرداد 1383 تصریح میکند: «همانطور که شب گذشته مدیرکل آژانس گزارش 20 صفحهای خود را به برای 25 کشور دنیا به شورای حکام فرستاد... ثانیاً در این گزارش آمده است که ایران همکاری خوبی برای پاسخ به سئوالات جهت رفع ابهامات آژانس داشته است، همچنین دسترسیهای مورد نظر آژانس، حتی در سایتهای نظامی را به آژانس داده است». خود آقای روحانی میگوید من اجازه دادهام که سایتهای نظامی را ببینند! کجاها را دیدند؟ همین پارچینی که آقای روحانی گفته بود حساس است و نباید ببینند، میگوید اجازه دادیم که پارچین را هم ببینند.
بازدید آژانس از پارچین، کلاهدوز و شیان بر خلاف مخالفتهای اولیه روحانی
در صفحات 342 و 283 این کتاب آمده است: «در زمینه بازرسیهای آژانس مخصوصاً بازدید از مراکز نظامی و از جمله پارچین، ماهها در داخل کشور بحث بود و جلسات زیادی برگزار شد که این بازدید با چه شرایطی انجام شود، نسبت به درخواست آژانس برای بازدید از پارچین، مخالفتهای جدی وجود داشت و جوّ داخل کشور بهشدت علیه بازدید بازرسان از پارچین و کلاً مراکز نظامی بود. بر مبنای پروتکل الحاقی آژانس میتوانست با ارائه دلایل منطقی و قانعکننده ازپارچین بازدید کند». پس یکی از ثمرات پروتکل الحاقی این است که میتوانند از مراکز نظامی بازدید کنند. متأسفانه آقایان در برجام پروتکل الحاقی را پذیرفتند. برای همین است که بهانه دست آنها افتاده است. آقای روحانی در ادامه همین بند میگوید: «ولی ما نیز میتوانستیم بازدید آنها را کاملاً محدود کنیم». بالاخره آقای روحانی اجازه بازدید از پارچین را به بازرسان داد یا خیر؟ ایشان میگوید: «در نهایت با بازدید از پارچین با این شرایط موافقت شد که نمونهگیری کنند و مقررات حفاظتی هم باید شود».
در گزارشی که مدیرکل آژانس در تاریخ دهم اسفند 1383به شورای حکام میدهد، آنجا هم تصریح میکند که ما رفتیم و دیدیم. فقط به پارچین هم نرفتند. تقاضا کردند که سایت کلاهدوز را هم ببینند، آقای روحانی اجازه آن را هم داد. در صفحه 165 کتاب آمده است: «در مذاکره با البرادعی گفتم که پس از قطعنامه سپتامبر شما از ما 24 مورد را درخواست کردهاید که یکی از آنها بازدید از یک منطقه نظامی است، این امر بسیار پیچیده و دردساز است، معهذا تلاش زیادی شده است که تنها یکبار این مرکز (سایت کلاهدوز) را بازدید کنید، ولی بدانید تکرار اینگونه درخواستها با پاسخ منفی ایران مواجه خواهد شد». پس اینجا تصریح شده است که یکبار را اجازه دادهاند.
طبق گزارش آژانس در تاریخ 24 آبان 1383 که آقای روحانی این گزارش را در صفحه 942 کتاب خود نقل میکند در بند 96 اینگونه آمده است: «در پنجم اکتبر 2003، آژانس 3 نقطه را در یک مجتمع صنعتی در کلاهدوز در غرب تهران که در گزارشهای منابع باز مورد اشاره قرار گرفته بود بهعنوان فعالیتهای مرتبط با غنیسازی مورد بازدید قرار داد». آقای ظریف و روحانی فقط پارچین و کلاهدوز را در اختیار آنها قرار ندادند، سایت کلاهدوز و شیان را هم در اختیار آنها قرار دادند. در مورد شیان توضیح نمیدهم، چون حساسیت آن بالاست و بسیار برای ما مهم است. حتی در آن زمان آقایان بهدرخواست آژانس بولدوزر انداختند و ساختمانهای آن را خراب کردند، در عین حال باز هم گفتند میخواهیم بیاییم و بازدید کنیم.
بند 42 گزارش مدیرکل آژانس در تاریخ دهم شهریور 1383 که آقای روحانی در صفحه 932 کتاب خود آورده بدین شرح است: «در جلسه ژوئن 2004 شورای حکام به سایت لویزان و شیان اشاره شد که مظنون به داشتن فعالیتهای مربوط به برنامه هستهای بود و با برچیدن ساختمانها از آن سایت احتمال اقدامات پنهانکاری مطرح گردید».
بند 43: «همانگونه که در بالا آمد در پاسخ به درخواست آژانس به آن سایت دسترسی داد». تصریح میکند که آقای روحانی و آقای ظریف اجازه بازرسی را دادند.
باز هم مدیرکل آژانس در باره برنامه هستهای ایران در تاریخ 15 نوامبر 2004 در بند 112 گزارش خود که در صفحه 946 کتاب مزبور آمده است میگوید: «اما آژانس براساس رویه خود در رابطه با ارزیابی خود از برنامه هستهای دیگر کشورها، همچنین با همکاری ایران گزارشهای منابع باز مربوط به استفاده از تجهیزات و مواد دوگانه که کاربردهایی در زمینه نظامی متعارف و غیرنظامی و همچنین در زمینه نظامی هستهای دارد را دنبال میکند. ایران این اجازه را به آژانس داده است تا بهعنوان اقدامی اعتمادساز از تعدادی از سایتهای نظامی مزبور از جمله کلاهدوز و لویزان بازدید کند». جالب است آقایان به مواد دوگانه هم اجازه بازرسی دادند.
بازهم وقتی جلوتر میآییم میبینیم که آقایان به مراکز مختلف صنایع دفاع هم اجازه بازرسی دادند. آژانس در بند 40 گزارش خود در تاریخ 12 خرداد سال 1383 اینگونه میگوید: «آژانس تا تاریخ 21 می 2004 از سه کارگاه سازمان صنایع دفاع بازدید نکرده بود، کیفیت دسترسی به اینگونه مراکز هنوز از سوی ایران پذیرفته نشده بود. توافق با ایران از نظر کیفیت دسترسی اکنون حاصل شده است و سه کارگاه سازمان صنایع دفاع قرار است در خلال هفته 31 می 2004 مورد بازدید قرار گیرد. تا زمان انتشار این گزارش دو سایت از سه سایت مورد بازدید قرار گرفته است».
در بند 43 این گزارش که در صفحه 924 کتاب آقای روحانی آورده شده نیز آمده است: «ایران در ارائه دسترسی به مکانها، شامل کارگاههای واقع در سایتهای نظامی در پاسخ به درخواستهای آژانس همکاری نموده است».
نام آقای روحانی هم در دنیا «برند» است، چون هرچه جاسوسان گفتند گوش دادند و عمل کردند
در ادامه باز قطعنامه شورای حکام میآید که البته از آقای روحانی و آقای ظریف و دولت وقت تقدیر میکند که با ما خیلی همکاری میکنید. اینها در دنیا خیلی مطرح شدند، چون هرچه آنها گفتند گوش دادند، چون دسترسی به امکان نظامی دادند اسم آن «برند» شد. خیلیها ایشان را در دنیا میشناسند، چون هرچه گفتند گوش دادند و عمل کردند!
در بند «1» قطعنامه شورای حکام که در صفحه 878 کتاب مزبور هم آورده شده اینگونه آمده است: «تصدیق میکند که همکاری ایران منجر به دسترسی آژانس به تمام مکانهای درخواست شده شامل چهار کارگاه متعلق به سازمان صنایع دفاع شده است». آقای روحانی هم میگوید ما جلوی آنها ایستادیم! آنها میخواستند سالی 9 بار مراکز نظامی ما را ببینند، ما نگذاشتیم و فقط دو بار گذاشتیم بازدید کنند!
در صفحه 262 این کتاب، آقای روحانی اینطور نوشته است: «بحث پیرامون بازرسی آژانس از مراکز نظامی در چهارچوب راستیآزمایی تعلیق قطعات ما اعلام کرده بودیم که یک تا دو بار بازدید از کارگاهها امکانپذیر است، ولی آژانس متقاضی سالی 9 بار بازدید بود». هیچ کشوری در دنیا اجازه نمیدهد که از کارگاههای تولید «روتور» بازدید شود. روتور دستگاهی است که در ثانیه بین 700 تا 1000 دور میچرخد. اینها در مکانهایی که فقط ابزار حساس نظامی خود را تولید میکنیم تولید میشود. آقایان اجازه بازدید به کارگاه تولید روتور را هم به کسانی که آقای روحانی به آنها میگوید جاسوس دادهاند.
مدیرکل آژانس در 12 خرداد 1383 در بند 25 گزارش خود که در صفحه 920 کتاب آقای روحانی هم آمده است نقل میکند: «کارگاهی که در آن روتورها تولید شده بودند در سال 2004 مورد بازدید قرار گرفته است». پس تمام مراکز نظامی و بالاتر از آن مراکز ساخت روتور را هم بازرسی کردند. از این هم بالاتر این جاسوسان از آقایان روحانی و ظریف درخواست میکنند که میخواهیم با دانشمندان شما مصاحبه (بازجویی) کنیم و این کار را کردند. همینها شده بود که رهبر معظم انقلاب بعد از لوزان گفتند که نباید برای بازرسی به مراکز نظامی بیایند و از شخصیتهای ما بازجویی کنند. در حالیکه آقای روحانی از سال 82 تا 84 که مسئول پرونده هستهای بود و مذاکرهکننده ما آقای ظریف بود، علاوه بر مراکز نظامی، شخصیتها و متخصصین ما را نیز در اختیار آنها قرار دادند. واقعاً جای نگرانی دارد. ما در برجام واقعاً نگران هستیم.
در گزارش مدیرکل آژانس در 4 شهریور سال 1382 مطابق با 26 اوت سال 2003 که در صفحه 889 کتاب روحانی آورده شده آمده است: «آژانس قصد دارد ارزیابی خود را در مورد این اظهارنظر ایران که ذرات اورانیوم بسیار غنیشده موجود در نمونههای اخذ شده در نطنز میتواند ناشی از آلودگیهای آن در قطعات وارداتی باشد ادامه دهد. همانگونه که از سوی ایران مورد موافقت قرار گرفت، این روند مستلزم مذاکره با مقامات ایرانی و نیز پرسنل ذیمدخل در فرایند تحقیق وتوسعه مربوط در ایران و همچنین بازدید از تأسیسات و دیگر اماکن مربوطه توسط بازرسان و متخصصان فناوری غنیسازی آژانس خواهد بود». پس دسترسی به تمام اشخاص با اجازه آقای روحانی انجام میشود.
در بند 53 گزارش مدیرکل آژانس در تاریخ 19 آبان 1382 مطابق با 10 نوامبر 2003 در صفحه 893 کتاب آقای روحانی اینگونه آمده است: «بهدنبال تصویب قطعنامه شورای حکام دولت ایران، مدیرکل را مطلع ساخت که این کشور اکنون سیاست آشکارسازی را پیش گرفته است و تصمیم دارد تصویر کاملی از کلیه فعالیتهای هستهای خود را به آژانس ارائه کند، از آن زمان تاکنون ایران از خود همکاری فعالانه و آشکارسازی نشان داده است. این امر بهویژه با توجه به اعطای دسترسی نامحدود به آژانس از جانب ایران به تمام محلهای مورد نظر آژانس، ارائه اطلاعات و شفافسازی در رابطه با منشأ تجهیزات و اجزای وارداتی و در دسترس قراردادن اشخاص برای مصاحبه معلوم میگردد».
خود آقای روحانی در تاریخ 30 خرداد 1383 در مصاحبه مطبوعاتی در رادیو و تلویزیون اینگونه میگوید: «تعلیق برای اعتمادسازی بود، آنهم در جوی که هنوز پروتکل را امضا نکرده بودیم و هنوز گزارش کاملی از برنامههای خود به آژانس ارائه نداده بودیم، هنوز آژانس بازدید چندانی از مراکز هستهای نکرده بود. هنوز اسناد فراوانی که مورد درخواست آژانس بود در اختیار آنها نگذاشته بودیم، اما امروز در جوی هستیم که پروتکل را امضا کرده، بازدیدهای مکرر آژانس صورت گرفته و مصاحبهها انجام گرفته است». نتیجه این شده است که متأسفانه آقای روحانی و آقای ظریف در سال 82 تا 84 اجازه دسترسی به اماکن نظامی ما را کامل دادهاند. پارچین، کلاهدوز، شیان، لویزان و کارگاههای وابسته به صنایع دفاع و حتی متخصصین و دانشمندان ما را جهت بازجویی نیز در اختیار آنها قرار دادند. الان تمام نگرانی ما در برجام همین است. در برجام کجا بهانه گرفتند؟ دو سال بعد از 84 یعنی سال 86 که پرونده هستهای دست آقای جلیلی میافتد، ایشان پروتکل الحاقی را نپذیرفت و دسترسی به یک مکان را اجازه نداد. آقای روحانی و آقای ظریف قبلاً اجازه داده بودند. دو باره این موضوع به دست آقای روحانی افتاده است که اینگونه بهانهگیری میکنند، چون دو باره پروتکل الحاقی را پذیرفتهاند و در بند 74 برجام عنوان «دسترسی» آمده است و در همانجا ذکر شده که ما میخواهیم امکان نظامی را ببینیم. برجامی که باعث افتخار آقایان است، علیرغم اینکه رهبر معظم انقلاب هزاران بار فرمودهاند این کار را نکنید و بهانه دست آنها برای دسترسی به امکان نظامی ندهید که البته این اتفاق الان افتاده است.
در بند 74 آمده که البته ما نمیخواهیم در کار مداخله کنیم و میخواهیم با نیت صادقانه مراکز نظامی شما را ببینیم، منتهی نگرانیهایی داریم که میخواهیم ببینیم!
بازدید از مراکز نظامی ما یعنی اینکه ملت ایران! آماده جنگ باشید
بندهای 74 تا 78 بهجز بند 77 مربوط به بحث دسترسی است. بهانهها اینگونه به دست آنها آمده است که انشاءالله این آرزو را بهگور خواهند برد تا مراکز نظامی ما را بازرسی کنند، چون اگر مراکز نظامی ما را ببینند ملت عزیز ایران باید آماده جنگ باشد، چون بفهمند ما چه داریم بهراحتی میزنند. اصلاً برجام کشور را به سمت جنگ میبرد، چون اطلاعات دست آنها میافتد.
دو نکته بگویم؛ به یکی از مذاکرهکنندگان هستهای برجام گفتم که چرا شما در دسترسی به اماکن نظامی بهانه دست اینها دادید؟ گفت اصلاً چنین چیزی نیست. گفتم در این بندها واژه نظامی آمده است. گفت خیر نیامده است. گفتم اینجا کلمه نظامی آمده است، در ترجمه وزارت خارجه هم کلمه نظامی آمده است. به من گفت: اگر شما یکبار واژه نظامی را در برجام پیدا کردید من از همه حرفهایم برمیگردم. من متن برجام را به ایشان نشان دادم. بند 74 روی «Military» تصریح دارد. این نشان میدهد دوستان ما در مذاکرات هستهای به متن برجام دقت نداشتهاند. اینها دروغ نمیگویند که در برجام این کلمه نیامده است، بلکه اطلاع ندارند که این خیلی بد است، چون نمیدانند چه چیزی را امضا کردهاند. من این موارد را به آقای ظریف هم نشان دادم، ایشان هم خبر نداشت. آقای ظریف در مجلس در باره برجام حرفهایی میزد که اصلاً در آن واژه «تعلیق» (suspend) وجود نداشت و همهجا از گزینه «لغو» استفاده میکرد. میگفت اصلاً کلمه تعلیق نیامده است. آقای دکتر توکلی و دکتر نجابت 4 مورد در برجام را به ایشان نشان دادند. آقای ظریف گفت که من اینها را ندیده بودم. این موارد خیلی جای نگرانی دارد. به قول رهبر معظم انقلاب «خسارت محض» است.
نکته دوم؛ یک راه برای ما وجود دارد. ایران میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. کمیسیون مشترک هم یعنی امریکا. چرا؟ این کمیسیون 8 عضو دارد. کشورهای 1+5 (امریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، چین و روسیه)، هفتمی هم خانم موگرینی نماینده اتحادیه اروپا و هشتمی ایران است. یعنی ما به امریکا شکایت کنیم که میخواهند اماکن نظامی ما را بگردند! جالب اینجاست 16 وظیفه و کارکرد برای کمیسیون مشترک درنظر گرفته شده است. در 15 مورد از اینها گفته است اگر کمیسیون مشترک میخواهد به نتیجه و تصمیم برسد، اتفاق آرا لازم است، یعنی اینکه یک کشور از 8 کشور مخالفت کند، کمیسیون مشترک نمیتواند تصمیم بگیرد. اگر ایران به کمیسیون مشترک شکایت کند که اینها میخواهند اماکن نظامی ما را بازدید کنند، اگر میگفت اجماع آرا لازم است بهنفع ما بود، چون اگر یک کشور مثل ایران مخالفت میکرد، تمام میشد. امریکا اینجا با چه دقتی اینها را نوشته است. نوشته اجماع لازم نیست، اگر شد که شد، اگر نشد 5 رأی از 8 رأی کافی است. چون احتمال میدادند چین و روسیه هم مخالفت کنند اینها را کنار گذاشتند و به عدد 5 رسیدند.
آقای روحانی و آقای ظریف هرزمانی که پرونده هستهای ما را بهدست میگیرند، عقبنشینیهای گسترده از جمله درخواست بازدید از مراکز نظامی را انجام میدهند. از سال 82 تا 84 باتوجه به مستنداتی که آورده شد بازدید از تمامی امکان نظامی توسط آژانس انجام گرفت. در برجام هم مواردی وجود دارد که اینها بهانه برای انجام این کارها را دارند.