ماهان شبکه ایرانیان

مارسلو:

ستاره های رئال، زنده زنده من را می خوردند!

زمستان ۲۰۰۶ بود که مارسلو به عنوان یک بازیکن ناشناخته از فلومیننسه برزیل به رئال مادرید پیوست.

به گزارش "ورزش سه"، در آن مقطع گفته می شد او به عنوان ذخیره روبرتو کارلوس جذب شده است. یازده سال بعد، مارسلو کاپیتان دوم رئال و به عقیده بسیاری، بهترین مدافع چپ دنیا محسوب می شود.

مارسلو در مصاحبه با وبسایت "The Players' Tribune" به ذکر خاطراتی از گذشته خود پرداخت که در آن نکات جالبی به چشم می خورند.

ستاره برزیلی در مورد دوران نوجوانی خود گفت:« 15 ساله بودم که تصمیم گرفتم فوتبال را کنار بگذارم. پدربزرگم وقتی از تصمیم من مطلع شد، گریه کرد و از من خواست که این کار را انجام ندهم. او ماشینش را فروخت تا مشکلات مالی من برطرف شود. پدربزرگم رویای تماشای بازی من در ورزشگاه ماراکانا را داشت و به این آرزویش هم رسید.

در 16 سالگی برای اولین بار یک فینال چمپیونزلیگ را از تلویزیون تماشا کردم. بازی بین پورتو و موناکو؛ در حالی که اصلا نمی دانستم چمپیونزلیگ یعنی چه. دوستانم به من در مورد بازی توضیح دادند.»

پیوستن به رئال:« یک روز به من اطلاع دادند که از رئال پیشنهادی به من رسیده است و اینکه آیا دوست دارم به این تیم بروم؟ من هم پاسخ دادم چرا که نه.

فردای همان روز به مادرید رفتیم در حالی که قسم می خورم تصور می کردم تنها قرار است یک جلسه با مدیران رئال داشته باشیم. همان جا برگه ای مقابلم با لوگوی رئال قرار دادند و گفتند امضا کن و من هم امضا کردم. به همین سادگی تبدیل به بازیکن جدید رئال شدم.

در پایان اولین فصل حضورم، مدیر باشگاه به من گفت که پیشنهاداتی برای من رسیده و اینکه آیا دوست دارم به صورت قرضی یک فصل از رئال جدا شوم یا خیر. او به من گفت که هدف، فقط کسب تجربه است. پاسخ دادم اگر امضا نکنم، مشکلی بر سر راه ماندنم نیست و او گفت خیر. من هم بلند شدم و گفتم ترجیح می دهم در رئال تجربیاتم بیشتر شود. در آن مقطع اطمینان داشتم اگر به صورت قرضی به تیمی دیگر بروم دیگر باز نخواهم گشت.»

اولین روز حضور در رئال:« وارد رختکن شدم و بازیکنانی مثل سیسینیو، روبرتو کارلوس، باپتیستا، امرسون، بکام، کاناوارو، رائول و....حضور داشتند. به خودم گفتم خدای من؛ اینها را من فقط در بازی های کامپیوتری دیده بودم و زنده زنده می توانند من را بخورند.

کارلوس اولین کسی بود که به من خوش آمد گفت و شماره تلفنش را به من داد تا اگر کمکی نیاز بود به او زنگ بزنم. او من را برای جشن کریسمس به خانه اش نیز دعوت کرد. روبرتو نقش زیادی در وفق پیدا کردنم با شرایط رئال داشت.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان