طی روزهای گذشته مردم خوزستان در کنار کارون گرد هم جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسوولانی برسانند که بر خلاف اصل 5٠ قانون اساسی به فکر نسل آینده نیستند. آنها نه تنها به فکر نسل آینده نیستند، بلکه مردمی را که این روزها با کپسول اکسیژن در بیمارستانها زندگی سختی را تجربه میکنند نیز یا نمیبینند یا فکر میکنند که برای حل مشکل آنها جز دعا کار دیگری از دستشان بر نمیآید؛ اما فعالان و دوستداران محیطزیست خوزستان معتقدند برای حل مشکل ریزگردهایی که امروز اقتصاد ایران را نیز با خطر مواجه کرده، راهحل سادهای دارند.
به گزارش ، روزنامه صبح نو نوشت: ریزگرد دیگر معضلی زیستمحیطی و فانتزی برای ایران به حساب نمیآید. چرا که با وقوع این پدیده در خوزستان، آب و برق منطقه قطع شدهاست و به تبع آن، تولید نفت به میزان 7٠٠ تا 8٠٠ هزار بشکه کاهش یافتهاست. این یعنی وقوع یک رخداد زیستمحیطی که تا دیروز فقط نَفَس مردم خوزستان را بند میآورد، امروز بر گلوی اقتصاد ایران فشار وارد میکند. اقتصاد ملی متکی به نفت ایران با وقوع ریزگردها در خوزستان به دلیل افت تولید نفت، بهشدت آسیب میبیند و شاید همین یک دلیل کافی باشد که مسوولان بیش از گذشته به معضلات محیطزیستی توجه کنند. با وجود آنکه معضل مشخص و راه حل نیز واضحتر از چیزی است که کشف آن دشوار باشد، اما باز هم متولیان امر کلنگهای افتتاح پروژههای انتقال آب از سرشاخههای کارون را به زمین نمیگذارند تا در کنار به خطر افتادن سلامت مردم جنوب غرب کشور، اقتصاد ایران نیز مسیری قهقرایی را طی کند.
طی روزهای گذشته مردم خوزستان در کنار کارون گرد هم جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسوولانی برسانند که بر خلاف اصل 5٠ قانون اساسی به فکر نسل آینده نیستند. آنها نه تنها به فکر نسل آینده نیستند، بلکه مردمی را که این روزها با کپسول اکسیژن در بیمارستانها زندگی سختی را تجربه میکنند نیز یا نمیبینند یا فکر میکنند که برای حل مشکل آنها جز دعا کار دیگری از دستشان بر نمیآید؛ اما فعالان و دوستداران محیطزیست خوزستان معتقدند برای حل مشکل ریزگردهایی که امروز اقتصاد ایران را نیز با خطر مواجه کرده، راهحل سادهای دارند.
آقای هژیر کیانی فعال محیطزیست خوزستان که در تجمع اعتراضی روزهای گذشته شرکت نکردهاست به «صبحنو» میگوید: تجمع کنندگان دو خواسته بسیار مشخص و واضح دارند. توقف انتقال آب از سرشاخههای کارون و تأمین حقآبه تالابهای منطقه تا اثرات مخرب ریزگردها بر زندگی مردم و اقتصاد کشور کاهش یابد. وی تاکید میکند: مشکلات امروز مردم خوزستان و مرارتهایی که تحمل میکنند، حاصل بیتوجهی دولتها به خواسته مردم و عدم پاسخگویی آنهاست. البته کیانی بر این باور است که تجمع چند روز گذشته کاملاً مدنی و آرام بودهاست اما بیم آن میرود که سیاسیون بهرهبرداریهای خاص خود را از این تجمعات داشته باشند. بنابراین بهتر است برای حل مسایلی که راه حل مشخص دارند، به جای جستوجوی مطالبات در کف خیابان، با استفاده از قوانین و چارچوبهای موجود، به دنبال نتیجه مطلوب باشیم.
شستوشوی مقرهها دیگر کارساز نیست
فعالان محیطزیست خوزستان فقط یک راه برای حل بحران ریزگرد متصور هستند و آن تأمین حقآبههای محیطزیست است. زیرا معتقدند درختکاری تأثیر چندانی روی کنترل ریزگردها ندارد. آنچه امروز زندگی را در خوزستان مختل کرده، ریزگردهایی است که سیستم آب و برق خوزستان را از کار انداختهاست. برق عاملی است که زندگی مدرن امروزی بدون آن امکانپذیر نیست و قطع شدن آن هم برای کشور مشکلآفرین است. خاموشیهای سراسری در دنیا، به ندرت اتفاق میافتد اما استانی به وسعت خوزستان با بروز پدیده ریزگرد، به یکباره در خاموشی فرو میرود تا جایی که آقای حمید چیتچیان وزیر نیرو که خود پای پروژههای انتقال آب را امضا کرده، برای مدیریت بحران عازم خوزستان میشود.
راه حل متداول برای مقابله با اثرات مخرب ریزگردها به روی شبکه انتقال برق شستوشوی آن با آب مقطر است اما آقای محمد حسین عقدایی دبیر انجمن کارفرمایان توزیع این راهکار را برای خوزستان از این پس، بیاثر توصیف میکند. وی میگوید: ریزگردهای جنوب کشور نمکین هستند. در زمان وقوع پدیده ریزگرد اگر باران ببارد یا رطوبت نسبی هوا افزایش یابد، نمکهای موجود در روی مقرهها که حاصل از رسوب ریزگردها به روی مقرهها (مَقَرّه یا گیره چینی پایه عایقی است که در دکلهای انتقال برق در محل اتصال کابلهای برق با دکل بهکار میرود) جریان برق را به زمین منتقل میکنند و زمینه قطع شدن جریان را در شبکهها برق ایجاد میکند. به گفته عقدایی شستوشوی شبکه عملیات نسبتاً هزینهبری است که یک یا دو بار در سال انجام میشود. بقیه سال نیز بارش باران، ریزگردها را از روی شبکه برق پاک میکند. شستوشو با آب مقطر و ماشینهایی که آب را با فشار خارج میکنند، انجام میشود. برای اینکه عملیات شستوشو مرتب انجام شود نیاز به جادهسازی داریم. کارگر کارآزمودهای باید استخدام شود که بداند آب پرفشار مقطر را روی مقره چگونه بگیرد که این قطعات نشکنند. البته همه این تجهیزات، در ایران وجود دارد. وی درباره دلیل خاموشی در خوزستان میگوید: اتفاق نادری در خوزستان رخ داده که به یکباره این همه ریزگرد نمکین روی سیمها نشسته و منجر به بروز خاموشی در این استان شدهاست؛ اما این خط انتقال هشت هزار کیلومتر طول دارد و هرقدر این خطوط انتقال شسته شود، متاسفانه بهدلیل شدت وقوع ریزگردها، باز هم دوباره همان اتفاق خواهد افتاد. بنابراین باید فکر دیگری برای این مساله کرد.
برنامه مدیریت ریسک نمیکنیم
ریزگردها فقط بلای جان نفت و صنعت برق نشده بلکه آب هم دچار مشکل شده و زندگی مردم خوزستان را مختل کردهاست. آقای حمیدرضا خدابخشی رییس هیات مدیره انجمن مهندسان آب درباره دلیل قطع آب در خوزستان میگوید: خوزستان جزء نخستین نقاطی است که قبل از انقلاب شاهد توسعه یافتن شبکه آب و فاضلاب بوده و بعد از جنگ نیز زیرساختهای این منطقه از نو ساخته نشده بلکه بازسازی شدهاست. بنابراین سیستمهای آب در این استان از کهنگی و معضلات ناشی از آن رنج میبرند. وی اضافه میکند: در حال حاضر با افزایش جمعیت، شبکه آب این استان پاسخگوی نیازها نیست ضمن آنکه نبود ژنراتور برق در تصفیهخانهها برای تداوم پمپاژ آب، سبب شده که با بروز مشکل برای شبکه برق، آبرسانی در خوزستان هم مختل شود. البته از نگاه رییس هیات مدیره انجمن مهندسان آب، نبود برنامه مدیریت ریسک سبب شده که این استان همواره به مدیریت بحران متوسل شده و مجبور باشد برای حل مشکلات مردم، هزینههایی چندین برابری نسبت به حالت مدیریت ریسک پرداخت کند. وی اضافه میکند: مشکل در خوزستان قبل از اینکه سختافزاری باشد، نرم افزاری است. ما دنبال مدیریت ریسک نبودهایم. تا بر اساس پیشبینی ریسکهای احتمالی، خود را تجهیز کنیم. ضمن اینکه حدود بحران را هم تعریف نکردهایم. یعنی نمیدانیم که حدود بحران چیست. آیا عدم شکایت مردم از آب با درجه شوری سه هزار به مفهوم مدیریت بحران است یا اینکه تصمیم داریم درجه شوری آب در شبکه آب از هزار بالاتر نرود و در صورت تغییر درجه شوری با بحران مواجه شدهایم. خدابخشی تاکید میکند: ما در تعاریف نرمافزاری دچار مشکل هستیم. این مساله کار علمی میخواهد. اگرچه در دولت نهم یکی از دانشآموختگان دانشگاه صنعتی شریف به استاندار وقت پیشنهاد کرد مدیریت مطالعات ریسک ریزگردها و خشکسالی سال 87 را انجام دهد و ریسکها و بحرانهای احتمالی خوزستان را پیشبینی کند اما با این طرح موافقت نشد. بنابراین امروز به جای آنکه با صرف هزینه کمتر، آماده مواجهه با شرایط نامناسب باشیم، در داخل بحران دهها برابر هزینه میکنیم تا مشکلات جامعه را حل کنیم.