زن جوانی که متهم است پس از ارتباط پنهانی با مردی به صورت وی مایع اسیدی پاشیده است، ماجرا را شرح داد.
به گزارش به نقل از روزنامه جوان، شامگاه چهارشنبه آخر سال 95 بود که مأموران کلانتری چهاردانگه در جنوب تهران با تماس تلفنی از حادثه اسیدپاشی روی مرد جوانی با خبر و راهی محل شدند.
مأموران وقتی در محل حادثه حاضر شدند، دریافتند لحظاتی قبل مرد 38 سالهای به نام ستار از سوی زن ناشناسی هدف اسیدپاشی قرار گرفته و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
یکی از شاهدان حادثه گفت: داخل کوچه همراه یکی از دوستانم ایستاده بودم که ناگهان صدای دلخراش «آی سوختم» مردی به گوشمان رسید. وقتی به صدا نزدیک شدیم، مشاهده کردیم ستار که همسایه ما است از ناحیه صورت و بدن با مایع اسیدی زخمی شده است. او در حالی که فریاد میزد، گفت زنی به او مایع اسیدی پاشیده و فرار کرده است. سپس او را به بیمارستان منتقل کردیم.
مأموران در ادامه برای بررسی حادثه راهی بیمارستان شدند که مشخص شد ستار از ناحیه صورت، دست و پا و چشم چپ دچار سوختگی شده است.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: مدتی قبل با زن جوانی به نام شهره در خیابان آشنا شدم که مدعی بود، مجرد است. ما با هم رابطه تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه متوجه شدم او شوهر دارد. بعد از آن بود که من رابطهام را با او قطع کردم، اما شوهرش همیشه مرا تهدید میکرد. شب حادثه در نزدیکی خانهمان ایستاده بودم که شهره با بطری پلاستیکی به من نزدیک شد و ناگهان مایع داخل آن را به صورتم پاشید و از محل گریخت. همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران دریافتند شهره در یکی از محلهای جنوب تهران زندگی میکند و رابطه او با مرد زخمی به چند ماه قبل از حادثه بر میگردد. بدین ترتیب مأموران پس از شناسایی محل زندگی شهره چند روز قبل با گرفتن حکم نیابت قضایی وی را دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به دادسرای امور جنایی مقابل قاضی ایلخانی منکر اسیدپاشی شد.
وی گفت: مدتی قبل در حوالی نعمتآباد برای خرید کفش به مغازهای رفتم که مردی خودش را به من نزدیک کرد و شماره تلفنی به من داد. او از من خواست با هم ارتباط تلفنی داشته باشیم، اما من قبول نکردم. مدتی گذشت و کمکم شیطان مرا وسوسه کرد و با مرد غریبه که ستار نام دارد، تماس گرفتم. ما با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه شوهرم متوجه ارتباط ما شد. در چنین شرایطی از ستار خواستم ارتباطش را با من قطع کند، اما فایدهای نداشت. او اصرار داشت من به او سفته بدهم تا اگر شوهرم از او شکایت کرد، مدعی شود که از من طلبکار است، اما من به او سفته ندادم. او حتی قصد داشت مرا معتاد به شیشه کند که موفق نشد. من ارتباطم را با او قطع کردم، اما ستار به داخل کوچه ما میآمد و به بهانه اینکه از من طلبکاراست داد و فریاد میکرد. وی در پایان گفت: من شب حادثه همراه شوهرم در خانهمان بودم و اصلاً به چهاردانگه نرفتم که اسید به صورت ستار بپاشم.
متهم در ادامه با صدور قرار عدمصلاحیت به دستور قاضی ایلخانی برای تحقیقات بیشتر تحویل مأموران پلیس محل حادثه شد.