پزشک قلابی که به اتهام مشارکت در قتل شبهعمد کودک 4 ساله بازداشت شده در خانهای مملو از زباله زندگیمیکرد.
به گزارش به نقل از روزنامه جوان، پزشک قلابی شیشهای که در یکی از برجهای منطقه سعادتآباد زندگی میکرد، بامداد دوشنبه 27 دی ماه پسر چهار سالهای را که به جای آب شربت متادون خورده بود با تجویز داروی اشتباهی به کام مرگ کشاند. پس از اعلام خبر مرگ پسر چهار ساله، قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه به تحقیق پرداختند. بررسیها نشان داد پدر و مادر پسر چهار ساله که شایان نام دارد، هر دو معتاد به مواد مخدر هستند. همچنین مشخص شد پدر شایان شربت متادون را داخل بطری آب معدنی ریخته است و روی میز اتاق خواب گذاشته که ساعت 9 شب شایان اشتباهی به جای آب، مایع داخل آن را خورده است. همچنین مأموران دریافتند خانواده وی به توصیههای مرد 36 ساله همسایهشان به نام بابک که مدعی است پزشک است با خود درمانی به مراکز درمانی منتقل نشده است تا اینکه نیمههای شب ناگهان حالش بد میشود و فوت میکند.
در ادامه، تیم جنایی از پدر شایان و بابک تحقیق کردند. تحقیقات میدانی کارآگاهان نشان داد، بابک اصلاً پزشک نیست، اما وی با جعل شماره نظام پزشکی فرد دیگری که همنام او است، چندین سال است به طبابت مشغول است و حتی برای ساکنان برج مسکونی و افراد آشنا دارو تجویز میکند. صبح دیروز پدر شایان و پزشک قلابی که به اتهام مشارکت در قتل شبه عمد پسر چهار ساله بازداشت هستند، برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی منتقل شدند.
پزشک قلابی که مدعی بود در قتل شبه عمد پسر خردسال بیتقصیر است، اتهام جعل و استفاده از شماره نظام پزشکی فرد دیگری را قبول کرد. پدر شایان هم در بازجوییها گفت: من به بابک اعتماد و فکر کردم او واقعاً پزشک است، بنابراین به توصیه او پسرم را به بیمارستان منتقل نکردم. همچنین در جلسه بازجویی دو نفر از همسایههای پزشک قلابی برای شکایت به دادسرا آمده بودند. یکی از آنها که مدیر برج محل زندگی پزشک قلابی بود، گفت: ما همه فکر میکردیم او پزشک است. او برای همه همسایهها دارو تجویز میکرد، اما همه میدانستیم که او معتاد است و در این مدت هم 8 میلیون تومان بابت شارژ محل زندگیاش بدهکار است. وی ادامه داد: وقتی او را به اتهام پزشک قلابی و مشارکت در قتل شبهعمد دستگیر کردند، همه ما شوکه شدیم. چند روز بعد متوجه بوی تعفنی از خانهاش شدیم که با دستور قضایی در خانهاش را گشودیم و مشاهده کردیم محل زندگیاش به دپوی زبالهها تبدیل شده است. او زباله چند سال را در خانهاش نگهداری کرده بود به طوری که خانه بزرگش تبدیل به زبالهدانی شده بود. وی ادامه داد: هنگام تمیز کردن خانهاش مقداری وسایل قیمتی سرقتی در خانهاش پیدا کردیم که چند سال قبل از برج سرقت شده بود که الان فهمیدیم پزشک قلابی علاوه بر طبابت سرقت میکرده است. یکی دیگر از همسایههای پزشک قلابی گفت: او چند بار برای من آزمایش نوشت و من در درمانگاهی انجام دادم. او خودش را پزشک معرفی میکرد و به همین بهانه حدود 2 میلیون تومان از من پول دستی گرفت و پس نداد.
در پایان، قاضی منافی آذر دستور انتشار عکس بدون پوشش پزشک قلابی را برای شناسایی شاکیان احتمالی در روزنامهها صادر کرد.
گفت و گو با متهم:
چقدر سواد داری؟
من مهندسی متالوژی از دانشگاه آزاد یزد دارم.
پس چرا خودت را پزشک معرفی میکردی؟
من علاقه زیادی به پزشکی داشتم. پس از اینکه مدرک مهندسیام را گرفتم، پدرم مرا برای گرفتن مدرک پزشکی به کشور مالزی فرستاد و آنجا درس خواندم.
مدرک پزشکی داری؟
من دو سال بیشتر درس نخواندم و بعد به خاطر مشکلی به ایران برگشتم، اما اطلاعات کافی درباره پزشکی دارم.
چه شد که مدرک پزشکی جعل کردی؟
من اطلاعات پزشکی دارم و دوست داشتم خودم را پزشک معرفی کنم، به همین دلیل برای اینکه دوستانم به من اعتماد کنند مدرک پزشکی جعل کردم.
چطوری جعل کردی ؟
من در سرچهای اینترنتی با مشخصات دندانپزشکی که همنام من بود، روبهرو شدم و تصمیم گرفتم مدارک او را جعل کنم.
چه مدتی است با مدرک قلابی طبابت میکنی ؟
من اصلاً طبابت نکردهام. فقط برای تعدادی از ساکنان برج که همسایه من هستند، آزمایش نوشته بودم.
شما برای پسر خردسال دارو تجویز کرده بودی که باعث مرگ او شد، درست است؟
نه. قبول ندارم. به گفته پدرش او ساعت 9 شب شربت متادون خورده بود و من ساعت 12 شب به خانه آنها آمدم. آنها گفتند که هرچه خورده بالا آورده است و من هم فقط یک قرص ویتامین به او دادم تا حالش بهتر شود.
اما پدرش گفته به توصیه شما او را به بیمارستان منتقل نکرده است؟
او به من گفت قرص زغال دادهام و حالش بهتر شده من هم گفتم حالا که هر چه خورده بالا آورده است، لازم نیست به بیمارستان منتقل کنید.
درآمد شما از طبابت چقدر بود؟
من اصلاً پولی نمیگرفتم.
شما که معتاد به شیشه هستی خرج زندگیات چطور تأمین میشود؟
من مسلط به زبان انگلیسی هستم و چندین سال در آموزشگاهها زبان تدریس میکردم تا اینکه پدر و مادرم فوت کردند و به خاطر افسردگی معتاد شدم. آنها ارثیه زیادی برای من گذاشتند و من مشکل مالی ندارم.
برادر و خواهر دیگری نداری؟
نه. یک برادر داشتم که در سن 17 سالگی در دریا غرق شد.
چرا خانهات را زبالهدانی کردی؟
من شیشهای بودم و چیزی به خاطر ندارم.