ماهان شبکه ایرانیان

مهم‌ترین آثار تولید مشترک چند سال اخیر سینمای ایران

دلارهای خارجی و ادامه مسیر جشنواره‌گردی فیلم‌های سفارتی/ ناپدید شدن در ارتفاع کم!

با دقت بر مضامین این آثار و نام‌های مشترکی که در فرآیند تولید آنها دیده می‌شود، براحتی می‌توان خط اصلی جریان سفارتی‌سازی در سینمای ایران را پیدا کرد

دلارهای خارجی و ادامه مسیر جشنواره‌گردی فیلم‌های سفارتی/ ناپدید شدن در ارتفاع کم!

«بن و کیت یک زوج ایرانی- آمریکایی هستند که اولی زاده ایران و دیگری زاده آمریکاست. زمانی که کیت برای نخستین‌بار باردار می‌شود مسائل پیچیده باعث می‌شود که کل خانواده دور هم جمع شوند، در این میان حمید (ابدو) پدر بن سیاستمداری تندخو و ضدآمریکایی است درحالی که پدر کیت (بایدن) هم یک سیاستمدار ضدایرانی است و این دو با هم روبه‌رو می‌شوند. خانواده باید عقایدشان را نگه دارند تا به بن و کیت و فرزند در راه‌شان کمک کنند»؛ آنچه خواندید خلاصه‌ای از قصه فیلم سینمایی «اولین تولد» به کارگردانی علی عطشانی است؛ اثری که جدیدترین محصول تولید مشترک سینمای ایران و آمریکا محسوب می‌شود.

موضوع تولید مشترک در سینمای ایران نخستین‌بار در سال 91 و پس از حواشی ایجادشده برای فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» به شکل جدی در رسانه‌های داخلی مورد بررسی و نقد قرار گرفت. پدیده‌ای که ریشه‌های شکل‌گیری آن به دهه 70 بازمی‌گشت ولی حواشی ایجاد شده پیرامون نمایش این فیلم ضدایرانی در جشنواره کن، جرقه‌ای برای جلب توجه اهالی رسانه و سینما به موضوع مهم حضور سرمایه‌های خارجی در سینمای ایران بود. پدیده‌ای که در ادامه و با طرح این مسأله که سرمایه تولید برخی از این آثار از طریق دلارهای سفارتخانه‌های خارجی تامین می‌شود، به «سینمای سفارتی» مشهور شد.

اما آنچه نگارنده را به نگارش این گزارش ترغیب کرد، داغ شدن دوباره این موضوع در عرصه فرهنگی و رسانه‌ای کشور به واسطه انتشار خبرهایی در ارتباط با تولید آثاری تازه با سرمایه خارجی و حضور برخی از آنها در جشنواره‌های بین‌المللی سینمایی بود. بهانه‌ای که باعث شد سراغ بررسی مهم‌ترین آثار تولید شده با سرمایه مشترک طی چند سال گذشته برویم. البته پیش از آن، بیان این نکته ضروری است که این فهرست دربرگیرنده آثاری است که حمایت‌های طرف غربی از آنها به‌صورت رسمی اعلام و ثبت شده است، اگر نه به احتمال فراوان آثار دیگری نیز وجود دارند که با استفاده از حمایت‌های مادی و معنوی سفارتخانه‌ها و محافل هنری غرب تولید شده‌اند اما این حمایت‌ها به‌صورت رسمی اعلام و ثبت نشده است.


پریدن از ارتفاع کم (1392)
در طول این سال‌ها کشورهای مختلفی در تولید آثار سینمای ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند که بدون شک نقش فرانسوی‌ها در این زمینه بیش از سایرین بوده تا آنجا که تا به امروز تقریبا 30 مورد از فیلم‌هایی که حضور سرمایه خارجی در آنها رسانه‌ای شده است، از سرمایه فرانسوی‌ها استفاده کرده‌اند. فیلم «پریدن از ارتفاع کم» یکی از این همین آثار است که حامد رجبی کارگردانی آن را برعهده داشت و البته از معدود آثاری بود که سازندگانش از همان ابتدا اعلام کردند قصد استفاده از سرمایه خارجی را در تولیدش دارند. نکته جالب توجه در ارتباط با این فیلم حضور مجید برزگر به عنوان تهیه‌کننده آن است. برزگر از جمله چهره‌های فعال سینمای ایران در سال‌های اخیر است که در زمینه دریافت سرمایه‌های خارجی و تولید آثار مشترک با سایر کشورها از جمله فرانسه ید طولایی دارد.


یک شهروند کاملاً معمولی (1393)
برزگر در سال 93 سراغ اهالی هلند و جمهوری چک رفت تا این‌بار با گرفتن سرمایه از این دو کشور، خود به عنوان کارگردان به تولید یک اثر بپردازد. اثری با نام «یک شهروند کاملاً معمولی» که فیلمنامه آن کاری مشترک از جعفر پناهی و مجید برزگر بود و با حمایت بنیاد هلندی HBF ساخته شد. علاوه بر این بخشی از هزینه‌های این فیلم از طریق حمایت‌های صورت گرفته از جانب کشور چک تامین شده است. حضور جعفر پناهی به عنوان نویسنده این فیلم که طبق قانون حق فعالیت حرفه‌ای در سینما را ندارد باعث ایجاد حواشی بسیاری برای این فیلم شد.


ما در بهشت (1393)
حضور پررنگ سرمایه‌های فرانسوی در سینمای ایران مانع آن نشد که سایر کشورها از خیر سرمایه‌گذاری در سینمای ایران بگذرند؛ چرا که علاوه بر هلندی‌ها، آلمانی‌ها نیز یکی از جمله کسانی بودند که با سرمایه‌گذاری در تولید فیلم «ما در بهشت» نشان دادند که به سرمایه‌گذاری در فیلم‌های ژانر «فلاکت اجتماعی» سینمای ایران علاقه‌مندند! «ما در بهشت» فیلمی به کارگردانی سینا عطاییان‌دنا و تهیه‌کنندگی یوسف پناهی، برادر کوچک‌تر جعفر پناهی است که محصول مشترک ایران و کمپانی آلمانی(Bon Voyage Films) محسوب می‌شود. این فیلم که بنابر ادعای کارگردانش به نقش خشونت در زندگی هر روزه انسان‌ها می‌پردازد. همانند برخی دیگر از آثار تولید مشترک بیشتر از آنکه به دنبال نمایش عمومی در ایران باشد، مسیر جشنواره‌های مختلف سینمایی خارج از کشور را طی کرد.


بهمن (1394)
فیلم سینمایی «بهمن» به کارگردانی مرتضی فرشباف و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی نیز از جمله آثاری است که طی سال‌های گذشته و از طریق سرمایه خارجی به تولید رسیده است. این اثر که بنابر اذعان کارگردان آن با حمایت جشنواره آمریکایی ساندنس تولید شده، در اکران عمومی در داخل کشور با استقبال سردی از سوی مخاطبان روبه‌رو شد. فرشباف در جلسه نقد و بررسی این اثر درباره چگونگی ورود جشنواره ساندنس به فرآیند تولید «بهمن» گفت: «در ساندنس لابراتواری بود که به من گفتند از فیلمنامه‌ام حمایت می‌کنند. ادعای جشنواره ساندنس حمایت از سینمای مستقل است و ما حدودا 12 فیلمساز فیلم اولی و دومی بودیم که طرح‌های‌مان قبول شد. من اولین فیلمساز ایرانی هستم که توانستم آنجا قبول شوم.
6 ماه آمریکا بودم و زمان ساخت آن که فرا رسید به ایران برگشتم...».


داستان خانواده فرشچی (1395)
«داستان خانواده فرشچی» هم از جمله فیلم‌هایی محسوب می‌شود که با سرمایه فرانسوی‌ها تولید شده است. فیلمی به کارگردانی نادر تکمیل همایون و البته تهیه‌کنندگی چهره پرکار سینمای سفارتی یعنی مجید برزگر که محصول شبکه «آرته» فرانسه به شمار می‌رود و در آن بازیگرانی چون گلاب آدینه و بابک حمیدیان حضور دارند. البته این فیلم هنوز در داخل کشور اکران نشده است.


فروشنده (1395)
اما بدون شک در میان همه فیلم‌هایی که طی سال‌های گذشته با سرمایه خارجی تولید شده‌اند، «فروشنده» اصغر فرهادی مهم‌ترین آنها محسوب می‌شود. فیلمی که 2 کمپانی فرانسوی
Arte France Cinéma و Memento Films Production در کنار «انستیتوی فیلم دوحه» متعلق به خواهر امیر قطر در تولید آن سرمایه‌گذاری کردند و البته همانند اغلب آثار سینمای ایران که پیش از این با سرمایه فرانسوی‌ها تولید شده بودند، در نهایت توسط مهم‌ترین جشنواره سینمای فرانسه یعنی جشنواره فیلم کن مورد توجه قرار گرفتند تا اصغر فرهادی بتواند با یکی از متوسط‌ترین آثار کارنامه کاری خود به 2 جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد از شصت‌ونهمین جشنواره فیلم کن دست پیدا کند. (2 فیلم «طعم گیلاس» و «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی که با حمایت کمپانی فرانسوی CiBy2000 تولید شدند، نمونه‌های قبلی حمایت فرانسوی‌ها از یک آثار ایرانی و توجه ویژه به آنها در جشنواره کن به شمار می‌روند.)‌


غلام (1395)
تجربه حضور سرمایه‌های خارجی در سینمای ایران طی سال‌های گذشته پای انگلیسی‌ها را هم به این ماجرا باز کرد. اتفاقی که نتیجه آن تولید فیلم «غلام» به کارگردانی «میترا تبریزیان»، کارگردان ایرانی‌الاصل مقیم انگلستان است. فیلمی با بازی شهاب حسینی و تهیه‌کنندگی «زادوک ناوا» انگلیسی که داستان آن در لندن سال 2011 میلادی روی می‌دهد و درباره یک راننده تاکسی ایرانی به نام غلام (با بازی شهاب حسینی) است که شب‌ها کار می‌کند و هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره گذشته‌اش ندارد. «غلام» با آنکه 2 شغل دارد ولی نشان داده علاقه‌ای به پول و مادیات ندارد. مادر غلام در تلاش است او را به خانه (ایران) بازگرداند ولی او هیچ تصمیمی برای برگشتن ندارد...


لِرد (1395)
اما یکی از عجیب‌ترین موارد این فهرست، فیلم سینمایی «لرد» ساخته محمد رسول‌اف است. فیلمی که امسال بدون پشت‌سر گذاشتن مراحل قانونی راهی جشنواره کن شد و توانست جایزه بخش نوعی نگاهی این دوره از جشنواره را به خود اختصاص دهد. نکته جالب توجه در ارتباط با این فیلم حضور سرمایه‌گذاری از جمهوری چک در ساخت آن است. بنابر اطلاعات موجود در صفحه این فیلم در سایت(https://www.magiclab.cz) فیلم «لرد» محصول مشترک ایران و جمهوری چک محسوب می‌شود و پست پروداکشن آن توسط شرکت «Medianest» انجام شده است. نمایش این فیلم در جشنواره کن که بنابر ادعاهای برخی رسانه‌ها، بخش‌هایی از آن به تقدیس فرقه ضاله بهائیت اختصاص دارد؛ به قدری در ارائه چهره‌ای سیاه از کشورمان موفق بود که روزنامه عربستانی «الحیات» که همواره مواضعی ضدایرانی داشته با انتخاب تیتری با عنوان «همه فساد در امپراتوری آخوندها» در ارتباط با این فیلم نوشت: «لِرد یک فیلم افشاگر است که در قالب استانداردهای نظارتی سینما در ایران اثری بسیار شجاعانه قلمداد می‌شود! فیلم رسول‌اف درباره فضای خفقان اجتماعی و سیاسی در ایران است». این روزنامه فیلم لرد را با فیلم‌های کارگردانانی چون جعفر پناهی، رخشان بنی‌اعتماد و اصغر فرهادی مقایسه کرده و نوشته: «فیلم ریتم «بی‌عدالتی» اجتماعی در ایران را نشان می‌دهد».


ناپدید شدن (1396)
فیلم «ناپدید شدن» به کارگردانی علی عسکری یکی از جدیدترین نمونه‌های آثار تولید شده با سرمایه مشترک است. اثری که در جشنواره ونیز امسال نیز حضور داشت و بسیاری از رسانه‌ها با ذوق و شوق فراوان آن را به عنوان نماینده سینمای ایران در این جشنواره معرفی می‌کردند؛ غافل از اینکه این دستپخت جدید سینمای سفارتی و نماینده سینمای ایران، تصویری سیاه و غیرواقعی از جامعه ایرانی ارائه می‌کند! داستان این فیلم در ارتباط با دردسرهای یک بارداری نامشروع و تلاش یک دختر و پسر جوان برای سقط این جنین ناخواسته است؛ آن هم در شرایطی که به واسطه عدم ازدواج رسمی نمی‌توانند به مراکز رسمی مراجعه کنند...
این فیلم که با سرمایه‌گذاری کمپانی قطری «انستیتو فیلم دوحه» ساخته شده، در بخش افق‌های هفتادوچهارمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد.. هر چند در این فهرست عنوان مهم‌ترین آثار تولید مشترک سال‌های اخیر سینمای ایران ذکر شده است ولی به نظر می‌رسد برای کامل‌تر شدن آن باید نام فیلم‌هایی چون آرمان‌شهر (محصول مشترک ایران، اسکاتلند و افغانستان)، لینا (محصول مشترک ایران، افغانستان و هلند)، یه وا (محصول مشترک ایران و ارمنستان)، رفتن (محصول مشترک ایران و افغانستان)، جنجال در عروسی (محصول مشترک ایران و فرانسه) و سلام بمبئی (محصول مشترک ایران و هند) را نیز به این لیست اضافه کرد.
نکته پایانی اینکه با دقت بر مضامین این آثار و نام‌های مشترکی که در فرآیند تولید آنها دیده می‌شود، براحتی می‌توان خط اصلی جریان سفارتی‌سازی در سینمای ایران را پیدا کرد. خطی که همچنان با قدرت در حال ادامه فعالیت‌های خود است و احتمالا با ادامه روند فعلی باید شاهد تولید آثار بیشتری از این دست در سینمای ایران باشیم؛ آثاری که وجه اشتراک اغلب آنها تولید شدن برای حضور در جشنواره‌های بین‌المللی و ارائه تصویری سیاه و غیرواقعی از جامعه ایرانی است.

* وطن امروز

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان