دیروز در یکی از خبرگزاریها، خبری خواندم مبنی بر دستگیری فرد کلاهبرداری که با جا زدن خودش به جای آقای ظریف به بهانه اخذ ویزای کشورهای اروپایی از مردم کلاهبرداری میکرده است.
به گزارش ،روزنامه قانون در صفحه طنز خود در ادامه نوشت: واقعا بد زمانهای شده و دیگر حتی به صحت و سقم رجال سیاسی هم نمیشود اعتماد کرد. یک زمان بود که ملت برای کلاهبرداری خودشان را علی دایی یا حسین رضازاده معرفی میکردند. همین الان هم اگر رضا پرستش کمی روی زبان انگلیسیاش کار کند، هستند کسانیکه او را از مسی واقعی تشخیص ندهند. اما گویا این روزها علاوهبر ورزشکاران حتی وزیر وزرا هم نسخه fake پیدا کردهاند. یک چیزی تو مایههای گوشی s8 سامسونگ که اصلش حدود دو میلیون و نیم قیمت دارد ولی طرح آن را میشود به حدود 250 هزارتومن خرید! اما مسالهای که این وسط مطرح میشود این است که حالا خود بدل رضازاده شدن را میشود توجیه کرد اما واقعا وضعیت فازی کسی که انتظار داشته وزیر امور خارجه کشور برایش ویزا بگیرد چیست؟ خدایی انسان باید به چه مرحله از پوچی، ناامیدی و نهیلیسم برسد که یک نفر به او بگوید: «من جواد ظریفم! سه میلیون بده تا برم مذاکره کنم با موگرینی، سه سوته اقامت اروپا بگیرم برات!» و او هم باور کند؟ اینها همان کسانی هستند که پتانسیل خودکشی کردن با بازی نهنگ آبی که هیچ، پتانسیل خودکشی با ماریو قارچخور را هم دارند! قطعا با این استقبالی که مردم از بدلیجات ورزشی و سیاسی میکنند هیچ بعید نیست چند روز دیگر خبر کلاهبرداری با اسم سایر اعضای کابینه هم به گوش برسد. اینطوری:
« ناصرخسرو – ساعت 12 نیمه شب»
ساقی: قرص، دارو، شربت، کپسول، پوشک بچه، آمپول .... بدو بدو ...
خریدار: سلام، آقا دستم به دامنت ...
ساقی: چیه داداش؟ چی لازم داری
خریدار: ترامادول میخوام
ساقی: من فقط عمدهای کار میکنما
خریدار: یعنی چی؟
ساقی: یعنی 1000 بسته به بالا
خریدار: من اونقدرا مصرف ندارم آخه
ساقی: حالا چون تویی 500 تایی هم میدم، قیمت عمده میدم بت بستهای 10 هزارتومن به پنج میلیون!
خریدار: قرصاش خوبه؟
ساقی: درجه یک! عالی! هرکی خورده راضی بوده
خریدار: خب باشه بیار برام
(ساقی با موتور میرود ته کوچه و برمیگردد)
ساقی: بیا دادش!
خریدار: عه! اینا که روش نوشته استامینوفن
ساقی: میدونم، روش اینجوری نوشتن که بتونن وارد کنن از مرز!
خریدار: مطمئنی؟ چه تضمینی هست استامینوفن نباشه؟
ساقی: داداش منو همه میشناسن، این خودش بهترین تضمینه!
خریدار: شما اسمتون چیه؟
ساقی: بنده قاضیزاده هاشمی هستم!
خریدار: عه؟! شما نسبتی با وزیر بهداشت ندارین؟
ساقی: به کسی چیزی نگیا، خودشم!
خریدار: وا، ولی توی تلویزیون که چهرهتون جور دیگهست!
ساقی: به خاطر افکتهای تصویریه! چیکار میکنی آخر؟ خریداری؟ توقف بیجا مانع کسب است.
خریدار: باشه دیگه، به اعتبار شما میخرم! الحق که تا 1400 با روحانی!