دهستان شوریجه(شورجه) در کوهپایه کوه گشتاسب بلندترین کوه دشت سروستان (با ارتفاع حدود 2800متر) واقع در استان فارس در طول و عرض جغرافیایی “14.28 ’11 °29+ , “35.76 ‘4 °53+ و با 1504 متر (4937 پا) ارتفاع از سطح دریا یکی از روستاهای قدیمی شهرستان سروستان از توابع شیراز با مردمی خونگرم و سختکوش می باشد.دارای قلعه ای قدیمی با قدمت حدود 200 سال در دشتی وسیع و مساعد جهت کشاورزی و دامداری در منطقه ای نیمه خشک با آب و هوای کویری با روز های گرم و شبهایی خنک،تابستانهای گرم و زمستانهای سرد می باشد.تا حدود 10سال پیش نیز قلعه قسمت اصلی مسکونی روستا را تشکیل می داد ولی در حال جز معدودی خانه بقیه خالی از سکنه می باشد و اهالی به بیرون قلعه نقل مکان کرده اند.قلعه قدیمی که آثار کمی از آن باقیمانده دارای 10 بارو(برج) مرتفع می باشد که چهار بارو در ضلع جنوبی و چهار بارو نیز در ضلع شمالی و دو بارو نیز در دیوارهای ضلع شرقی و غربی قلعه واقع است.این قلعه دارای دو عدد درب ورود وخروج بزرگ بین دو باروی مرتفع در ضلع شمالی و جنوبی آن بوده که در زمانهای قدیم جهت حفاظت از جان ومال ساکنین شبها دربها بسته می شده است.
در حال حاضر شغل اکثر ساکنین کشاورزی و دامداری می باشد که متاسفانه خشکسالی های پیاپی چند سال اخیر مردم زحمتکش این دیار را با مشکلاتی روبرو کرده است.شغل زنان روستا خانه داری است والبته با دامداری و قالیبافی در اقتصاد خانواده هم نقش بسزایی دارند.پایه گذاری این روستا حدود دویست سال قبل بوده و به عنوان قلعه ای نظامی بمنظور کنترل عبور ومرور در راههای مواسلاتی بین روستاهای موجود آن زمان وبرقراری امنیت منطقه بنا شده است. ساختمان قلعه بسیار مستحکم بوده به طوریکه نفوذ به آن تقریبا غیر ممکن بنظرمی رسیده است.
ساختمان قلعه تقریبا مربع دارای ده عدد بارو (برج) ودیوارهای بسیار بلند حدود هفت متر که یک متربالای آن دارای تاج آجری و سوراخهای تیرکش جهت دیدبانی وتیراندازی بوده است. چهارعدد از باروها درضلع شمالی و چهاربارو درضلع جنوبی و دو عدد دیگر در قسمت وسط دیوارهای شرقی وغربی قرارداشته است.در بالاترین قسمت هر بارو تاجی دو متری وجود داشته و قسمتهای داخلی هر برج سکوهای متعدد جهت نشستن وموضعگیری تیراندازان وجود داشته است . همچنین قلعه دارای دو درب ورود وخروج در میانه دیوارهای شمالی وجنوبی بوده که دربین دو بارو قرارداشته که آثار آن هم اکنون نیز باقی مانده است ودربخش داخلی درب ورودی وخروجی قلعه نیز شبه کاروانسرائی با ده حجره درطرفین وجود داشته است. مسافرینی که شب هنگام به این محل می رسیدند و ادامه مسیر شبانه خطر گرفتاری در کمین راهزنان واشرار را در پی داشته و یا معامله گرانی که برای خرید و فروش کالای خود بیش از یکروز زمان نیاز داشتند در این محل شب را بیتوته می کردند .
درقسمت شمال شرق قلعه،عمارت فرماندهی واداره قلعه قرارداشته،ساختمان فرماندهی دارای دوطبقه بوده که طبقه فوقانی محل تشکیل جلسات وتصمیم گیری وطبقه اول محل استراحت آنان بوده ودرچهارطرف ساختمان عمارت اتاقهای متعدد جهت انبارنمودن آذوقه وعلیق (علوفه ) چهار پایان بنا گردیده بوده است و یک حوض بزرگ با دیواره سنگی نیم متری وکف مفروش از کاشی لعابی در میانه حیاط عمارت جهت استفاده ساکنین عمارت وجود داشته که آب آن از چاه موجود در عمارت تامین می شده است . کف حیاط عمارت پوشیده از آجرهای چهارگوش بزرگ معروف به آجر نظامی بود این ساختمان بعدها حدودسال 1320 به مدرسه روستا تبدیل شد که دانش آموزان کلاسهای اول تا ششم ابتدائی روستا دراین مدرسه مشغول تحصیل می شدند همچنین پزیرای دانش آموزان دهات اطراف ( هزاردره – طالبیگی – کنو- رکن آباد – دهنو )نیزبوده و یک باب حمام خزینه ای درکنارعمارت فرماندهی وجود داشته که در ابتدا مخصوص سیستم فرماندهی بوده که بعدها مورد استفاده اهالی قرارمیگرفته است .صبح ها تاطلوع آفتاب مردانه ودر طول روز زنان از آن استفاده می نمودند .
دراواخردوران زندیه ،حاکم وقت فارس تصمیم به جمع آوری روستاهای کم جمعیت و آسیب پزیر مانند دهگار در جنوب غرب شوریجه قرارداشته وقلعه خانچی (عماد اباد) وقلعه کهنه در شرق قرارداشته وآثار آنها بصورت مخروبه موجود است وهمچنین عشایرغیر کوچ رو”عرب هستانی” وسکونت آنهادر قلعه می گیرد و در اینکار هم موفق می گردد که این افراد هسته اولیه روستای شوریجه راتشکیل می دهند دراواخر دوران قاجاریه تعدادی از افراد سرکش که دربرابر قوای دولتی مقاومت می کردند ازشهرهای دیگراستان فارس ( فسا.جهرم.خفر.داراب و…) جمع آوری ودرقلعه سکونت داده میشوند که بتوانند آنها را کنترل کنند وزمینه دامداری وکشاورزی آنها را فراهم می سازند.
آب کشاورزی شوریجه توسط دو رشته قنات که سرچشمه آنها از کوههای سرو نخودی ومظهر آن حوالی قلعه کهنه در شرق روستا بوده و توسط 60 نفر کشاورز(رعیت )زیر نظر مباشرمالک منطقه بنام حاج محمد شفیع شوشتری اداره می شده است و بخشی از درآمد روستا از سهم مالک جهت کمک به بیمارستان شیروخورشید شیراز اختصاص داشته است.لازم به ذکر است که مداوای بیماران روستا در این بیمارستان با معرفی مالک مجانی انجام می شد.اراضی متعلق به شوریجه بعدا بطور کامل از طرف مالک (حاج محمد شفیع شوشتری ) به سازمان اوقاف وامور خیریه شیراز واگذار شد.