سرویس بین الملل فردا؛ اکبر ابدالی محمدی*: بازی چیکن (Chicken game) اصطلاحی است که هم در علوم سیاسی و اقتصادی هم مورد استفاده قرار می گیرد. در این بازی، دو طرف مسابقه در یک مسیر باریک و مستقیم با سرعت به طرف هم حرکت می کنند. در نهایت یکی از دو طرف بازی برای جلوگیری از برخورد با طرف مقابل، از مسیر منحرف می شود و در نتیجه به عنوان بازنده بازی معرفی می شود. علت نام مرغ بر این بازی هم ترس مرغ است که این لقب نصیب بازنده به عنوان ترسو می شود.
حالا اگر دیوانه ای مثل ترامپ با سرعت به سمت شما بیاید باید چکار کرد؟ قاعدتاً باید از مسیرش منحرف شد و سر به سرش او نگذاشت و حتی اگر سنگتان هم زد حرفی نزد. اگر به طرف شما آمد، یک امتیازی بدهید تا دست از سرتان بردارد. دیوانه است دیگر ... .
این روزها در رسانه های خارجی و برخی رسانه های داخلی به شدت این نگرانی مطرح می شود که دولت جدید آمریکا جنگ طلب است و بر همین اساس فضایی از رعب و وحشت دیده می شود. به این تیترها توجه کنید:
ترامپ "سگ دیوانه" را وزیر دفاع کرد.
ترامپ در حال تشکیل کابینه جنگ است.
جنگ هستهای آمریکا در راه است/ ترکیب کابینه ترامپ نسل بشریت را تهدید میکند
تهدید بشریت به جنگ هسته ای با اعضای کابینه ترامپ
حمله ژنرال های کابینه جنگ ترامپ به ایران در جلسه رای اعتماد
ترامپ، ترامپ، ترامپ ... .
آیا واقعا ترامپ یک دیوانه ای است که انگشت خود را بلند کرده تا بر روی دکمه جنگ علیه ایران بفشارد؟ در اینکه ترامپ سیاستی متفاوت با اوباما دارد شکی نیست. اما این تغییر سیاست چقدر عمیق و راهبردی است؟ فراموش نکنیم که دولت اوباما هم با شعار تغییر روی کار آمد اما همه شاهد بودیم که اهداف راهبردی آمریکا را با شدت بیشتر و با ابزار نرم تر هدف گیری نمود. یعنی اینکه تغییر در روش بود نه در اهداف .
واقعیت امر آن است که در آمریکا سیستم حاکم است و یک فرد به تنهایی تصمیم گیرنده جنگ نیست. پروفسور مولانا که مؤسس و استاد دانشکده ارتباطات دانشگاه امریکن واشینگتن است و به مدت 50 سال در آمریکا، اروپا و بسیاری از دانشگاههای مهم دنیا به تدریس و تحقیق مشغول بوده است در این باره در کتاب خود می نویسد: در نظام حکومتی آمریکا هرگونه فعالیت و اظهار قدرت، خارج از دایره ایدئولوژی این دو حزب [جمهوری خواه و دموکرات] یک ارتداد سیاسی به شمار می رود.1 حمله و تقابل نظامی به ایران اگر ممکن بود تا کنون این کار توسط هیأت حاکمه دو حزب مطرح آمریکا انجام شده بود و فرقی بین بوش، اوباما و ترامپ وجود ندارد.
«ما یک شعار ساده خواهیم داشت: آمریکایی بخر و نیروی آمریکایی را استخدام کن»، بخشی از متن سخنرانی ترامپ در مراسم تحلیف وی بود. هدف دولت جدید آمریکا، تولید و مصرف آمریکایی، و در یک کلمه تقویت اقتصاد آمریکاست در نتیجه نگاه و تمرکز اصلی دولت ترامپ بر سیاست داخلی آمریکاست. این نگاه حاکی از موضعی تدافعی و در عین بلوفهای پر سر و صدا است. آیا رئیس جمهوری که اقتصادش به شدت با مشکل مواجه است و شعار اصلی او اصلاح این مشکلات است امکان ورود به یک رویارویی و مناقشه جدید بین المللی را که می تواند هزینه های سنگینی را به او تحمیل کند، دارد؟ البته نباید منکر شد که آمریکا در سیاست خارجی، کارشناسان توانمندی دارد که هنر آن را دارند تا مشکلات و ضعف های درونی خود را تبدیل به فرصت در سیاست خارجی نمایند.
آمریکا یقینا از وجود افرادی در ایران که از امریکا وحشت دارند یا اعتقاد به هژمونی آمریکا دارند حداکثر بهره برداری را خواهد نمود. افرادی را که گام به گام با سیاستهای آنها همراه بوده اند، رها نکرده و اگر بتواند سعی دارد که افراد موثرتری برای خود در درون نظام پیدا کند یا حداقل افراد با تفکر وابستگی به آمریکا را حفظ کند. این افراد به همراه برخی رسانه های داخلی، خواسته یا ناخواسته نقش پیاده نظام و سربازی غرب را در کشور دارند. برای کسانی که تمام تخم مرغ های خود را در زمان اوباما در سبد مذاکرات گذاشتند، پذیرش بازی خوردن و شکست حیثیت سیاسی شان خیلی سخت است لذا خواسته یا حتی ناخواسته! این افراد به دنبال کاسبی از چیکن بازی ترامپ هستند تا اولاً ضعف سیاستها و برنامه های خود را بپوشانند و ثانیاً نظام را مجبور نمایند که در این بازی از مسیر منحرف شوند و امتیازات جدیدی را به آمریکا واگذار نماید.
در این بازی جدید، آمریکا چند هدف را باهم در مورد ایران دنبال می کند:
1- با توجه به آنکه آمریکا می داند که حرکت دولت ما یک طرفه بوده و راه بازگشتی را برای خود متصور نیست، پس سیاست راهبردی آنها در قبال ایران، امتیازگیری پله به پله است و حتی به امتیازهای جدید در قالب برجام هم ختم نخواهد شد.
2- ایجاد فشار افکار عمومی به رهبری ایران برای کوتاه آمدن در مقابل آمریکا.
3- افکار عمومی ایران به این نتیجه برسند که در انتخابات پیش روی ایران باید فردی که بیشترین تمایل به آمریکا را دارد به قدرت برسد تا از برخورد احتمالی جلوگیری شود.
4- فشار از طریق افکار عمومی به مسئولین ایران جهت تغییر راهبرد خود در منطقه (انحراف از مسیر در چارچوب Chicken game).
ما نباید گرفتار این بازی آمریکایی ها شویم و عرصه جنگ واقعی را فراموش کنیم. مقام معظم رهبری ترفند دشمن را در این خصوص اینگونه بیان فرمودند: چرا میگویند جنگ؟ جنگ واقعی جنگ اقتصادی و تحریم و گرفتن عرصه کار و فعالیت و فناوری در کشور است. ما را به جنگ نظامی متوجه می کنند تا از این غفلت کنیم.
1. حمید مولانا، آمریکا شناسی، تهران: امیرکبیر، 1390، ص 101
2. بیانات در دیدار مردم آذربایجان، 27/11/95