نوزادی که اولین بار از ترکیب (DNA) سه فرد به وجود آمده است، اکنون پنج ماهه است و این یک خبر عالی است. تولد این کودک با چنین روش جدیدی یک قدم بزرگ رو به جلو است و ما را به راهی جدید برای جلوگیری از بیماریهای ارثی میتوکندریایی رهنمود میکند. میتوکندریها مکان انرژی سازی سلولها هستند. انرژی حیاتی برای تمام جریانهای زندگی. از هر 400 نفر یک نفر دارای جهش ارثی در (DNA) میتوکندری است که درواقع پایه ساخت اجزا میتوکندری است. این نوع نقصان و جهش میتواند موجب بیماریهایی مانند ناشنوایی، کوری، دیابت و نقصان در کبد و قلب شود. افراد با این اختلال معمولا هر دو نوع (DNA) سالم و خراب را دارا هستند و هرچه میزان (DNA) خراب بیشتر باشد علائم بیماری هم بیشتر میشود که متاسفانه درمانی هم برای آن وجود ندارد. با بنیتا همراه باشید تا در این مطلب با نوینترین روش بارور کردن مصنوعی آشنا شویم.
در روش درمانِ جابجایی میتوکندریایی (ام.آر.تی)، رویانهای زوجهایی که خطر احتمال به دنیا آوردن بچه ناقص را دارند در لوله آزمایش تولید میشوند. در این روش هستههای شامل ژنهای جداشده از میتوکندری از تخمک مادر برداشته شده و به تخمک سالم انتقال مییابد. سپس تخمک توسط اسپرم پدر بارور شده و رویان حاصله در رحم مادر قرار داده میشود تا به یک نوزاد تبدیل شود. این به این معنی است که نوزاد دارای سه والد از لحاظ ژنتیکی است. اسپرم پدر، مادر که رحم و هسته تخمک را تأمین کرده و یک ناشناس سخاوتمند که میتوکندری سالم را مهیا کرده است. (DNA) میتوکندری کوچکترین قسمت است. این نوع تولد نوزادِ دارای سه والد روش جدیدی است اگر چه انواع دیگر بارو کردن رحم سالها است که وجود دارد. این روش توسط گروههایی در انگلیس و آمریکا توسعه یافته است تا به بیماران میتوکندریایی با کمترین خطر نقصان در آینده کودک کمک کنند.
اثرات ناشناخته طولانی مدت آزمایش بر روی میمونها و موشها نشان داده که این نوزادان احتمالاً سالم باشند اما این آزمایش بر روی انسان انجام نشده بود. اگرچه جابجایی تخمک باعث عدم رشد نوزاد نمیشود اما باعث آسیب به سلول میشود که موجب تغییرات رادیکالی خواهد شد. هنوز اثرات چنین تغییری شناخته نشده است اما ممکن است باعث بروز مشکلات در آینده شود. (مانند احتمال افزایش ابتلا به دیابت)
مادرِ بچه، یک زن اردنی است که بر اساس گزارش ( New Scientist report) بیست سال برای به دنیا آوردن فرزند سالم تلاش کرده است. هر دو بچه او در سنین هشت و شش ماهگی به خاطر سندرم فوت شدهاند. البته احتمال داشتنِ بچهی ناقص در این زن بالا بوده است. پیش از پیشنهاد "ام.آر.تی" در بسیاری از کشورها به این خانم گزینههای دیگری را پیشنهاد دادند. ابتدا به این زن پیشنهاد تخمک سالم ناشناختهای از یک اهدا کننده را دادند. این تخمک میتوانست توسط اسپرم همسرش بارور و در رحم او قرار داده شود که مانع از بیماریهای میتوکندریایی به طور کامل شود که در این صورت مادر بیولوژیکی خواهد بود نه مادر ژنتیکی. به دنیا آمدن از زنی که مادر ژنتیکیتان نیست ممکن است برای بعضی افراد قابل قبول باشد با این فرض که در انگلستان از هر 10 نفر 1 نفر پدر خود را از لحاظ ژنتیکی نمیشناسد اما برای این خانواده قابل قبول نبود. پیشنهاد بعدی به او عیبشناسی پیش از استقرار بود به این معنی که چندین رویان همزمان مورد بررسی قرار گیرند و بهترین آنها در رحم قرار داده شوند اما این کار از نظر این خانواده غیر اخلاقی بود.
تولد این بچهی سالم یک قدم بزرگ رو به جلو است. در گذشته نوعی دستکاری برای بهبود میتوکندری انجام شد که در آن میتوکندری اهدایی به سلول مادر در تخمدان تزریق میشد اما گزارشها نشان داد که این کار باعث نقص ژنتیکی و در موردی شاید به اوتیسم منجر شود. اگرچه هنوز برای اطمینان از سلامت بچه زود است اما این کودک با کمترین احتمال خرابی ناشی از تغییر و جهش روبروست که احتمال بروز سندروم را بسیار پایین میآورد.
ابهامات روشن شده
به هر حال دو دسته جزئیات باقی میماند که میتواند نتیجه کار را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از آنها ماجرای دارویی است. این عملیات در مکزیک توسط تیمی نیویورکی انجام شد چون شامل آیین نامهی دولت آمریکا نمیشد، دولت اجازه این عملیات را نداد. انستیتوی دارویی اخلاقی اجتماعی برای تکنیکهای ممانعت از بیماریهای میتوکندریایی اجازه استفاده منظم از تجهیزات دارویی را برای این عملیات لغو کرده است تا تحقیقات در زمینهی امنیت و کارآمدی آن تمام شود. مشکل دوم این است که به ما گفته نشده که احتمال خرابی (DNA) در سلول تخمک مادر بسیار بالا بوده است و این مشخص میکند که از همان بدو تولد احتمال ابتلا کودک بسیار بالا بوده است. اگر احتمال ابتلا زیاد باشد این روش، روشی قابل ستایش برای پایین آوردن احتمال ابتلای کودک به بیماریهای گوناگونِ رنجآور است. اگر احتمال ابتلا پایین باشد و قابل رقابت با سلامتی باشد یک عملیات با علائم نامشخص میتواند غیرِ ضروری باشد و نشان دهد که ما چقدر به قواعدی نیاز داریم تا از حقوق آینده کودکان محافظت کنیم. اما گزارشها این جزئیات بسیار مهم را بازگو نمیکنند.
اگر این خبر جذاب بود میتوانید یک سری هم به "با اینکه کسی باور نکرد ولی من صدایش را شنیدم [قسمت دوم/پایانی]"بزنید.