-*سیدحسین مهرآوران: جامعه پزشکی در سالهای اخیر با بحرانهایی چند دستبهگریبان بوده است. بحرانهایی که در کنار حاشیههای درباره پرونده پزشکی مرحوم کیارستمی و انتقادات پردامنه گروههای متفاوت اجتماعی، فشار مضاعفی را متوجه پزشکان کرده است.
به گزارش به نقل از روزنامه شرق، اجرای شتابزده و غیرکارشناسانه طرح تحول سلامت، مشکلات و معضلات متعدد دستیاران تخصصی و فوقتخصصی، تداوم طرح اجباری پزشکان، برخوردهای نادرست با برخی منتقدان سیاستهای وزارت بهداشت در جریان اعتراضات همکاران رادیولوژیست و پاتولوژیست، ترکبرداشتن چینی نازک اعتماد میان بیمار و پزشک، تعرفههای غیرواقعی خدمات بهداشتی-درمانی، ورود غیرپزشکان به امر درمان و انتخابات اخیر نظامپزشکی و نحوه برگزاری آن ازجمله این بحرانهاست.
مجموعه این تنشها را اگر در کنار مسیر طولانی و دشوار تحصیلی و ساعتهای پراسترس و پرتلاطم حرفهای در نظر گیریم؛ با ملغمهای از شرایط حرفهای مواجهیم که شاید بتوان آن را همگام با فرسودگی شغلی تصور کرد. فرسودگی شغلی خستگی فیزیکی، هیجانی و روانی به دنبال قرارگرفتن طولانیمدت در موقعیت کارِ دشوار است. این نشانهها حالتی است که در آن قدرت و توانایی افراد کم و رغبت و تمایل آنها به انجام کار و فعالیت کاهش مییابد.
این فرسایش پیامدی از فشار حرفهای مکرر است و با افسردگی، احساس درماندگی و کارایینداشتن در شغل خود و ایجاد نگرشهای منفی در کنار علائم فیزیکی میتواند همراه باشد. فرسودگی شغلی پزشکان مسئلهای جهانی است؛ بهگونهایکه در بررسی Medscape از ١٧ هزار پزشک آمریکایی در سال ٢٠١٧ میلادی، شیوع آن در مجموع ٥١ درصد (با سطح متفاوت رفاه اجتماعی و استانداردهای نظام بهداشت-درمان آمریکا نسبت به ایران) گزارش شده است.
مطالعات متعددی در سالهای اخیر در ایالات متحده درباره زمینههای بروز فرسودگی شغلی در پزشکان، میزان شیوع و نحوه کنترل آن بهعنوان مسئلهای ساختاری صورت گرفته است. این در حالی است که در کشورمان تاکنون این جنبه از سلامت روانی و حرفهای درمانگران کمتر مورد توجه بوده است. این مهم از آنجایی شایسته توجه بیشتر است که اتمسفر مناسب حرفهای جامعه پزشکی در سطوحی متفاوت از سیستم بهداشت و درمان با سلامت هممیهنان عزیز و رضایت آنها از میزان و کیفیت خدمات ارائهشده مآلا مرتبط است و توجهی درخور از جانب سیاستگذاران بهداشت و درمان کشور و تحقیقات جامعی را از جانب مراکز علمی-پژوهشی برای بررسی کمّ و کیف فرسودگی شغلی در پزشکان طلب میکند؛ اما از دشواریها و کاستیها که بگذریم، خود و همکارانم را دعوت میکنم که نگاههای منتظر و پراضطراب هممیهنان دردمند را به وقت بیماری و وظیفه و رسالتی که بهعنوان یک طبیب برای بهبود هرچه بیشتر آنها برعهده داریم، از یاد نبریم. آری! «هیچ سرنوشتی بیش از پزشکبودن نمیتواند فرصت، مسئولیت یا تعهد برای نوع انسان مقدر کند.
مراقبت از دردمند، نیاز به مهارت تکنیکی، اطلاعات علمی و درک انسانی دارد و پزشک است که با بهرهگیری از شجاعت، تواضع و عقلانیت خدمتی منحصربهفرد برای همنوعان فراهم میکند و عمارتی ماندگار از صفات ممتاز در درون خود بنا میکند. پزشک نه باید انتظاری بیشازاین از سرنوشت خود داشته باشد و نه به کمتر از آن راضی شود».
*متخصص داخلی و فلوشیپ ریه