تشرف عمه ی محترمه ی سید علی صدرالدین

جناب آقای سید علی صدرالدین از علویه مکرمه عمه شان نقل فرمودند که ایشان گفت: در سرداب مقدس غیبت مشرف بودم

تشرف عمه ی محترمه ی سید علی صدرالدین
جناب آقای سید علی صدرالدین از علویه مکرمه عمه شان نقل فرمودند که ایشان گفت:
در سرداب مقدس غیبت مشرف بودم. چون مشغول نماز گردیدم دیدم شمایلی از نور به شکل و هیئت یک انسان کامل نمودار گردید؛ اما جسم و جسد او را نمی دیدم خواستم نمازم را به هم بزنم و خودم را به حضرتش برسانم، ترسیدم ایشان از شکستن نماز من ناراحت شوند. از طرفی می ترسیدم اگر نماز را تمام کنم شاید تشریف ببرند؛ لذا با عجله نماز را به پایان رساندم ولی به مجرد سلام دادن از نظر غائب گردیدند و غم و اندوه، سراسر وجودم را فراگرفت. (1)

پی نوشت :

1. کمال الدین، ج 1، ص 105، س 15 و عبقری الحسان، ج 1، ص 86.

منبع مقاله :
یوسفی، محمد، (1390)، ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا، قم، خورشید هدایت، چاپ دوم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان