شناسه : ۵۱۷۳۶۵ - سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۰۷
روستای حصار خروان
دشت قزوین در شرق استان قزوین دارای یکی از کهنترین زیستگاههای انسانی است. کاوشهائی که به منظور شناسایی محوطههای باستانی این منطقه انجام شده از زندگی انسان در ده هزارسال پیش در این نواحی حکایت میکند
دشت قزوین در شرق استان قزوین دارای یکی از کهنترین زیستگاههای انسانی است. کاوشهائی که به منظور شناسایی محوطههای باستانی این منطقه انجام شده از زندگی انسان در ده هزارسال پیش در این نواحی حکایت میکند. از جمله سفالهای جدیدی که در تپهای باستانی در ابراهیم آباد کشف شده، کاربرد آنها را تا نه هزاره پیش نمایان میسازد. باستان شناسان دشت قزوین را به عنوان یکی از نخستین پایگاههای استقرار بشر در مرکز فلات ایران میدانند. حصار خروان، دهستانی در شرق قزوین است که از شمال به دامنههای البرز (ارتفاعات طالقان-الموت) و از جنوب به دشت حاصلخیز قزوین منتهی میشود. گزارش زیر به موقعیت اقلیمی و تاریخی این دهستان میپردازد.
نام و نسب
حصار خروان، از مجموع دو روستای متحد به نامهای “حصار” و “خروان” تشکیل شده است. پیشتر روستای خروان در مجاورت امامزادگان احمد و محمود (سلام الله علیهما)، قرار داشته و گویا بر اثر تهدیدهای مهاجمان و احتمالا ترکتازیهای مغول، اهالی خروان هم به روستای حصار که حدود 2 کیلومتر با هم فاصله داشتند، پیوستهاند.معمرین و کهنسالان روستا، خرابههای خروان را در مجاورت این دو امامزاده دیده بودند. آنها براین اعتقاد بودند که خروان به معنای خورایوان-ایوان خورشید-بوده است. این ایوان-طاق بزرگ- سردر ورودی یک کاروانسرا در مسیر ری-قزوین بوده است.آب شُرب خروان قدیم، از قناتی که هنوز آثار چاههای آن پابرجسات از دامنههای زرجه بستان، تامین میشده است. مسیر این قنات پس از انتقال خروان به مجاورت حصار، به سمت مکان جدید منحرف شده است که هنوز مظهر آن در خیابان سرچشمه کنار بزرگراه قزوین-تهران کمی پائینتر از منبع آب موجود است. آثار باغهای کهن، قبرهای قدیمی و خاندانی(اَجز) در کنار امامزادگان هنوز مشهود است. بین دو روستا، پیوندی قدیمی برقرار بود. به طوری که در سدههای دور، اهالی روستای حصار نیز اموات خود را در مجاورت امامزادگان، دفن میکردند، گویا هفتصد سال پیش به دلیل پر شدن محوطه این امامزادگان، گورستان مشترک روستا به قبرستانی در ضلع جنوب غربی حصار منتقل شده است. در دهه 60 کارشناسان محلی در این گورستان قبری با سنگنوشته متعلق به 600 سال پیش یافته بودند.در دهههای اخیر-یعنی حدودا از دهه1350- بازهم به دلیل پر شدن محوطه گورستان مذکور، اموات اهالی حصارخروان در مجاورت امامزادگان دفن میشوند. از انجایی که طی سده اخیر، اهالی روستای کوندج نیز اموات خود را در مجاورت امامزاده محمود به خاک میسپردند، اهالی حصارخروان تدفین اموات خود را بیشتر در مجاورت امامزاده احمد دفن میکنند. به همین سبب، از آنجائی که اهالی کوندج کُردزبان هستند، امامزاده محمود به لهجه محلی به کِردان امامزاده (امامزاده کردها) هم موصوف میشود.اما روستای حصار، که امروز مجموعا حصارخروان نامیده میشود، تقریبا در همین نقطه کنونی مستقر بوده است. از نام آن و علت مهاجرت اهالی خروان به آن میتوان دریافت که این روستا دارای دژ مستحکمی بوده است. اما معمرین جز یک برج کوچک از “حصار” این روستا را به یاد نمی آورند. با این حال، تا سالهای اخیر ارگ حکمرانی هر دو روستای حصار و خروان، پابرجا بود و هنوز مکان ارگ خروان به نام “اربابی” خوانده میشود. هر دو روستا به رغم اتحاد اهالی آن، دارای مسجد جداگانه(شهدا و صاحبالزمان-عج)، مالکان مستقل و به همین سبب تا پیش از خشکسالی اواخر دهه 1330، دارای کدخدایان جدایی بودند. با اعمال نظام اصلاحات ارضی، این تقسیمبندی عملا کمرنگ شد در حالی که به ویژه کشاورزان(رعیتها) هنوز براثر مکان زمین زراعی خود “حصاری” یا “خروانی” خوانده میشوند.
گزارش لغت نامه
مرحوم علی اکبر خان دهخدا که خود اهل قزوین بوده و منطقه را تا حدودی میشناخته است در لغتنامه خود ذیل مدخل “حصارخروان” نوشته بود: “دو ده متصل جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین. واقع در سی هزارگزی باختر آبیک، کنار جاده شوسه قزوین واقع شده. ناحیه ای است واقع در دامنه. معتدل. دارای 1093 تن سکنه میباشد. [دارای زبان]فارسی با لهجه مخصوص. از چهار رشته قنات در بهار و از فاضلاب رودخانه زرجهبستان مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بنشن، چغندر قند، انگور، بادام. اهالی با کشاورزی و گلیم، جاجیم بافی گذران میکنند. یک باب دبستان دارد.»
وارث روستاهای گمشده
اما، غیر از خروان کهن، روستاهای فراموش شده دیگری را هم در حوالی حصارخروان می توان یافت. در ضلع شمالی حصار خروان، کنار جاده روستای ولامدر(حدود 1200 بالاتر از بزرگراه قزوین-تهران) تپهای بود که هم اینک در محوطه کارخانه پارس ماکان محصور شده است، آثار یک محوطه مسکونی باقی بود که تا دهه 1360 امکان مشاهده بقایای آن وجود داشت.حدود هزارمتری شرق همین مکان تپه دیگری بود که به تپه حاجرضالله(اسدی) موسوم شده بود، در این مکان نیز آثاری سکونت مشهود بود. معمرین از وجود گورستان و آثار یک روستا هم در منتهی الیه “کهریز دره” دو کیلومتر بالاتر از همین دو مکان-یعنی در ضلع جنوبی روستای ولامدر-گزارش میدهند. آثار این گورستان گویا در اوائل سده حاضر هم مشهود بوده است. در ضلع شمالی خولَهدره حدود دو کیلومتر بالاتر از کارخانجات هفت الماس نیز آثاری از یک سلسله باغهای آباد بادام، قیسی، انگور و آثار زیست انسانی گزارش شده است. معمرین از وجود باغات و روستای مشابهی در مجاورت چاههای مادر قنات کنونی خروان در شمالشرقی حصارخروان-حصاردشت- هم گزارش دادهاند. این روستا حد فاصل روستای کنونی کبریتمیان، حصارخروان و انجیلاق بوده است. آثار و به ویژه باغات هر دو روستای فراموش شده اخیر تا اوائل سده حاضر مشاهده میشده است.در ضلع شرقی روستای انجیلاق-حدفاصل حصاردشت و قلور انجیلاق-نیز روستای دیگری بوده است که تا سده اخیر آثاری از آن مشهود بوده است.بنابراین میتوان گفت، حصار خروان کنونی، وارث بخش مهمی از چند روستای خروان کهریز دره، خولهدره، حصار دشت میباشد. البته بخشی از خاندانهای قدیم که مقیم در حصارخروان بودهاند اصالتا اهل روستاهای دیگری چون “چناسک”، “چاله”، “ولامدر”، “باورس”، “شترک ماخورین”، “خاکعلی”، “زرجه بستان” و… بودهاند. طی دههای اخیر هم به سبب نزدیکی حصارخروان به قزوین و کارخانجات صنعتی حومه آن، سیل مهاجران غیر بومی نیز از شهرها و استانهای دیگر به حصارخروان سرازیر شدهاند و ترکیب جمعیتی روستا را تا حدودی تحت تاثیر خود قرار دادهاند. حصارخروان، در دهههای گذشته مسقطالراس راههای تعدادی از روستاهای طالقان و الموت بود به همین دلیل و براساس رسم “خانهخواهی” روابط اهالی روستاهای کوهستانی با اهالی حصارخروان بسیار صمیمانه بود. همچنین جاده خراسان-ری-قزوین و آذربایجان از روستای کهن”خروان” عبور میکرد. اما در سالهای اخیر، مسیر اغلب این روستاها به جاده انجیلاق-شکرناب و نیز شهر محمدیه، منتقل شد. با این حال موقعیت حصارخروان همچنان به دلیل استقرار در مجاورت سه کریدور بینالمللی زمینی (مجاورت با راه آهن غرب به شرق و نیز استقرار بین جاده قدیم و بزرگراه تهران قزوین)، ممتاز و به عنوان یکی از مقاصد مهاجران، مطلوب بود. پیش بینی میشود با تحقق قریب الوقوع پروژه بزرگراه قزوین-مازندران که از حصار خروان آغاز و به شهرستان ساحلی تنکابن منتهی میشود، و ارتقاء چشمگیر موقعیت این روستا در تلاقی دو بزرگراه تهران-قزوین و قزوین-مازندران، حصارخروان بیش از گذشته کانون روابط انسانی باشد.