روستای بیدرواز یکی از روستاهای هورامی زبان واقع در هورامان لهون می باشد. این روستا از نظر موقعیت جغرافیایی از شمال به کوههای تخت وژالانه ونویجر ازجنوب به روستای هانی گرمله ازشرق به روستای کیمنه و از غرب به کوه شرام مشرف به روستای سه رگه ت عراق منتهی میگردد.
بیدروازدارای آب وهوای مناسب ومعتدل و باغ های سرسبز وچشمه های جاری در چهار فصل می باشد.با این وصف موقعیت گردشگری وطبیعت زیبای روستای بیدرواز ازچشم گردشگران به دور مانده است. طبیعت زیبا وسیرانگاه دالانی در ادامه به طرف شمال به روستای بیدرواز وحوالی آن ختم می شود .
ساکنان اولیه روستای بیدرواز چهار برادر به نامهای حمله ولیال –خالو ولیال-سلیمان ولیال-یوسف ولیال بوده اند که حق نظر که اهل مهاباد بوده واولین آسیاب را در جایی به نام (ته ن گانه ی بیدرواز ) راه اندازی می کند ومدت زیادی را به خدمت چهاربرادر می پردازد ومردمان امروز روستای بیدرواز از نوادگان همان چهار برادر مذکور هستند که به چندین تیره وطایفه تقسیم شده اند.
روستای بیدرواز از زمانی که مردم آن را به عنوان اقامتگاه خود انتخاب کرده اندتا به امروز پنج بار مورد حمله جنگ قرار گرفته و خالی از سکنه شده است که پنج بار به قرار زیر است
1- جنگ بیدرواز با روستاهای اطراف
2-دولت عثمانی در موقع جنگ با ایران آن را آتش زد و مردم را قتل عام وکشتار کرده اند
3-جنگ هورامان تخت لهون که هورامی هاآن را آتش زده اند و خالی از سکنه شده است
4-افراسیاب بیگ که منطقه بیدرواز را آتش زده خالی از سکنه شده است
5-دوره اخیر جنگ ایران و عراق که بکلی ویران ومردمش آواره شدند.
روستای بیدرواز همان طور که از اسمش پیداست و بنابه نقل قولهای ریش سفیدان وقدما (بیدرواز یعنی جای که دروازه و در نداشته باشد یعنی بدونه محافظ باشد)ریش سفیدان روستا اینچنین از آباو اجداد خود شنیده و به ما نسل امروز رسانده اند که روستای بیدرواز پادشاهی به نام یزگرد در آن حاکم بوده و روستای کیمنه که در همسا یگی بیدرواز است پاشاهی به نام یزجرد حاکم وقت بوده است که این دو. پادشاه برسراملاک و تصرفات روستاهای خود به جنگ می پردازند ویزگرد پادشاه بیدرواز دروازه روستا را خالی و بدو ن نگهبان رها می کند و از این رو یزجرد پادشاه کیمنه می گوید چون حاکم بیدرواز قلعه و دروازه را رها کردند از این رو اسمش را می گذارد بیدرواز یعنی خالی از نگهبان و محافظ و نام بیدرواز را برای روستا انتخاب می کند.(فولکلور)
در مورد کوه شرام واقع در غرب روستا نیز اینگونه نقل است که حاکمی به نام شهرام درآن منطقه حکمفرمائی می نموده وکوه به اسم او نامگذاری شده است این حاکم بنا به دلایلی منطقه راترک و به کراوای عراق پشت دربندیخان رفته و درآنجا ساکن شده وبتدیج کوه شهرام به اسم شرام تغییر نام می یابد.
در اطراف روستای بیدرواز قبور افرادی صالح بطور پراکنده وجود دارند که این افراد برای حفظ دین خود به منطقه بیدرواز که منطقه امنی بوده است آمده اند اسامی تعدادی ازآنان به قرار زیراست:
1- “محمود سرواوایا”به تعبیری سرولا که در قسمت فوقانی روستا نشینگاهی برای خود انتخاب میکند ودر همانجامشغول عبادت وراز ونیاز باخدای خود می پردازد .
2- “دووه نه ر ه ” که نامش صالح بوده و مربوط به 500 سال پیش می باشد.
3- “سید پیرا ” 11 برادر داشته که در روستای کیمنه ساکن بوده و سید پیراکه برادر آنها است به روستای بیدوراز می آید که بنا به قولی به خواب اهالی روستا آمده و خود راسید محمد معرفی کرده است .
4- “شیخ صیالی” که متا سفانه هیچ گونه اطلاعاتی از آن وی در دسترس نیست.
5- “سیدخردی وانه” که از اهالی اصفهان بوده که در دوران صفویه به خاطر حفظ دین خود به این منطقه آمده ودر بیدرواز ساکن شده است.
مطلب ارسالی از آقای شیرزاد صفری
منبع)وب سایت دایره المعرف هورامان